داستان نوآوری در صنایع ایران با وجود آنکه ناظر بر نو و تازه بودن است، به دردی کهنه بدل شده است. براساس آماری که در سال‌های اخیر اعلام شده، سهم شرکت‌های دانش‌بنیان و نوآور از تولید ناخالص داخلی کشور، چیزی حدود نیم‌درصد بوده و این سهم تغییر چندانی به خود ندیده است.

این موضوع دلیلی واضح و مبرهن دارد و آن، استواری و ادامه رویه غلط انحصار و قیمت‌گذاری دستوری است؛ گویی در ایران با سیاستگذاری‌‌‌های نادرست، به مقابله با صنایع خلاق و نوآور رفته‌ایم و مجالی برای نفس کشیدن به آنها داده نمی‌شود. از سوی دیگر، مسیر صعب و پر از سنگلاخ جذب سرمایه در شرکت‌های دانش‌بنیان و نوآور که به رانت سرمایه‌‌‌ای و پولی دسترسی ندارند، به قدری بنگاه‌‌‌های اقتصادی را فرسوده می‌کند که آنها قید خلاقیت و تولید را می‌‌‌زنند و ترجیح می‌دهند سهم اندک بودجه‌‌‌ تحقیق و توسعه خود را صرف گسترش محصولات قدیمی خود کنند. دانه‌‌‌های تسبیحی که سد راه تولید هستند، یکی‌یکی در کنار یکدیگر قرار می‌‌‌گیرند و در نهایت، منزوی بودن ایران در عرصه تجارت جهانی است که مانند یک نخ، این دانه‌‌‌های کوچک اما تاثیرگذار را به هم متصل می‌کند.

فقدان شبکه بانکی استاندارد در ایران، نظام غیرشفاف مالی، مشکلات تحریمی موثر بر جلوگیری از ورود تکنولوژی به کشور، قوانین خلق‌الساعه سازمانی که از سوی سازمان‌هایی همچون تامین اجتماعی، گمرک و امورمالیاتی وضع می‌‌‌شوند و در نهایت سیاست خودتحریمی، باعث شده تا اقتصاد ایران برای حرکت به سوی نوآوری، در ابتدا باید به سمت حضور دوباره در عرصه تجارت جهانی حرکت کند. در همین زمینه پدرام سلطانی نایب‌رئیس پیشین اتاق ایران، پیمان مولوی اقتصاددان، مهراد عباد عضو هیات نمایندگان اتاق ایران و بهمن آرمان اقتصاددان در گفت‌‌‌وگو با «دنیای‌اقتصاد»، همگی بر این موضوع تاکید کردند که مشکلات و موانع زیادی سد راه اقتصاد و صنعت ایران برای گام برداشتن به سمت نوآوری هستند، اما منزوی بودن کشور در عرصه‌‌‌های جهانی، در کنار سیاستگذاری‌‌‌های غلط کشور در امور اقتصادی و صنعتی باعث شده است تا وضعیت نوآوری در ایران، چیزی به مثابه هیچ تلقی شود.

 

محیط مساعدی برای نوآوری نداریم

پدرام سلطانی، فعال اقتصادی و نایب رئیس پیشین اتاق بازرگانی در گفت‌‌‌وگو با «دنیای‌اقتصاد» گفت: بنگاه‌‌‌های صنعتی ما بسته به حوزه‌های کاری و رویکرد مدیران و مالکانشان به سمت نوآوری حرکت می‌کنند. با این حال شاید در درجه اول به دلیل پیچیدگی‌هایی که در نوآوری‌های صنعتی وجود دارد ما در عرصه جهانی ثابت مانده‌ایم. در درجه دوم نیز دلیل این روند ثابت، پیشرو نبودن ایران در فناوری‌های صنعتی و نوآوری‌‌‌های آن در عرصه جهانی است. در واقع می‌‌‌توان گفت ما قصد داریم که پا جای پای نوآوران و کشورهای بزرگ صنعتی جهان بگذاریم. با این حال، نوآوری‌‌‌ها و فناوری‌‌‌های ما در سطح جهانی درخشندگی و کیفیت کافی را ندارند که کسی بخواهد با آنها تعامل داشته باشد. بنابراین به نوعی نوآوری‌‌‌های موجود در ایران به گونه‌‌‌ای است که یا از دیگر کشورها روندی را یاد گرفته‌‌‌ و همان را ادامه داده‌‌‌ایم یا مشغول الگوبرداری هستیم. این وجه تمایز ماست که نوآوری‌‌‌های دست اول کمتری داریم و از نوآوری‌‌‌های وارداتی یا نوآوری‌‌‌های برگرفته از نوآوری‌‌‌های صنعتی دیگر کشورهای دنیا بهره‌برداری می‌‌‌کنیم.

