مذاکرات اتاق بازرگانی با دولت مبنی بر تاثیر توسعه روابط تجارت خارجی با کشورهای همسایه یکی از کلیدهای توسعه اقتصادی است که امیدوار هستیم دولت یازدهم به این مساله توجه بیشتری نشان دهد. برخلاف انتظار جمع و اخبار خوبی که این روزها مبنی بر ذوب شدن یخ‌های روابط دیپلماتیک بین ایران و کشورهای توسعه یافته و غربی به گوش می‌رسد و از آن استنباط احیای فرصت‌های تجاری می‌شود، قصد ندارم به این بحث بپردازم. بلکه می‌خواهم اشاره کنم که فعالان اقتصادی باید در هر زمان این هشیاری را داشته باشند که فرصت‌هایی را که به دلیل تمرکز روی فرصت‌های آشکارتر از دیده‌ها پنهان می‌ماند – یا مورد توجه کمتری قرار می‌گیرد- مورد توجه قرار دهند.
راز موفقیت در فعالیت اقتصادی و به خصوص در تجارت این است که در حوزه‌هایی که کمتر مورد توجه قرار می‌گیرند و حوزه‌هایی که فرصت‌ها کمتر در آنها آشکار است، افراد به فعالیت مبادرت کنند. افراد فعال در حوزه تجارت خارجی می‌دانند که شرکای عمده تجاری ایران در واردات و صادرات در سال گذشته چه کشورهایی بوده‌اند. 2 کشور امارات متحده عربی و چین و 2 کشور جمهوری کره و ترکیه از کشورهای پیشروی آسیایی و همچنین یک کشور در حوزه قاره اروپا ( سوئیس) که کمتر وارد تنش‌های سیاسی می‌شود، بیشترین رابطه تجاری را با ایران در سال گذشته داشته‌اند، در حالی که در سالیان گذشته شرکای تجاری ما این کشورها نبودند. در بخش صادرات نیز بیشتر به سمت کشورهای همسایه و آسیایی سوق پیدا کردیم که بخشی به اجبار و بخش دیگر به واسطه نزدیکی جغرافیایی کشورمان با این کشورهاست. زیرا روندی که اقتصاد جهانی و ایران به عنوان عضوی از این اقتصاد طی می‌کند، ما را به این سمت سوق داده است. جریان تجارت جهانی یک روند است که براساس تغییرات، افت‌وخیزها و استراتژی‌های کشورها تغییر پیدا می‌کند. در این افت‌وخیزها و تغییرات، فرصت‌ها و تهدیدهایی به وجود می‌آید و آنهایی که این فرصت‌ها و تهدیدها را درک می‌کنند از آنها استفاده می‌کنند و جمع جبری اینها مجموعه تجارت خارجی کشورها را شکل می‌دهد. مطالعه‌ای در سال 92 در خصوص تاثیر فاصله بر تجارت خارجی صورت گرفته که بر اساس آن، به میزان هر یک درصد درآمد سرانه‌ای که در کشورها افزایش پیدا می‌کند حدود 7 / 0 درصد در تجارت خارجی آنها تغییر به وجود می‌آید و به ازای افزایش هر یک درصد مسافت بین 2 کشور به طور متوسط 1/1 درصد فرصت و حجم تجارت خارجی آنها کاهش پیدا می‌کند. داشتن مرز مشترک 80 درصد فرصت تجارت خارجی را افزایش می‌دهد؛ همینطور داشتن زبان مشترک 200 درصد و دارا بودن سیستم سیاسی مشابه تا 300 درصد به افزایش تجارت خارجی منجر می‌شود. فاصله در تجارت خارجی از اهمیت بسیاری برخوردار است که بر اساس آن، پارامترهای بیشتری بین کشور ما با کشورهایی مانند افغانستان، پاکستان و عراق در ذهن متجلی می‌شوند. طبق آمار، ایران با کشورهای افغانستان، ارمنستان، آذربایجان، عراق و ترکمنستان به نسبت تولید ناخالص داخلی و ظرفیت اقتصادی در بازه تجاری سبز قرار دارد و وضع صادراتمان با این کشورها خوب است. وضعیت صادرات ما با 2 کشور چین و هند به اندازه این کشورها و فرصت‌های موجود قدری کمتر از آن چیزی است که باید باشد.
وضعیت صادرات ایران به کشورهای ترکیه، پاکستان، امارات متحده عربی و جمهوری کره زیاد مطلوب نیست و با سوئیس که در جمع 5شریک اصلی ایران در واردات است، فقط 20 میلیون دلار صادرات داریم که این نبود توازن‌ها پیام‌های مشخصی دارد. این پیام‌ها در تجارت خارجی هم در سطح ملی و سیاست‌گذاری و هم در سطح خرد و فعالیت اقتصادی اگر مورد توجه قرار نگیرند یکی از موانع رشد اقتصادی و به تبع آن رشد تجارت خارجی کشور خواهند بود. پیام دیگری که برای فعالان اقتصادی دارد این است که در کجاها می‌توان فرصت‌های اقتصادی را بیشتر پیدا کرد و در کجاها می‌توان روندها را متمرکز شد و تحلیل کرد.

منبع: روزنامه آرمان

 

مذاکرات اتاق بازرگانی با دولت مبنی بر تاثیر توسعه روابط تجارت خارجی با کشورهای همسایه یکی از کلیدهای توسعه اقتصادی است که امیدوار هستیم دولت یازدهم به این مساله توجه بیشتری نشان دهد.

 

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *