همهگیری کرونا بحرانی بیسابقه در دهههای اخیر است. این بیسابقگی نه فقط ایران بلکه همه کشورها در سراسر جهان را بهت زده کرده است. در این بین، بعضی به خوبی میدانند که بحرانهای بیسابقه، به واکنشهای تازه برای رویارویی نیاز دارد. پویش نفس که برخاسته از مسئولیت اجتماعی جمعی از فعالان بخش خصوصی است، از اسفند ۹۸ تا پایان فروردین ماه ۹۹ و زمان تهیه این مطلب، مثل گلوله برفی بزرگ و بزرگتر میشود.
همهگیری کرونا بحرانی بیسابقه در دهههای اخیر است. این بیسابقگی نه فقط ایران بلکه همه کشورها در سراسر جهان را بهتزده کرده است. در این بین، بعضی به خوبی میدانند که بحرانهای بیسابقه، به واکنشهای تازه برای رویارویی نیاز دارد. پویش نفس که برخاسته از مسئولیت اجتماعی جمعی از فعالان بخش خصوصی است، از اسفند ۹۸ تا پایان فروردین ماه ۹۹ و زمان تهیه این مطلب، مثل گلوله برفی بزرگ و بزرگتر میشود.
تلاشهای فعالان بخش خصوصی در پویش نفس علاوه بر حمایت از کادر درمان، حمایت از بنگاههای اقتصادی آسیب دیده را هم در برمیگیرد. یک حرکت جمعی در بخش خصوصی که مقابله با بحران را در کار اشتراکی و همگرا موثرتر میبیند، در مدیریت بحران کرونا در دنیا بیسابقه است. پدرام سلطانی، نایب رئیس سابق اتاق ایران و عضو سابق هیئت نمایندگان اتاق تهران در گفت و گو با «آیندهنگر» از آغاز کار پویش نفس و ادامه راه میگوید. به گفته سلطانی، این روزها بخش خصوصی در حال فداکاری برای کمک به مدیریت بحران است چراکه این بخش هم به دلیل رکود اقتصادی داخل و فشار تحریمها و اثر آن بر اقتصاد کلان کشور، تحت فشار است.
نقطه آغاز حرکت پویش نفس کجا بود؟
این بحران از تک تک شهروندان تا بنگاههای اقتصادی را درگیر کرده است. ما هم فکر کردیم که بخش خصوصی میتواند برای پشتیبانی از مدیریت بحران و تامین نیازمندیهای بیمارستانها و شبکه درمانی کشور وارد میدان عمل شود. تعدادی از شرکتهای بزرگ به طور مستقل کارهایی را انجام داده بودند اما اندازه بحران بزرگتر از میزان این کمکها بود. به همین دلیل تلاش کردیم در قالب یک پویش، اقدامات شرکتها را متمرکز کنیم با تقسیم کاری که بین اعضای پویش انجام شد و کمک گرفتن از اتاقهای بازرگانی، به ویژه اتاقهای تهران و ایران، برای تقویت میزان کمکها و یاری گرفتن از بنگاههای کوچک و متوسط اقدام کردیم و از تجربه، توان و تخصص اعضا برای تامین لوازم مورد نیاز یا تولید آنها به طور وسیع در داخل کشور، و همچنین در پیدا کردن این اقلام و تامین آن از خارج از کشور استفاده کردیم.
از پویش چطور استقبال شد؟
استقبال فعالان اقتصادی و دیگر شهروندان از پویش نفس بیش از انتظار ما بود. بسیاری به طور معنوی از پویش حمایت کردند و حمایتهای مالی هم قابل توجه بود. با همین حمایتها کار تهیه اقلام مورد نیاز و اهدای آن به بیمارستانها را آغاز کردیم. در بعد دیگر، تولید لباسهای مورد نیاز کادر درمان و بیماران را با بهرهگیری از توان داخلی دنبال کردیم. برای تهیه اقلامی که در کشور کمبود آن وجود دارد اما امکان تولید سریع آن نیست، از شبکه خارج از کشور کمک گرفتیم. این شبکه امکان تهیه اقلام مورد نیاز از معتبرترین تولیدکنندگان با مناسبترین قیمتها را برای پویش نفس فراهم کرد. یک کلینیک خاص بیماران حاد تنفسی با همت اعضای پویش نفس ساختیم که برای معاینه سرپایی بیماران استفاده میشود و به کم کردن بار بیمارستانها کمک میکند. کلینیک نفس در میدان صادقیه ساخته شده و تا پیش از آغاز سال ۹۹ با تکمیل تجهیزات به بهرهبرداری رسید.