سلطانی در ادامه درخصوص چالش‌‌‌های مسیر نوآوری صنایع در ایران گفت: برای پاسخ به این سوال باید تحقیقاتی مشخص‌‌‌تر در سطح صنایع صورت داد، اما آن چالش‌‌‌های آشکاری که قابل اشاره هستند عبارتند از اینکه نوآوری نیاز به محیط مساعد کلان دارد و این محیط باید چند ویژگی داشته باشد. برخورداری از ثبات همه‌جانبه اعم از سیاسی، اقتصادی و قانونی و مقرراتی را باید از مهم‌ترین ویژگی‌های این محیط دانست. کشور ما در چند سال گذشته از این ثبات محروم بوده و به غیر از بازه‌‌‌های زمانی بسیار محدودی مثل سال‌های آغازین دهه ۸۰ شمسی و از سال ۹۲ تا ۹۶ که ثبات تجربه شده است، در دیگر مواقع این موضوع رخ نداده و معمولا این بازه‌های کوتاه‌مدت برای بهره‌برداری از نوآوری کافی نیستند. نکته دیگر اینکه نوآوری نیازمند مغز و تفکر است و یک کشور برای نوآوری باید بتواند محیط مساعدی برای پرورش و نگهداری نخبگان و مغزهای متفکر داشته باشد. به این ترتیب آنها خواهند توانست که برای سال‌های طولانی به فعالیت بپردازند و نوآوری را به ارمغان آورند. البته همین موضوع در زمینه شیب نوآوری بین بنگاه‌های مختلف نیز صادق است. به‌طور مثال در بنگاه‌هایی که پرداخت حقوق بالاتری از همتایان خود دارند، نخبگان و مهندسان تراز اول‌تری را می‌‌‌بینیم که موجب نوآوری بیشتری در آن بنگاه‌‌‌ها می‌‌‌شوند.

 

ایلان ماسک هم در ایران توان نوآوری ندارد

پیمان مولوی، کارشناس اقتصادی، در گفت‌‌‌وگوی خود با «دنیای‌اقتصاد» در خصوص داستان نوآوری صنایع در ایران گفت: اقتصاد ما ذاتا به نوآوری، فناوری و بهینه‌سازی توجه کافی ندارد. فناوری کارکردی جز بهینه‌سازی ندارد. اما اقتصاد ما علاقه‌ای به این موضوع ندارد که بخواهد در راستای نوآوری گام بردارد. به همین دلیل متاسفانه در ایران شاهد هستیم که شرکت‌ها بدون داشتن فناوری مدرن هم سود کسب می‌کنند. در اقتصادی با نرخ بهره حقیقی منفی۱۵ تا منفی۲۰درصد، نیازی به فناوری نیست، زیرا فقط باید بدهی و دارایی ایجاد کرد تا به ثروت رسید. یعنی ایلان ماسک هم به این شدت نمی‌‌‌تواند در یک اقتصاد باز با رویکرد رقابتی، مانند چیزی که در ایران هست به ثروت خود بیفزاید و به نوعی توان نوآوری ندارد. زمانی به سرمایه‌گذاری در بخش‌‌‌های تحقیقی و توسعه‌‌‌ای توجه می‌شود که رقابت سنگینی وجود داشته باشد. یعنی باید بهینه کار کرد و از منابع به‌خوبی استفاده کرد.

