شاید سالها باید بگذرد تا آسیبهایی را که فرهنگ و رفتار ایرانیان از بابت نداشتن یک زندگی کم دغدغه خورده است بشناسیم و بفهمیم، ما در تمام این دوران فقط در تحریم، ستیز یا چالش نبودهایم. ما فرصتهای یاد گرفتن، بزرگ شدن، با مهارت شدن و شکوفا شدنمان را فدا کرده ایم.
– فهمیدی فلان هنرپیشه به رحمت خدا رفت؟ اووه بابا خیلی عقبی! نیم ساعت پیش خبرش درومده!
– دیدی تو مجلس اون نماینده به وزیر چی گفت؟
– دلار چقدره؟
– مرغ گرون شد.
– یارو رو که 1000 میلیارد بدهی بانکی داشت گرفتن.
این جملات شما را به یاد چه چیزی میاندازد؟ اینها برشی از حرفهای هر روز و همه روز ما هستند. درواقع این حرفها متن زندگی ما شدهاند. زندگی همه ما متأثر از این اخبار است و چون تعدادشان مرتباٌ در حال افزایش است بخش زیادی از هوش و حواس ما اسیر آنها شده است.
ما ایرانیها بر طبق براوردهای گوناگون در زمره ملل کمتر اهل مطالعه و خواندن هستیم. اما اگر هرکداممان برشی به اشتغالات روزمره خود بزنیم کم نمیخوانیم. همه ما مرتباٌ در حال رصد اخبار و وقایع هستیم. مرتباٌ از این کانال به آن کانال تلگرام یا پرسه در سایر شبکههای اجتماعی و سایتهای خبری و خبروارهای. پس ما میخوانیم اما مفید نمیخوانیم. برای یک ایرانی که مرتب در نگرانی از آینده به سر میبرد و در بستر یک جامعه ناآرام و پر تب و تاب سیر میکند خواندن از سر ترس است و نگرانی. برای اینکه ببیند چه میشود؟ که چه میگوید؟ آیا درست میشود یا نه؟ گران میشود؟ کم میشود؟ دعوا میشود؟ برکنار میشود؟ محاکمه میشود؟ مچش گرفته میشود؟ فشار بیشتر میشود؟
تصور کنید اگر ایرانی یک رایانه هم میبود نه یک انسان، حافظهاش باید مدام درگیر اطلاعات آنی میشد و ظرفیتش در دریافت اطلاعات تفصیلی کاهش مییافت. ما به کم مطالعه کردن متهمیم اما هنگامی که ما را با ژاپن، سوئد، فنلاند و انگلیس مقایسه میکنند، این مؤلفه را نمیسنجند، که آنها چقدر نگران فردا هستند و از سر نگرانی وقتشان به مطالعه اخبار، که کم ارزش ترین نوع اطلاعات در جهان امروز محسوب میشود، میگذرد و ما چقدر.
خواندن یک ایرانى از سر نگرانی است و خواندن یک ژاپنی یا آلمانی از سر نیاز به دانستن و یا وسیلهای برای پرکردن اوقات فراغت. اصولاٌ داشتن استرس و مشغله ذهنی فراوان اجازه تمرکز بر خواندن یک متن طولانی و با آن ماندن را نمیدهد. حواس، پرت هزاران موضوع و مشکل میشود.
شاید سالها باید بگذرد تا ما تک تک آسیبهایی که به فرهنگ و رفتار ایرانیان از بابت نداشتن یک زندگی کم دغدغه و بدون استرس و نگرانی، خورده است را بشناسیم و بفهمیم. ما در تمام این دوران فقط در تحریم، ستیز یا چالش نبودهایم. ما فرصتهای یاد گرفتن، بزرگ شدن، با مهارت شدن و شکوفا شدنمان را فدا کردهایم. اکنون میشود درستتر داورى كرد که چرا ایرانیان اهل علم و اندیشه، نخبگان، دانشجویان ممتاز، المپیادیها، پژوهشگران و دیگر اهالی دانش و دانایی کوچ میکنند. آنها ایران را خانه خوبی برای کتاب خواندن و بهکاربستن آموختههای خود نمیبینند.
یک بار دیگر سئوالات صدر این نوشته را بخوانید! همه ما اخبار لحظه به لحظه کشور را میخوانیم و از بریم، ما گروگان اخبار مسلسل وار این کانال و آن سایت و شبکه شدهایم. ما همگی استاد تبادل اخبار شدهایم و مهارت خود را با فرستادن فوری خبر به دیگران به رخ میکشیم. ملتی که آینده خود را در خبر جستجو میکند به اندازه عمر خبر عمق دانش مییابد. بدل میگردد به جعبه متحرکی از خبر و شایعه و تحلیلهای ضد و نقیض و گمانه زنیهای قمارگونه خبرسازان و خبربازان. ثبات، آرامش، دوری از جنجال و فروافتادن از تیتر یک اخبار جهانی، پیش نیاز خواندن و درست و بیش خواندن است.
ما فعلاٌ فرصتی برای افزایش متوسط زمان مطالعه خود نداریم، اخبار زیادی در راه است….
بدون دیدگاه