سابقه چنین حرکتی پیشتر در بخش خصوصی وجود داشت؟ چه تجربهای پشت راه اندازی پویشی مثل نفس بود با توجه به اینکه جنس بحرانی که امروز کشور با آن درگیر شده هم متفاوت از بحرانهای گذشته است؟
فکر میکنم بخش خصوصی در هر بحرانی که کشور به آن دچار شده، به کمک آمده است. تا جایی که حافظه من یاری میکند، در زلزلههای رخ داده در دو سه سال اخیر مثل زلزله کرمانشاه با آذربایجان یا در سیلی که در آغاز سال گذشته رخ داد، یا در سیل ماههای اخیر در استان سیستان و بلوچستان، بخش خصوصی در تهیه ارزاق اولیه مورد نیاز و اهدای اقلام به کمک آمد و در مرحله بازسازی هم با برعهده گرفتن ساخت بعضی ساختمانها به یاری شتافته است. تجربه دیگری که در بخش خصوصی در فعالیتهایی این چنینی داریم، «پویش ایران من» برای ساخت مدرسه در مناطق کم برخوردار کشور است. از عمر این پویش چهار سالی میگذرد و تا امروز صدها مدرسه به نام ایران من در ۱۹ استان کشور ساخته است. در واقع تجربه کار اشتراکی در بخش خصوصی را در قالب کمپینها که در فارسی به آن پویش میگوییم، برای کمک به مدیریت بحران داشتهایم اما بحران کرونا با بحرانهای گذشته متفاوت است.
یک تفاوت عمده آن در همهگیری آن است به این معنا که همه کشور را فراگرفته و محدود به یک شهر با استان نیست. دوم اینکه این بحران، یک بحران مربوط به حوزه سلامت است که در دهههای گذشته سابقه رویارویی با آن را نداشتیم. بحران کرونا ملاحظات خاص خود را دارد و امروزه نیازهایی به دلیل بروز آن ایجاد شده که مشابه نیازهای سیل و زلزله نیست ما مجبوریم بخشی از اقلام مورد نیاز امروز را از خارج از کشور وارد کنیم. به همین دلیل کار پویش نفس، نسبت به تجربههای گذشته اتاقهای بازرگانی و بخش خصوصی در بحرانها گستردهتر است. خوشبختانه در نفس با تعریف کارگروههای مختلف و تقسیم کار به نتایج خوبی رسیدیم و تلاش کردیم به نوعی سازماندهی برسیم که متناسب با شرایط بحران کنونی است.
با همهگیری ویروس کرونا در ایران، بسیاری از مسئولان در اظهارنظرهایشان از سنگینی بار تحریمها برای مدیریت آسیبهای کرونا و مقابله با آن میگویند. تحریم از چه ناحیهای به مدیریت این بحران آسیب میزند؟ و آیا در پویش نفس، تحریمها برای شما محدودیتهایی ایجاد کرده یا خیر؟
تحریم بار بزرگی بر دوش کشور است. من فکر میکنم آنچه کشور را بیشتر در فشار قرار داده، ضعف مالی دولت است. کاهش شدید فروش نفت بنیه مالی دولت را برای خریداری اقلام مورد نیاز و صرف بودجه لازم در داخل کشور برای حمایت از بخشهای آسیب دیده محدود کرده است. شاید بتوان این را مهمترین اثر تحریم دانست. تحریم هم توان مالی دولت را برای رسیدگی به آسیبهای بحران تضعیف کرده و هم قدرت اقتصادیاش را برای مقابله با تحریمها کاهش داده است. بنگاههای اقتصادی به واسطه فشارهای ناشی از تحریم در دو سال گذشته و رکودی که در اقتصاد کشور ایجاد شده که بخشی از آن ناشی از ضعفهای مدیریتی در داخل بود، توان گذشته را برای کمک گسترده به آسیب دیدگان بحران ندارند. در شرایط کنونی کمکهای بخش خصوصی به نوعی از خودگذشتگی است. به اصطلاح از گوشت تن خودشان میکنند تا به کشور کمک کنند. بسیاری از بنگاههای ما در سال جاری سودی نداشتند. همهگیری کرونا در آمدهای شب عید این بنگاهها را نقش بر آب کرد و در کنار عواملی که به آن اشاره کردم، توان مالی بنگاهها را تضعیف کرد. در واقع این تنها دولت نیست که از تحریم و کاهش درآمدهای نفتی صدمه دیده است. تحریم با اثرگذاری بر شیوه مدیریت دولتها و محدودیت منابع آنها بخش خصوصی را هم متاثر کرده است. با این حال باید گفت نقطه قوت بخش خصوصی در شرایط تحریم و بحران کرونا این است که با بهرهگیری از شبکه مویرگی برون مرزی خود، هنوز قدرت جابهجایی پول را به اندازه تامین بعضی نیازهای امروز دارد. ما از همین ظرفیتها برای خرید و ارسال اقلام مورد نیاز استفاده میکنیم.
