صنعت نفت کشور در حال تجربه دوره ای است که هیچگاه در تاریخ 100 ساله این صنعت با آن مواجه نبوده است.
صنعت نفت کشور در حال تجربه دوره ای است که هیچگاه در تاریخ 100 ساله این صنعت با آن مواجه نبوده است.
پس از ملی شدن صنعت نفت به واسطه ناخشنودی دولت انگلیس و از بین رفتن منافع این دولت در تولید و فروش نفت کشورمان، تحریم هایی که با فشار و رهبری این کشور علیه خرید نفت از ایران اعمال شد، منجر به این شد که برای غریب به 18 ماه فروش حتی یک بشکه نفت توسط دولت وقت ایران اتفاق نیافتد.
در آن برهه عامل تحریم خرید نفت از ایران، خود نفت بود و تنازع برای سهم خواهی بیشتر از منابع ملی کشور توسط یک دولت بیگانه. این تحریم با شکست مواجه شد به این دلیل که دولت انگلیس استدلال محکمی برای اقناع سایر کشورهای جهان در ادامه تحریم نفت ایران نداشت و کشورهای همسو با این دولت اگرچه در قالب بلوک سیاسی و اقتصادی خود منافع مشترک متعددی داشتند اما منافع ملی هریک از آنها اقتضا می کرد که بیش از این دنباله رو زیاده خواهی ها و منافع دولت انگلیس نباشند.
اتفاقی که در برهه کنونی برای صنعت نفت کشور به وقوع پیوسته است با بهره برداری از تجارب مشابه از تحریم نفت ایران پس از ملی شدن صنعت نفت تا تحریم های واقع شده بر صنایع نفت لیبی و عراق در دیگر مقاطع زمانی مسیر طولانی تری را طی کرد، اما در طول این مسیر دو چیز را مراقبت نمود؛ نخست به حداقل رساندن خسارت های این تحریم بر اقتصاد کشورهای تحریم کننده و دوم تلاش بر ایجاد همگرایی بیشتر در کشورهای جهان و پیوستن آنها به جریان تحریم نفت ایران.
با چنین برنامه ریزی فشار بر صنایع نفت و گاز ایران با یک روند تدریجی افزایش پیدا کرد و این روند چنان آهسته بود که دولت را در دفع و مواجهه با آن به کنج انکار و بی برنامگی راند.
در زیست شناسی برای نشان دادن واکنش جانداران به محرک های بیرونی و میزان سازگاری آنها با این محرک ها، آزمایش ساده و معروفی هست؛ « اگر قورباغه ای را به داخل یک ظرف آب جوش بیندازید بلافاصله از آن بیرون می پرد و خود را نجات می دهد اما اگر آن را در داخل ظرف آبی با دمای نزدیک به دمای بدن قورباغه بیندازید و آب را به تدریج و به آهستگی گرم کنید تا به دمای جوش برسد قورباغه در آن باقی خواهد ماند و پخته خواهد شد.»
مدیریت اعمال تدریجی و پیوسته فشار بر صنعت نفت ایران به همین شیوه سازگاری صنایع نفت و گاز ما با محدودیت ها یا پذیرش عملی آنها در عین انکار اثرات این تحریم ها را به وجود آورده است.
در حالیکه در برنامه پنجم توسعه صنعت نفت ایران رسیدن به تولید 6 میلیون بشکه ای را هدف قرار داده بود، در شرایط کنونی آمار حاکی از این است که میزان تولید با قریب به 25 % افت نسبت به ظرفیت های به دست آمده در سال های 84 و 85 به حدود 3 میلیون بشکه در روز رسیده است و صادرات نفت نیز با نوساناتی مجموعا به سمت کاهش روی گذاشته است و بین 1 میلیون و 500 هزار بشکه تا سطح 800 هزار بشکه نیز در سال 1391 در نوسان بوده است.
آثار اولیه کاهش فروش نفت در کاهش درآمدهای ارزی کشور، کاهش سهم ایران در بازار نفت جهان، کاهش قدرت چانه زنی با مشتریان، کاهش نقش و میزان تاثیر در سازمان کشورهای تولید کننده نفت ( اوپک) و کاهش توان درون زای صنعت برای سرمایه گذاری در حفظ و نگهداشت چاه ها و توسعه این صنعت خود را نشان می دهد.
پیامدهای این نقصان برای اقتصاد کشور نیز کاهش ارزش پول ملی، کاهش تدریجی ذخایر ارزی، سربار شدن تورم ارزی به شاخص کل تورم در کشور، کاهش درآمدهای دولت و افزایش کسری بودجه، افزایش فشار بر فعالان اقتصادی در جهت وصول بیشتر مالیات و جبران کاهش درآمد دولت و افزایش بیکاری مستقیم و غیر مستقیم بدین واسطه بوده است.
متاسفانه اندازه دولت نیز در سال های گذشته بی توجه به اعمال تدریجی تحریم ها بسیار بزرگ شده است و در تنگنای کنونی قدرت تطبیق خود را با کاهش درآمد از دست داده است.
این سوءمدیریت در اداره اقتصاد کشور و این بی توجهی به اتخاذ راهکارها و راهبردهای سریع تر و کنش گرایانه تر برای بیرون کشیدن صنایع نفت و گاز کشور از سناریوی فشار تدریجی و تضعیف پیوسته این صنعت، شرایط را به وضعیت خطیری سوق داده است.
اگرچه چشم صنعت نفت هم لاجرم به مذاکرات دیپلماتیک دوخته شده است اما با فرض ثمربخشی این مذاکرات و عکس شدن روند تحریم ها باز خسارات وارده به این صنعت را به آسانی نمی توان جبران کرد.
اول اینکه بازارهای از دست رفته زحمت و مدت بیشتری برای به دست آوردن نیاز دارند. دوم اینکه توان و امکان سرمایه گذاری برای بازگشت به میزان تولید قبلی و حرکت به سمت ظرفیت های بالاتر به سرعت مهیا نخواهد شد.
سوم اینکه در شرایطی که اقتصاد بیمار و رنجور جهانی در چنین شرایطی می توانست موجب افت قیمت های نفت به 80 دلار یا کمتر از آن شود تحریم ایران موجب شد که با بالا نگه داشته شدن قیمت نفت بنیه رقبای نفتی بیش از حد انتظارشان تقویت شود و با بازگشت ایران به بازارهای جهانی، رقابت برای افزایش تولید و کسب سهم بازار بین ما و آنها رقابتی نابرابر خواهد بود.
شرایط پویا و سیال جهان و تغییر مداوم مولفه های اثرگذار در روابط بین کشورها که موجب تغییر مداوم اولویت ها و ارزش و اهمیت آنها می گردد، اقتضا می نماید که ترازوی تصمیم گیری برای رشد و تعالی اقتصاد ایران مستمرا با برداشتن و گذاشتن وزنه های قدیم و جدید بررسی شود.
لذا لازم است وضعیت حال و پیامدهای آینده شرایط کنونی صنعت نفت به طور جدی مورد ارزیابی و بازبینی قرار گیرد تا اهمیت آن در تصمیم گیری های پیش رو مورد تغافل واقع نشود.
منبع: تجارت فردا
استفاده شده در:
سایت ها: خبرآنلاین – اتاق تهران
بدون دیدگاه