ما نباید آسیب جدیدی را به اسم «انتخابات فروکاسته و معامله‌گرانه» به آسیب‌های فرهنگی موجود اضافه کنیم.

پدرام سلطانی– در روزهای باقی‌مانده به دوازدهمین دوره انتخابات ریاست‌ جمهوری آنچه ضروری است از سوی همه فعالان عرصه‌های مختلف جامعه مورد تاکید مجدد قرار گیرد، لزوم شرکت در انتخابات است. در این میان به نظر می‌رسد برخی رفتارهای انتخاباتی بیش از آنکه باعث افزایش مشارکت شود، ضد مشارکت است. بخشی از این رفتارهای ضد مشارکتی ناشی از انعکاس نادرست اقتصاد در سیاست است، ‌طوری‌که در برنامه‌های انتخاباتی عنوان‌شده از سوی کاندیداها، وعده‌های اقتصادی بیش از همه چیز برجسته می‌شود.

این شکل از برجسته‌سازی عوام‌پسندانه مسائل در اصطلاح سیاسی به پوپولیسم معروف است. با این حال بین آنچه در وعده‌های انتخاباتی مطرح‌شده از سوی برخی کاندیداها وجود دارد با آنچه به ‌عنوان پوپولیسم در ادبیات سیاسی شناخته می‌شود، یک تفاوت اساسی وجود دارد؛ در گفتمان سیاسی جهان پوپولیست به کسی اطلاق می‌شود که با سخنان و وعده‌های عوام پسندانه، دو قطبی را در جامعه ترسیم می‌کند و قصد جلب افکار عمومی به ویژه طبقه کارگری و متوسط را دارد، اما در گفتمان سیاسی ایران با پدیده‌ای مواجه هستیم که آن را پوپولیسم معاملاتی می‌نامم. مرادم از پوپولیسم معاملاتی شکلی از گفتار عوام‌پسند است که در آن انتخابات هم از سوی رای‌دهندگان و هم از سوی نامزدها نوعی معامله تلقی می‌شود. در این گفتمان افراد رای می‌دهند تا از این کنش سیاسی عایدی‌ای داشته باشند و به‌تبع با این طرز تفکر به کسی رای خواهند داد که در صورت رای آوردن، عایدی‌شان را بیشتر کند.

از سوی دیگر نامزدها نیز در همین گفتمان به ‌جای به قضاوت گذاشتن برنامه‌های خود، توانایی‌شان در بیشتر کردن عایدی رای‌دهندگان را به میدان می‌آورند. با نگاهی تاریخی می‌توان منشا رواج این پدیده انتخاباتی را در توزیع یارانه‌های مستقیم جست‌وجو کرد. از آن زمان این تفکر خوشایند گروهی قرار گرفت که می‌توان رئیس‌جمهوری را به پاستور فرستاد که با تصمیم‌گیری‌هایش عایدی مستقیمی به من برساند بدون اینکه برای کسب آن تلاشی بکنم! تبعات چنین تفکری این خواهد بود که رئیس‌جمهور شایسته‌تر آن کسی است که این عایدی را افزایش دهد. بنابراین در این معامله این عدد و رقم است که حرف اول را می‌زند و به‌تبع رقم بزرگ‌تر شانس بیشتری برای رای آوردن دارد! بدون اینکه معلوم شود آیا این عدد بزرگ‌تر لزوما نفع عمومی و بلندمدت طبقات و اقشار فرودست جامعه را به دنبال خواهد آورد یا نه؟ و بدون اینکه گفته شود که راه و روش رسیدن به این مدینه فاضله چگونه است؟ از همین رو در گفتمان سیاسی حاکم بر انتخابات پیش رو بعضا دیده می‌شود که کاندیداها در حال مسابقه دادن با هم بر سر ارقام بزرگ‌تر هستند.

این موضوع مخاطره‌ای جدی برای کشور است. باید هشدار داد انتخابات یک معامله نیست. انتخابات نباید به سمتی برود که به انعکاس انتفاع شخصی تبدیل شود. بلکه انتخابات رای دادن به مجموعه‌ای از سیاست‌ها و برنامه‌هاست که انتظارات عمومی مجموع شهروندان را پاسخ می‌دهد. با این حال حتما بخشی از این انتظارات عمومی، اقتصادی است. به ویژه هر قدر به سمت دهک‌های پایین جامعه حرکت می‌کنیم، نگاه‌ها به سمت برنامه‌هایی می‌چرخد که سطح معیشتی این دهک‌ها را بهبود می‌بخشد، اما برای تحقق این هدف نیاز به برنامه است نه دادن شعار پول به‌ جای رای! پدیده پوپولیسم معاملاتی شاید تا درصدی منجر به کسب رای بیشتر ‌شود اما حاصل بلند مدت آن انباشت سوءظن، ناامیدی و بی‌اعتمادی در جامعه خواهد بود و نتیجه این خواهد شد که گروهی از نخبگان و تحصیلکردگان جامعه با این نگاه که انتخابات بیش از آنکه سمت‌وسوی عقلایی داشته باشد به سمت نوعی معامله رفته است، آزرده می‌شوند و با صندوق رای قهر می‌کند و از دیگر سو در بلند مدت همان گروهی که به دنبال معامله کردن هستند، اعداد و ارقام موعود‌شان را به دست نمی‌آورند و با احساس فریب خوردگی دچار بغض و کینه و نفرت بیشتر از سیاست و اجتماع می‌شوند. در شرایط موجود هم نخبگان کشور و هم نامزدهای انتخابات باید به این موضوع توجه داشته باشند. ما نباید آسیب جدیدی را به اسم «انتخابات فروکاسته و معامله‌گرانه»، به آسیب‌های فرهنگی موجود اضافه کنیم، بلکه برعکس در هر انتخابات باید تلاش شود به سمت انتخاباتی عقلایی و بلوغ ‌یافته‌تر حرکت کنیم. انتخاباتی که در آن حرفه‌ای‌گری در رفتار و گفتار رای‌دهندگان و نامزدها مشهود باشد. وعده‌ها براساس برنامه و عمیق باشد و رای دادن نیز بر اساس تفکر و تعقل. قطعا این گفتمان انتخاباتی، سرمایه اجتماعی بیشتر و پایدارتر را به همراه خواهد آورد.

منبع: روزنامه آرمان- بیستم اردیبهشت 1396

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *