پدرام سلطانی در گفتوگو با روزنامه جامعه فردا مطرح کرد: برای نخستین بار است که چند مؤسسه مدرسهساز در کنار پویش ایران من و اتاقهای بازرگانی سراسر کشور، کار مشترکی را برای مدیریت بحران پس از زلزله انجام میدهند.
در زلزله شامگاه 21 آبان 1396 در غرب کشور هزاران خانه ویران شد و بسیاری از هموطنان کرد، سرپناه خود را از دست دادند. از این رو بخش عمدهای از کمکهای مردمی بر رفع نیازهای اولیه زلزلهزدگان این مناطق متمرکز شد، اما در کنار همه این ویرانیها دهها مدرسه نیز در این مناطق تخریب شدند. مدارسی که به نظر میرسید با سیل خانههای ویران شده، ساخت مجدد آنها چندان در اولویت قرار نداشت.
با این حال چند سازمان مردم نهاد که پیشتر نیز در حوزه مدرسهسازی فعالیت داشتند پس از این زلزله، قولهایی را برای ساخت مدرسه در این مناطق دادهاند. در این میان گروهی از اعضای هیأت نمایندگان اتاق به همراه جمعی از فعالان و صاحبان بنگاههای اقتصادی که از دو سال قبل گرد هم آمدهاند و با ایجاد پویشی با عنوان «ایران من» ساخت مدرسه در نقاط کمتر برخوردار کشور را آغاز کردهاند، پس از زلزله اخیر تصمیم گرفتند در نقاط زلزلهزده غرب کشور مدرسه بسازند.
در همین باره با پدرام سلطانی، نایب رئیس اتاق بازرگانی و مؤسس پویش ایران درباره چگونگی ساخت مدرسه در مناطقه زلزلهزده گفتوگویی انجام دادهایم.
هنوز اطلاعات و آمار دقیقی از میزان صدمه به مدارس استان کرمانشاه اعلام نشده، با توجه به این موضوع آیا مشخص است که این مناطق به ساخت چه میزان مدرسه نیاز دارند و چند مدرسه در این مناطق ساخته خواهد شد؟
به دلیل فعالیتی که از دو سال پیش در راستای مسئولیت اجتماعی در حوزه مدرسهسازی در مناطق محروم آغاز کردیم، از همان زمان زلزله اوضاع را رصد کردیم و با کمک همکارانمان در مجموعه پویش ایران من و مؤسسههای مدرسهسازی مهرگیتی بررسیهای لازم را در این مناطق انجام دادیم. چند جلسهای با سازمان توسعه و نوسازی مدارس استان کرمانشاه و مسئولان توسعه و نوسازی سرپل ذهاب داشتیم و در بازدیدهای میدانی که انجام دادند وضعیت را بررسی کردیم. هنوز به نظر میرسد آمار و اطلاعات دقیق و کافی برای اقدام وجود ندارد. مسئولان استانی مرتب آمار و اطلاعات را تکمیل و بهروز میکنند و میزان آسیب به بعضی از مدارس همچنان مورد به مورد و مدرسه به مدرسه دقیقتر و فنیتر احصا میشود. بعضی از این مدارس که به نظر میرسید قابل استفاده باشند، امروز به ما اطلاع میدهند به دلیل آسیبهایی که دیده، امن نیستند و بهتر است تخریب و بازسازی شوند، اما به طور کلی برمبنای آماری که سه روز بعد از زلزله جمعآوری و اعلام شد 81 مدرسه نیاز به تخریب و بازسازی دارد.
چه تعداد از این مدارس شهری و چه تعداد در روستاها هستند؟
از این تعداد مدرسه تخریبی، حدود 25 تا 26 مدرسه شهری هستند، حدود 10 مدرسه در حاشیه شهر یا روستاهای بزرگ هستند و نزدیک به 45 تا 46، مدرسه روستایی نیز وجود دارد که با آماری که ما جمعآوری کردیم میتوان تخمین زد که 54 تا 55 مدرسه در روستاها از بین رفتهاند.