همچنین بهینه کردن شرکت‌ها و موسسات برای رقابت‌‌‌های بین شرکتی نیز برای رسیدن به نوآوری اهمیت زیادی دارد. در ایران در هر حوزه‌‌‌ای که بررسی شود، هیچ شرکتی رقابت قابل توجهی ندارد و هیچ شرکت بین‌المللی در ایران فعالیت نمی‌‌‌کند. وی افزود: در ایران، تنها شرکت‌های بزرگ و بین‌المللی در ابعاد کوکاکولا و پپسی در حوزه نوشیدنی و بریتیش آمریکن توباکو که در حوزه سیگار فعالیت می‌کند حضور دارند. باقی موارد چطور؟ در صنعت خودروسازی، لوازم‌خانگی و صنعت قهوه هیچ اتفاقی نمی‌‌‌افتد. ما در این حوزه‌‌‌ها یکسری انحصارهای داخلی را به اسم تولید ملی را که مقابله‌ای نادرست با مصرف‌کننده است ایجاد کرده‌‌‌ایم. مصرف‌کننده ما باید محصولی را به سه‌برابر قیمت جهانی خریداری کند و در این حین، حق انتخابی ندارد. چگونه با چنین اوصافی توقع داریم که بنگاه‌‌‌های ما فعالیت R&D(تحقیق و توسعه)انجام دهند؟ ایران‌خودرویی که هنوز میلیون‌‌‌ها خودروی بنزین‌سوز با کیفیت پایین را تولید می‌کند، چطور در یک شبانه‌روز به نوآوری دست بزند؟ R&D یک عنصر وابسته به آزادی تجارت بین‌المللی است.

رتبه ایران در این زمینه ۱۶۴‌ است، یعنی به‌جز سوریه، هیچ کشوری از ما بسته‌‌‌تر نیست و ما بسته‌ترین و ذی‌نفعانه‌ترین اقتصاد را داریم که برای مصرف‌کننده، حق انتخابی باقی نمانده است. ثروتمند و غیر‌ثروتمند هم تفاوتی ندارند و ثروتمند هم نمی‌‌‌تواند کالای استانداردی را بخرد. در چنین سیستمی چگونه می‌‌‌توان نوآوری ایجاد کرد؟ همه محصولاتی که در ایران داریم، جعلی و کپی‌برداری از روی دست خارجی‌‌‌ها هستند. یعنی اگر در حوزه شرکت‌های دانش‌بنیان نیز به بررسی بپردازیم، کدام شرکت کپی‌کاری نمی‌‌‌کند؟ البته همان کپی‌‌‌کاری هم بد نیست اما وقتی در ایران به چنین کاری پرداخته می‌شود، باز هم فعالیت‌‌‌ها تحت یک بستر ذی‌نفعانه پیش می‌‌‌روند و باز هم شاهد حذف دیگر بنگاه‌‌‌ها از بازار به روش‌های مختلف هستیم. در نتیجه R&D بدون در نظر گرفتن رتبه آزادی اقتصاد کشور قابل‌تحقق نیست. رتبه آزادی کشور ۱۵۹ از ۱۶۵ کشور است. ما در کنار لیبی، سودان، سوریه و زیمبابوه قرار داریم و بالاتر از ما نیز مصر و لبنان قرار دارند. در این کشورهایی که اشاره شد، نوآوری و R&D دیده می‌شود؟ نوآوری برای کشوری است که رتبه آزادی اقتصادی آن زیر ۵۰ باشد. تمام کشورهای اسکاندیناوی، اروپای غربی، آمریکا، لهستان، استونی و کشورهایی از این دست، به‌خوبی در حوزه تحقیق و توسعه سرمایه‌گذاری کرده‌اند.