جسته و گریخته از فعالان اقتصادی در شبکههای اجتماعی شنیدیم که از واکنشهای دولت گلایه میکنند. به خصوص در همکاری برای حمایت از بنگاههای آسیب دیده، علت را در چه می بینید؟
در بخش مربوط به حمایت از بنگاههای آسیب دیده دولت همکاری لازم را ندارد. البته باید به این نکته هم اشاره کنم که دولت برای همکاری در این زمینه توان لازم را هم ندارد در شرایطی مثل امروز، دولتها باید سیاستهای انبساطی را در پیش بگیرند و اجرای این سیاستها به پول نیاز دارد، در حالی که دولت آه در بساط ندارد و دستش بسته است. البته انتظار بخش خصوصی صرفا پرداخت پول نیست. دولت میتوانست و میتواند با اجرای سیاستهای دیگری به کاهش آسیبهای بحران بر کسب و کارها کمک کند. برای مثال رسیدگی سریعتر به مرزهای تنظیم پروتکلهای مربوط به قرنطینه و بهداشت با کشورهای هممرز و جلوگیری از بستن مرزها برای تردد کالا از جمله این سیاست هاست. با اجرای بعضی از این سیاستها دست کم تجارت، صادرات و واردات کشور ادامه پیدا میکرد و همین کمکی برای دولت و ارزآوری بود. به دلیل بسته شدن مرزها صادرات کالاهای فاسدشدنی و تازه خوری مثل محصولات کشاورزی متوقف شد در حالی که با اقدام سریع دولت، رخدادهای دیگری می توانست رقم بخورد. چابکی لازم در این بخش از دولت دیده نشد. در زمینه امهال بدهیها با پرداختهای قانونی لازم توسط بنگاهها هم، حمایتهای دولت کمرنگ و ضعیف است و فکر میکنم دولت در این بخش ضعف نشان میدهد.
در همکاری پویش نفس با سازمانهای مرتبط در بخش درمان و سلامت چالشی وجود دارد؟ آیا دستی را که بخش خصوصی برای همکاری دراز کرده فشردهاند یا خیر؟
فکر میکنم در این بخش مشکلی نداریم. کشور محتاج کمک است و آغوش دولت برای دریافت کمکهای بخش خصوصی باز است کمتر موردی از مقاومت یا مخالفت دولت در این زمینه وجود داشته است. غیر از نظام کنترلی که وزارت بهداشت بر توزیع اقلام اهداشده گذاشته که کار کمک رسانی را کمی کند میکند، مسئله دیگری نداشتیم، برای خروج و ورود اقلام به هر استان باید مجوز بگیریم و در جاده به طور متعدد کنترلهایی انجام میشود که روند توزیع را کند میکند. به هرحال تلاش وزارت بهداشت بر همکاری بوده است.
و همکاری رسانهها چطور؟
در پویش نفس برای اطلاعرسانی کارهایی انجام شده و این پویش در صفحات شبکههای اجتماعی هم دیده شده است. خبرنگاران هم به تولید بیشتر خبر درباره اقدامات پویش کمک کردهاند اما هنوز جای کار بسیار است خبرنگاران هرچه بیشتر اخبار پویش نفس را پوشش دهند، برای پویش بهتر است.
پویشی مثل نفس در دیگر کشورها به طور موازی کار می کند؟
تا جایی که اخبار را رصد کردم، ندیدم که بخش خصوصی در دیگر کشورها در قالب کار اشتراکی و همگرا به مدیریت بحران کمک کند. البته بعضی ثروتمندان تراز اول در کشورهای مختلف به طور شخصی یا بنگاههای خصوصی به مردم کمک مالی کردهاند اما به طور گروهی و در قالب یک پویش، موردی ثبت نشده است.
از این نظر، کاری را که در پویش نفس میکنیم میتوان یک الگو برای دیگر کشورها در نظر گرفت. بنگاههای کوچک و متوسطی که به تنهایی توان کمک به مدیریت بحران را ندارند در قالب پویشی مثل نفس به یک کمک بزرگ برای عبور از بحران تبدیل میشوند. توان این بنگاهها اگر مجتمع شود، اثر قویتری بر بحران دارد. ما میتوانیم یک الگوی خوب برای دیگر کشورها باشیم اما نقطه ضعفهایی هم در این زمینه داریم از جمله این که در ایران در مقایسه با سایر کشورها، به سازمانهای مردم نهاد یا همان سمنها کمتر پر و بال میدهند. شاید به دلیل فقدان همین سمنهاست که ما جزو کشورهایی هستیم که به پویش نیاز داریم. در کشورهای دیگر سمنها تا اندازه زیادی بار مسئولیت را بر دوش میکشند. سازمانهای جامعه مدنی نقش مهمی در این بین دارند. ما در پویش نفس هم وظیفه خودمان را به عنوان بخش خصوصی اجرا میکنیم و هم مشابه یک سمن هستیم.
در مورد طرحهای لازم برای حمایت از بنگاههای آسیب دیده چه نظری دارید در آینده نزدیک یا به اصطلاح پساکرونا؟
اکنون در فاز امداد هستیم و بیشتر تمرکز ما روی امدادگری است. تا روشن شدن ابعاد اقتصادی همهگیری این بیماری بر کسب و کارها باید کمی تامل کرد و بعد درباره طرحهایی که لازم است اجرا کنیم، نظر داد. در یکی از کارگروههای پویش مطالعه بر آثار اقتصادی کرونا انجام شده است و با بررسی دقیق یافتههای این مطالعه، تلاش میکنیم بهترین راه حلها را پیشنهاد کنیم.
مصاحبه با پدرام سلطانی، منتشر شده در ماهنامه آیندهنگر
بدون دیدگاه