با توجه به اینکه شرایط منطقه هنوز دقیق مشخص نشده است و حتی برخیگزارشها نشان میدهد برخی روستاها ممکن است بعد زلزله خالی از سکنه شوند، آیا میتوان کار ساخت مدارس را آغاز کرد؟ مجموعه شما چند مدرسه خواهد ساخت؟
بعضی از سازمانهای عمومی از پیش اعلام کرده بودند که ساخت تعدادی از مدارس را تقبل میکنند بنابراین ما در یک همکاری بین پویش ایران من و مؤسسههای مدرسه ساز و اتاقهای بازرگانی تصمیم گرفتیم برای ساخت 45 مدرسه روستایی تلاش کنیم، به همین جهت این پویش را آغاز کردیم و هر کدام از این مجموعهها در تلاش هستند که ساخت تعدادی از این مدارس را تقبل کنند و بسازند، مجددا در همین هفته همکاران من به منطقه رفتند و از نزدیک تعدادی از روستاها را بازدید کردند و با مردم صحبت و وضعیت دانشآموزی آنجا را سنجش کردند. نکتهای که در آنجا بسیار مهم است ماندگاری اهالی آن روستاست، زیرا به دلیل شرایطی که برای بعضی از روستاها پیش آمده است، آن روستاها صددرصد تخریب شدهاند و روستاییان تمام اموال مولد و دامهای خود را از دست دادهاند. استعداد مهاجرت به شهر در بعضیها از این روستاها به همین دلایل بسیار زیاد است، حتی بررسیهای میدانی همکارانم نشان میدهد اهالی یکی، دو روستا اعلام کردند که قصد دارند خانهای در شهر پیدا کنند چرا که ماندن در آن روستاها توجیه چندانی ندارد. مواردی از این دست کار ما و مقامات ذیربط را در استان مشکل میکند، اما ما دیدیم نمیشود اینقدر دست روی دست گذاشت تا آمار کامل و مشخص شود به همین جهت بخشهایی از کار را آغاز کردیم.
بنا داریم تا پایان هفته بازدید از روستاهای مورد نظر و مذاکره نهایی با سازمان توسعه و نوسازی داشته باشیم تا تکلیف هر 45 مدرسه مشخص شود. بهتر است کار ساخت آنهایی که مطمئن هستیم را شروع کنیم و به تدریج مکانهای دیگر مشخص و از سوی دیگر منابع لازم نیز جمع خواهد شد.
با توجه به اینکه در میانه سال تحصیلی این زلزله رخ داده است فکر میکنیم این مسئله به صورت عملیاتی چه زمانی آغاز و مدارس که آماده تحویل شود؟
امیدوار هستم بتوانیم نخستین اقدامات را 15 تا 20 روز آینده شروع کنیم، اما اینکه بقیه کار چه زمانی شروع شود و چه زمانی پایان پیدا کند به توافقی باز میگردد که باید با سازمان توسعه نوسازی داشته باشیم.
اینکه روش ساخت این مدارس به چه صورت باشد، در مدت زمان پایان کار مهم است. مثلا اگر از طریق مصالح پیشساخته مدارس را به اتمام ببریم میتوانیم این کار را در مدت سه ماه انجام دهیم، اما اگر نظر سازمان توسعه نوسازی بر ساخت تعدادی از مدارس یا همه آنها به شیوه معمول باشد زمان طولانیتری میبرد. به ویژه اینکه با شروع زمستان سرعت ساختوسازها کاهش پیدا خواهد کرد؛ این یعنی حتی در صورت انجام کار به روشی سریع و چابک، ساختوسازهای متعارف تا سال تحصیلی آینده به طول میانجامد. امیدواریم در تلفیقی بسته به شرایط منطقه بتوانیم تعدادی از مدارس را از طریق ساخت سریع انجام دهیم تا در جاهایی که اضطرار وجود دارد، مدارس سریعا آماده شود و در جاهایی که دانشآموزان میتوانند موقتا در مدارس نزدیک بهصورت دوشیفته بروند و در آنجا تحصیلشان را انجام دهند، مدارس به شیوه معمول ساخته شود.
