پدرام سلطانی، نایب رئیس اتاق ایران معتقد است وضعیت تجارت خارجی متحول شد. سلطانی در واکنش به کسانی که مغرضانه می پرسند برجام چه اثری داشت، در قضاوتی منصفانه می گوید: حداقل نیمی از دلایل اینکه آثار برجام به میزان مورد انتظار ما مشاهد نمی شود خود ما هستیم.
نایب رئیس اتاق ایران از اثرات برجام یک سال پس از اجرا می گوید / عزم دنیا برای همکاری جزم شده، ما هم باید کاستی های مان را برطرف کنیم
یک سال پرفراز و نشیب از اجرایی شدن برجام می گذرد. شاید رفت و آمد هیأت های خارجی در این مدت بیش از هر فرآیند دیگری به چشم آمد. فعالان اقتصادی کوچک و بزرگ از کشورهای بزرگ و کوچک به قصد احیای مراودات اقتصادی-تجاری گذشته و برخی هم برای کلید زدن این روابط به ایران آمدند. اما در این مدت برجام چقدر توانست کشتی به گل نشسته تجارت خارجی را حرکت دهد.
پدرام سلطانی، نایب رئیس اتاق ایران رهاورد در این حوزه را متعدد می داند، او معتقد است وضعیت تجارت خارجی متحول شد. سلطانی در واکنش به کسانی که مغرضانه می پرسند برجام چه اثری داشت، در قضاوتی منصفانه می گوید: حداقل نیمی از دلایل اینکه آثار برجام به میزان مورد انتظار ما مشاهد نمی شود خود ما هستیم.
*از زمان اجرایی شدن برجام تقاضا برای تجارت و سرمایه گذاری در ایران از سوی کشورهای خارجی زیاد بود. رفت و آمدها و اظهارنظرها در رسانه های داخلی و خارجی اینطور نشان می داد. در طول یک سال گذشته تجارت ایران چقدر متحول شد؟
برای بحث درباره تحولات تجارت ایران باید از جای دیگری شروع کنیم. آنچه بیش ازهمه اقتصاد ما را به چالش انداخته بود، توقف یا به حداقل رسیدن مراودات مالی و بانکی ایران به سایر کشورها بود که به عنوان بستر و زیرساخت هر فعالیت اقتصادی، داشتن این روابط، اجتناب ناپذیر بود.
خوشبختانه بعد از اجرایی شدن برجام مذاکرات و رفت وآمدهای بانکداران خارجی به ایران از سرگرفته شد و من فکر می کنم بسیاری از آنها عزم شان را جزم کرده بودند که بررسی کنند، چگونه می توانند روابط خودشان را با ایران در پی بگیرند و اگر در سطح انتظار ما روابط بانکی و مالی برقرار نشده است، باید به این توجه کنیم که پرریسک و غیر شفاف بودن و عدم انطباق با چارچوب های نوین بانکداری از مهم ترین موانع تاخیر و عدم از سرگیری روابط به میزان مورد انتظار است. پس نباید در این رابطه از تحلیل منصفانه خارج شویم و فکر کنیم که عدم رسیدن به سطح مطلوب تنها و تنها به واسطه عدول یا کارشکنی طرف های متقابل است.
اما ارتباطات بانک های ما به تدریج در حال برقرار شدن است، ما در هر رفت و آمد مقامات ارشد کشورها به ایران کاملا احساس می کنیم که آنها هم به این موضوع واقف هستند و هم به دنبال حل این مشکل از راه های مختلف هستند. من باورم بر است که آنها به رغم پرریسک بودن نظام بانکی ایران تلاش شان بر این است که با نادیده گرفتن برخی کاستی های ما مسیرهایی را برای ارتباط با ایران باز کنند.
شاهد بودم تقریبا در اکثر هیأت های تجاری اقتصادی که به همراه مسئولین ارشد سایر کشورها به ایران می آمدند، حتما یک مقام ارشد پولی و بانکی برای مذاکره با بانک مرکزی و بانک های ایران و از سرگیری این روابط به همراه آنها می آمد.