در این میان چند کشور هم مانند چین دیده می‌‌‌شوند که مشغول گسترش تحقیق و توسعه هستند چون آنجا هم برخی شرکت‌ها مجبور به رقابت هستند و رقابت، شکل‌دهنده تحقیق و توسعه و نوآوری است. مولوی در ادامه تاکید کرد: ارتباط با کشورهای خارجی و گسترش تجارت اهمیت خاص خود را در کنار شرایط خوب اقتصادی دارد، اما بخش مهم دیگر گسترش نوآوری، سرمایه است. سرمایه در ایران تنها با ارتباط و رانت به دست می‌‌‌آید و اگر بانک‌های ما هم به این شکل به توزیع پول و سرمایه می‌‌‌پردازند، دلیلی جز نبود آزادی اقتصادی نیست. بانک‌های ما به کسی که فناوری ایجاد کرده و مصرف برق را کم می‌کند، جایزه‌ای نمی‌‌‌دهند و حتی سرمایه را در اختیار کسانی قرار می‌دهند که رانت بیشتری دارند. وی افزود: نکته مهم دیگر، مالکیت دارایی و سیستم قضایی درست است. در همه کشورهای توسعه‌یافته، مالکیت دارایی‌ها و مالکیت معنوی شوخی‌بردار نیست. اگر مالکیت معنوی جدی گرفته شود، می‌توان امیدوار بود که مالکان به ثروت رسیده و با جذب طرح و ایده‌های جدید، رشد پیدا کنند. ما در ایران، کجای رتبه‌بندی سیستم مالکیت معنوی قرار داریم؟ ما در این حوزه نیز حتی در میان ۱۰۰کشور اول جهان نیستیم. این موضوعات همگی دست به دست هم می‌دهند تا نوآوری و R&D در ایران ممکن نباشد.

 

قیمت‌گذاری دستوری و انحصار؛ بلای جان نوآوری

مهراد عباد، عضو هیات نمایندگان اتاق ایران در گفت‌‌‌وگو با «دنیای‌اقتصاد» در خصوص دلیل نبود نوآوری در صنعت ایران گفت: در بسیاری از کشورهای درحال توسعه، نوآوری مساله مهمی است و بر آن تاکید زیادی شده است. نوآوری و فناوری در سال‌های اخیر مخصوصا با شکوفایی اقتصاد دیجیتال و ارائه نوآوری از سوی شرکت‌های بزرگ در سطوح مختلف از جمله ارائه محصول، خدمات و تولید رشد پیدا کرد و نیاز آن احساس شد. در نسل‌های مختلف بازاریابی طی ۵۰سال اخیر، تحولات زیادی را شاهد بودیم. جدیدترین نسل بازاریابی که نورومارکتینگ نامیده می‌شود، تمرکز بالایی بر تجربه مشتری دارد. در این سال‌ها که بحث‌‌‌های مارکتینگ به صورت گسترده‌ای مورد توجه قرار گرفته‌‌‌اند، اینکه محصولی جدید و خلاقانه ارائه شود و مشتری رضایت بالایی داشته باشد، باعث رشد قابل‌توجه نوآوری شده است. اما در ایران، کسب‌وکار‌ها به دلیل مشکلات و تحریم‌‌‌های موجود در سال‌های اخیر، مسائل روزمره‌ را هم به‌سختی پشت‌سر می‌‌‌گذارند.

وقتی مساله قیمت‌گذاری دستوری در ایران رایج است و کیفیت اهمیتی ندارد، نوآوری نیز اهمیت خود را از دست می‌دهد. وی افزود: برای مثال در صنایع کیک و شیرینی به‌واسطه قیمت‌گذاری دستوری، کیفیت و حتی حجم محصولات کمتر می‌شود تا بنگاه‌‌‌ها بتوانند قیمت تمام‌شده را به نحوی تنظیم کنند که کمتر از قیمت دستوری دولت‌ها باشد و سودی چه‌بسا اندک را به دست آورند. به همین سبب به واسطه این مشکلات، شرکت‌ها تنها به دنبال فروش کالا هستند و رقابت سالم در ایران کمیاب است. بحث تقلب در خیلی از صنایع و کالاها شیوع دارد و به همین دلیل نوآوری در ایران امری سخت است. به نوعی نوآوری اهمیتی در ایران ندارد، چون رقابت‌ها سالم نیستند که محصولی جدید و نوآور بتواند سهمی در بازار داشته باشد. رانت‌های مختلفی که سهم بازار را تعیین می‌کنند، جدا از خلاقانه بودن یا نبودن محصولات، تقسیم می‌‌‌شوند و شرکت‌های نوآور، رانت مدنظر را در اختیار ندارند.