با توجه به اینکه این منطقه زلزلهخیز است، کدام یک از این دو شیوه ساخت مدرسه اصولی تر است و ایمنی بیشتری برای دانشآموزان دارد؟
سازههای پیشساختهای که کیفیت بالایی دارند از حیث ایمنی، کاربرد و فضاهایی که ایجاد میکنند، با سازههای متعارف و ساخت معمولی تفاوتی ندارند. بنابراین به نظر میرسد سازه پیشساخته باکیفیت پاسخگو خواهد بود، پس از نظر ما در جایی که اضطرار وجود دارد بهتر است که سازه پیشساخته و ساخت سریع انجام شود.
پویش ایران من به تازگی شیوه مدرسهسازی توسعه پایدار را آغاز کرده است که در آن مدرسهسازی متناسب با معماری، مصالح و مشارکتهای بومی و متناسب با محیطزیست و فرهنگ بومی مردم ساخته میشود و نهایتا مدرسه به غیر از محل آموزش دانشآموزان محل آموزش، استفاده و مهارتافزایی مردم روستا هم خواهد بود. آیا این روش در ساخت 45 مدرسه در کرمانشاه دنبال نخواهد شد؟
اینها روشهایی است که در حالت عادی هنگامی که بلای طبیعی، بحران و اضطرار وجود ندارد باید انجام شوند. ما ترجیح میدهیم مدارس را به روش پایدار بسازیم، اما در شرایطی که زلزله پیش میآید تحصیل دانشآموزان، شرایط جوی و ملاحظات منطقهای به سلیقه و روشهای نوینتر ساخت و معماریهای نوینتر ساخت اهمیت و ارجحیت پیدا میکند. اگر بخواهیم برای هر یک از این مدارس به روش خودمان عمل کنیم ابتدا باید کار معماریاش را انجام دهیم و خود آن کار 6 ماه طول میکشد. بنابراین در پاسخ به پرسش شما باید بگویم روش ساخت مدارس در کرمانشاه بستگی به میزان اضطرار دارد. به عبارتی دیگر میزان نیاز دانشآموزان به کلاس درس در کرمانشاه از اهمیت بسیار برخوردار است. به همین دلیل در برخی مناطق ضروری است که هرچه سریعتر فضایی برای دانشآموزان تدارک دیده شود.
پیش از زلزله در استان کرمانشاه، مسئولان این استان گفته بودند که بیش از 30 تا 40 درصد مدارس فرسوده هستند و نیاز به بازسازی دارند، زلزله کرمانشاه ممکن است در هر استان دیگری اتفاق بیفتد و مدارس فرسوده در خیلی مکانهای دیگر نیز وجود دارد. آیا میتوان انتظار داشت با توجه به شرایط موجود، نهادهای مردمی فعال در حوزه مدرسهسازی در بازسازی و مقاومسازی دیگر مدارس فرسوده در کشور که در امکان دارد حوادثی مشابه آسیب جدی ببینند، فعالیتهایی را آغاز کنند؟
مؤسسات نیکوکاری مدرسهسازی و بخش خصوصی جامعه مدنی در سالهای گذشته خیلی در مدرسهسازی فعال بودند و این فعالیت با شیوهای قابل توجه رو به افزایش است. طوری که حدود 3 هفته پیش در همایش سالانه پویش ایران من آقای نظرپور رئیس اداره کل سازمان توسعه نوسازی تجهیز مدارس کشور اشاره کرد که در 6ماه اول امسال میزان مشارکت بخش خصوصی در ساخت مدارس از بخش دولتی پیشی گرفته است و به اعتقاد من این یک شاهکار است، زیرا سال قبل این میزان قریب به 40 درصد بود و قبل از آن نیز در حد 20 تا 30 درصد. بنابراین الان بیشتر مدارس با کمکهای مردمی ساخته میشود.