*اما انتقادات زیادی به روند از سرگیری روابط تجاری و اقتصادی شد. به نظر می رسد برخی زمان کوتاه تری را برای از سرگیری روابط انتظار داشتند، ارزیابی شما چیست؟
به نظرمن اهمیت این موضوع در حدی است که هم باید بیشتر ازبقیه بخش ها مورد تجزیه و تحلیل و کالبدشکافی قرار گیرد و هم حرفه ای تر و فنی تر به آن توجه شود، به عبارتی اصل برجام در اظهارنظرهای غیرحرفه ای و سیاسی که در این مدت ما زیاد از سوی منتقدین برجام می شنویم گم نشود. اما لازم می دانم به بخش های دیگری هم اشاره کنم که در متحول کردن تجارت ایران تاثیر گذار است.
در این مدت سایر ارتباطات زیرساختی مورد نیاز برای تبادلات اقتصادی مانند ارتباطات لجستیکی و حمل و نقل با سرعت بیشتر رو به جلو رفت و بازیابی شد. ارتباطات سایر کشورها با ایران، تقریبا با سرعت خیلی خوبی طی این مدت و کمتر از یک سال به شرایط قبل از تحریم رسید، تقریبا تمام شرکت های کشتیرانی بین المللی، ارتباط شان را با ایران از سر گرفتند. همه خطوط هوایی پروازهایشان را به ایران برقرار کردند.
حتی برخی خطوط که پیش از این به ایران پرواز نداشتند پروازهایی را به قصد ایران تعریف کردند. همین طور شرکت های بیمه ای، موسسات و بانک های ضمانت صادرات با پیشگامی نسبت به سایر بخش ها و صنایع تلاش کردند پوشش های بیمه ای را برقرار کنند. بسیاری از آنها رسما اعلام و فضای بیمه ای لازم را برای تبادلات تجاری با ایران برقرار کردند.
*یکی از موضوعاتی که مطرح می شد، نگرانی برخی کشورها از واکنش آمریکایی ها برای کار با ایران بود، این مسئله چقدر تاثیرگذار بود؟
با داغ شدن بحث سرمایه گذاری های خارجی تقریبا اکثر شرکت های بزرگ و موسسات خارجی اروپایی و سایر کشورهای توسعه یافته، ایران را مجددا در مرکز مطالعات خودشان قرار دادند و موضوع ایران به سرعت به موضوع شماره یک همه شرکت های چندملیتی غیر آمریکایی تبدیل شد. البته شرکت های آمریکایی هم تا آنجایی که من اطلاع دارم، موضوع ایران را با کنجکاوی و حساسیت دنبال می کردند.
طبیعتا به دلیل تحریم های اولیه که آمریکا عیله ایران داشت از شرکت های چندملیتی آمریکایی معمولا آماری منتشر نمی شد و چراغ خاموش این کار را انجام می دادند. طی این مطالعات خیلی از این شرکت ها ضمن رصد کردن تحولات مربوط به ایران حتی نقشه راه و استراتژِی های ورود به بازار ایران و سرمایه گذاری در ایران را بررسی و تنظیم کردند و تعدادی از آنها حتی تصمیم گیری های شان را انجام دادند و درخواست های شان را هم ارسال کردند.
درخواست ها در پروسه سرمایه گذاری در سازمان سرمایه گذاری قرار گرفت. بعضی ها مبادرت به امضای توافق نامه هایی با شرکت های دولتی و شرکت های بزرگ متعامل خودشان کردند. به نظر من این جنب و جوشی که در نگاه به ایران و تمایل به سرمایه گذاری در ایران طی این مدت شاهد بودیم به غیر از دوران کوتاهی که در دوران ریاست جمهوری آقای خاتمی در نفت و پتروشیمی داشتیم و با سطح خوبی از اقبال خارجی روبه رو شد، در هیچ دوره ای در بعد از انقلاب سابقه نداشته است.
*اما سوال بسیاری بجا یا نا بجا این است که سفر این همه هیأت های خارجی که به 200 هم می رسید، چه نتیجه ای داشت؟
بله، خیلی ها این سوال را می پرسند، حاصل آمدن هیأت های خارجی به ایران چه بوده است. پاسخ به این سوال این است که روابط بین شرکت های کوچک و متوسط طی این رفت و آمدها به شدت گسترش پیدا کرد، چون ترکیب اصلی این هیأت ها را بیشتر شرکت های متوسط تشکیل می داد و آنها شرکت هایی هستند که خیلی در سطح اخبار قرار نمی گیرند یا چون اغلب از جنس شرکت های خصوصی هستند تمایلی به رسانه ای کردن فعالیت هایشان با ایران یا سایر کشورها ندارند و علاقه مند هستند که اسرار کاری و تجارشان را حفظ کنند.