عضو هیات نمایندگان اتاق ایران در خصوص ابزارهای موردنیاز برای نوآوری گفت: ما در سه حوزه ابزارهایی برای گسترش نوآوری داریم. یکی از آنها در ارائه خدمات بوده که از همان ابتدای ارتباط صنایع و مشتریان است، صنایع باید دست به خلاقیت در قسمت‌‌‌های برندینگ، مارکتینگ، بازاریابی و فروش بزنند. این موضوع در دنیا و ایران مورد غفلت واقع شده است و اگر خدمات مدنظر مشتری را به‌خوبی به او ارائه دهیم، مسلما مشتریان هم نوآور می‌‌‌شوند و خواهان نوآوری و محصولاتی خلاقانه هستند. در حوزه تولید محصول ما برای داشتن نوآوری، مشکلات اساسی داریم. یکی این است که واحدهای تحقیق و توسعه ما بعضا به صورت نمایشی فعالیت می‌کنند و بهره‌‌‌وری کافی ندارند. این بخش به جای خلق محصول جدید، ترجیح می‌دهد به گسترش محصول قدیمی خود بپردازد. این موضوع باعث می‌شود که هزینه‌ها و بودجه‌های مختص تحقیق و توسعه، نیاز جدیدی در بازار ایجاد نکند. در شرکت‌های دولتی و نفت و گازی، هزینه تحقیق و توسعه بسیار کم است. این صنایع دولتی بودجه‌های سنگینی برای تحقیق و توسعه ندارند تا محصولات نوآورانه و جدیدتری را ارائه دهند. مسلما تحریم‌‌‌ها نیز در واردات محصولات خلاقانه‌‌‌تر اثربخش بوده‌‌‌اند و با نبود فناوری‌‌‌های جدید در ایران، بخش‌‌‌های گسترش‌دهنده نوآوری نیز به نوعی فلج شده‌‌‌اند و قطعا امضای توافق با غرب، کمک شایانی به تغییر این موضوع خواهد کرد.

عباد در خصوص تاثیرات نوآوری در بهره‌‌‌وری صنایع تاکید کرد: این موضوع تاثیر بسزایی بر صنایع مختلف از جمله صنایع اساسی نفت، گاز و فولاد و سیمان خواهد داشت که بهره‌‌‌وری پایینی دارند. با توجه به قدیمی شدن چاه‌‌‌های نفت، باید برای رقابت با دیگر کشورهای جهان، هزینه خوبی را برای تحقیق و توسعه تخصیص دهیم اما نتوانسته‌‌‌ایم به این موضوع دست یابیم و بودجه کم این بخش، باعث عقب‌افتادگی زیادی شده است. این تنها بخش کوچکی از تاثیرات نوآوری در صنایع کشور است.

 

فقدان لایسنس خارجی؛ مانع نوآوری ایرانی

بهمن آرمان، کارشناس اقتصادی، در گفت‌‌‌وگو با «دنیای‌اقتصاد» در خصوص داستان نوآوری در ایران گفت: واقعیت این است که ایران هنوز به عنوان یک کشور صنعتی شناخته نمی‌شود و در میان‌‌‌ کشورهای تازه صنعتی‌شده، از جمله ترکیه، مالزی و کره‌جنوبی نیز قرار ندارد. ایران به‌رغم داشتن ذخایر گاز طبیعی و نفت که روی هم این کشور را در رده دوم بزرگ‌ترین دارندگان انرژی جهان قرار می‌دهد و قرار‌گیری روی کمربند منابع معدنی، هنوز نتوانسته است حتی عضو گروه G۲۰ شود. این درحالی است که همسایگان ما یعنی عربستان و ترکیه اعضای دائمی گروه ۲۰ اقتصاد بزرگ جهان هستند اما ایران نقشی در این گروه ندارد. گروه دیگری به نام G۷ وجود دارد که تولیدکننده علم و تکنولوژی است. در میان کشورهای عضو، آمریکا بزرگ‌ترین صادرکننده تکنولوژی جهان است که خود را تولیدکننده علم نیز می‌‌‌داند و با تولید علم، پیشرفت قابل‌توجهی در عرصه صنعت و تکنولوژی جهان دارد و به نوعی راهبر این داستان است. ایران در حال حاضر اقتصادی شبیه به اقتصاد روسیه دارد که مواد اولیه را تولید و صادر می‌کند و در عین حال به قدری عقب‌ماندگی دارد که نفت باارزش خود را نیز به صورت خام صادر می‌کند. ما حتی صادرات سنگ‌آهن داریم و صادرات مواد خام در ایران رواج بسیاری دارد.