با این حال متأسفانه تعداد مدارس فرسوده ما بسیار زیاد است و یک سوم از مدارس کشور فرسوده هستند و نیازمند نوسازی و بازسازی. این میزان بسیار هنگفت است و متجاوز از 140-150 هزار کلاس میشود. طبق آمار حدود 530هزار کلاس داریم که 30درصد آنها فرسوده هستند. بنابراین به طور متوسط اگر مدارس را 6-5کلاس بدانیم حدود 20، 30 هزار مدرسه فرسوده وجود دارد که عدد وحشتناکی است، چرا که میتوان برآورد کرد که با این حجم از بودجه دولت و میزان مشارکت بینظیر خیرین و نیکوکاران، باز هم برای اینکه بتوان این تعداد از مدارس را بازسازی و نوسازی کرد حداقل به 30 تا40 سال زمان نیاز داریم.
دلیل این حجم از میزان مدرسه فرسوده در کشور را چه میدانیم. آیا امکان نداشت ساخت مدارس به نحوی اتفاق میافتاد که عمر بیشتری داشته باشند و امروز با این حجم از مدرسه فرسوده مواجه نباشیم؟
وضعیت نوسازی مدارس فرسوده بسیار نامطلوب است، چرا که در سالهای گذشته در این خصوص خطاها و سوءمدیریتهای متعددی وجود داشته است. در یک دوره به نوسازی مدارس کاملا کمتوجهی شده است و در دورهای دیگر کمتوجهی به نظارت کیفیت ساختوساز، موجب شده است مدارس زودتر از حد معمول به پایان عمر خود برسند، در برخی موارد هم کمبود بودجه منجر به ایجاد مشکلاتی شده است. وضعیت بحرانی کنونی نتیجه مشکلاتی گوناگون و متعددی است که همگی ریشه در برنامهریزی نادرست و غیراصولی داشته است. خدا نکند که این زلزله در جاهای دیگر تکرار شود زیرا مدارس فرسودهای که سالها بدون نظارت اصولی ساخته شده بود، هر کدام یک بمب ساعتی هستند.
تجربیات این زلزله پس از این تأثیری در مشارکت در امر مدرسهسازی خواهد داشت؟
زلزله کرمانشاه آلبومی از تجارب جدیدی است که جامعه ایران در مواقع اضطرار و بلایای طبیعی دید و شاهد آن بود. ورود چهرهها، مشارکت مردم، فعالیت نهادهای مدنی، افکار عمومی، اثرگذاری شبکههای اجتماعی و تمام این موضوعات کاملا نمایان و آشکار بودند. شاید تمام این تجارب بتواند کمک کند تا افکار عمومی و شهروندان به طور کلی در تکرار این موارد در جای دیگری منسجمتر و حرفهایتر عمل کنند. کاری که ما قصد انجامش را داریم ایجاد نوعی انسجام در بازسازی مدارس در نقاط زلزلهزده است. شاید برای نخستین بار باشد که چند مؤسسه مدرسهساز در کنار پویش ایران من و اتاقهای بازرگانی به نمایندگی از جامعه مدنی و بخش خصوصی کار مشترکی را در زمینه مسئولیتی اجتماعی و در راستای به دست گرفتن بخشی از پروژه بزرگ مدیریت پس از یک بلیه طبیعی و زلزله انجام میدهند. از این بابت ما فرصت را مغتنم شمردیم تا انسجام در مدیریت بحران را تجربه کنیم و امیدواریم از داخل آن مدلهایی درآوریم که الگوی جامعه مدنی و بخش خصوصی در کارهای دیگر باشد.
منبع: روزنامه جامعه فردا_ شنبه 11 ام آذر 1396
بدون دیدگاه