اما شرکت های ایرانی که اعضای اتاق ها هستند در صحبت های غیر رسمی و دوستانه ای که با اعضای اتاق ها داشتند همه خبر از این می دادند که در قالب مذاکرات فی مابین آنها و شرکت های خارجی، پایه های اولیه گذاشته شد.
*این ارتباطات توانسته در این مدت اثراتش را بر تجارت خارجی ایران بگذارد؟
البته. انعکاس این صحبت ها را می توان در آمار تجارت خارجی ایران مشاهده کرد. به نوعی که پیش از این اروپا از 10 کشور اول شرکای تجاری کشور خارج شده بود. همین طور کشوری مثل ژاپن. الان حجم فعالیت ها و تبادلات تجاری ما با این کشورها افزایش یافته و در بین 10کشور اول شرکای تجاری ما، کشورهایی مثل آلمان، سوئیس و ایتالیا وارد شدند و جایگاه این کشورها روزبه روز بالاتر می آید.
طبیعتا این هم نشان دهنده آثار رفت و آمد هیأت ها و اشتیاق کشورهای توسعه یافته به کار با ایران است و هم حسن و مزیتش برای کشور ما این است که الان دیگر اقتصاد کشور ما مجبور نیست خودش را به کار با چند کشور دوران تحریم ها محدود کند و حق انتخاب بیشتری دارد. ایران قدرت چانه زنی بالاتری پیدا کرده است و می تواند با شرایط سخت تر و امتیازات بیشتری با طرف های خودش در این کشورها مذاکره کند. به نظر من به این ترتیب تجارت با این کشورها درسطح کیفی بهتر شده است.
الان به طور متوسط هم کیفیت کالاهایی که ما به عنوان مواد اولیه یا کالاهای سرمایه ای خریداری می کنیم افزایش یافته و فناوری آنها ارتقا پیدا کرده و هم به طورمتوسط قیمت کاهش پیدا کرده است. چون ایران در زمان تحریم مجبور بود همین کالا ها را و همین طور انتقال پول را از طریق چند واسطه، بدون ضمانت و پشتیبانی لازم خریداری کند.
*چرا در جامعه انتظارات از برجام متفاوت است، برخی ساز مخالف می زنند و در جامعه فضایی ایجاد می کنند و این پیام را می دهند که برجام در حد انتظار نبود؟
من معتقدم آثار برجام و رد پایش را در همه حوزه ها می توان مشاهده کرد. به نظر من مهم ترین و بزرگ ترین دستاورد دولت یازدهم انعقاد برجام بود. اما اینکه گفته می شود از انتظارات مان عقب هستیم، لازم می دانم این نگاه را به چند موضوع نسبت دهم و ابتدا آماده نبودن شرایط داخلی برای استفاده از برجام، دوم نداشتن روحیه کنشگری، توجه جدی به این موضوع هم در بخش خصوصی و هم در بخش دولتی، سومین موضوع که به طور ویژه به دولت مربوط می شود این است که آن تلاش و تمرکزی که دستگاه دیپلماسی ایران روی انعقاد برجام داشت، سایر وزارتخانه ها روی بهره برداری از این فرصت به آن میزان نداشتند.
برخی وزارتخانه ها شاید قدری بیشتر خود را آماده کرده بودند، مثل وزارت راه و شهرسازی که در بعد انعقاد قرارداد برای خرید هواپیما خیلی سریع عمل کرد. من فکر می کنم خود دولت هم برنامه اجرایی جامع و جدی برای اجرایی کردن برجام و استفاده ازآن نداشت، بخش خصوصی هم درحالت انفعال بود وکماکان هست. منصفانه باید بگوییم حداقل نیمی از دلایل اینکه آثار برجام به میزان مورد انتظار ما مشاهد نمی شود خود ما هستیم.
بدون دیدگاه