ایران به این دلایل یک کشور تازه صنعتی‌شده هم محسوب نمی‌شود و این کشور باید راهی را برود که دیگران طی کرده‌اند. الگوهای موجود در جهان برای گسترش و پیشرفت هنوز هم مانند سابق بوده و در دسترس هستند. کره‌جنوبی که همزمان با ما صنعت خودروسازی را راه انداخت و کارگرانش را نیز به ایران می‌‌‌فرستاد، توسعه خود را بر پایه استفاده از تکنولوژی‌‌‌های پیشرفته جهان قرار داد. مثلا شرکت کیاموتورز در اروپا بازار خوبی برای خود دست و پا کرده، اما همین شرکت نیز تکنولوژی موردنیاز خود را از شرکت فورد به دست آورده است. در نهایت با وجود گسترش تکنولوژی این شرکت‌ها، هنوز هم کیاموتورز و امثال این شرکت به دارندگان اصلی علم و تکنولوژی یعنی آمریکا و غرب وابسته هستند.

وی افزود: ایران جزو ۱۰کشور بزرگ تولیدکننده فولاد جهان است و این دستاورد بسیار بزرگی است که به‌رغم تحریم‌‌‌های موجود به آن دست یافته‌‌‌ایم. این درحالی است که فولاد تولیدی ایران، فولاد معمولی است و از آن سو، فولاد تولیدی بخش اعظمی از تولیدکنندگان بزرگ فولاد جهان، فولاد مخصوص است. فولادی که ما حتی یک کارخانه تولید آن را هم در ایران نداریم و با نبود نوآوری، از دستیابی به ارزش‌افزوده بیشتر محروم شده‌‌‌ایم. اخباری که هرشب در تلویزیون پخش می‌کنند که شرکت‌های دانش‌بنیان چه کرده و چه نکرده‌‌‌اند، چیزی جز تولید کپی نیست و کار جدیدی صورت نگرفته است. در شرایط فعلی هم این موضوع برای ما به دلیل تحریم‌‌‌ها خوشایند است و ما چاره‌‌‌ای جز این نداریم. با این حال برخی ادعاها در خصوص حضور ایران در جمع چند کشور تولیدکننده یک محصول خاص در جهان، ادعایی است که بیشتر کاربردی داخلی دارد و به هیچ وجه نشان‌دهنده جایگاه ایران در صحنه صنعتی جهان نیست.

آرمان در ادامه تاکید کرد: کشورهایی مانند ایران نمی‌‌‌توانند جزو کشورهای تولیدکننده تکنولوژی باشند و دلیلی مشخص نیز پشت این ماجراست. کافی است به موردی خاص توجه کنید؛ یکی از بزرگ‌ترین شرکت‌های داروسازی آلمانی، سالانه چیزی بیش از ۱۳میلیارد یورو صرف تحقیق و توسعه می‌کند. در عین حال درآمد کل بزرگ‌ترین مجموعه صنعتی ایران یعنی فولادمبارکه چیزی حدود ۵میلیارد دلار است. چه میزان از این ۵میلیارد دلار را می‌‌‌توان صرف تحقیق و توسعه کرد تا به نتیجه اندکی رسید؟ جواب این سوال تقریبا هیچ است. در نتیجه تنها راه اصلاح این موضوع، برقراری روابط با کشورهای دارنده تکنولوژی است تا بتوانیم به تبع آن، پتنت‌‌‌ها و لایسنس‌‌‌های جدید و به‌روز را دریافت کرده و خطوط تولیدی خلاقانه و جدیدی به راه بیندازیم.

 

منبع: روزنامه دنیای اقتصاد در مصاحبه با پدرام سلطانی، پیمان مولوی، مهراد عباد و بهمن آرمان

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *