امروز که بر اساس خبر منتشره از سوی وزارت اطلاعات معلوم گردید که تروریستها ایرانی بوده‌اند، غمی بزرگتر از حادثه دیروز بر من مستولی شد. مدام در اندیشه بودم که چرا هم‌وطن من به جایی برسد که بخواهد خانه خود را خراب کند؟ این فکر و این بغض از چه روی برخاسته است؟

پدرام سلطانی-حوادث تروریستی چهارشنبه هفدهم خرداد نود و شش اتفاق بسیار تلخی بود که کام همه ایران‌دوستان را تلخ نمود. خوشبختانه نیروهای مقتدر امنیتی و انتظامی کشور به‌سرعت توانستند جلوی بزرگتر شدن ابعاد این فاجعه را بگیرند و آن را خاتمه دهند. جای شکر بسیار است که از حیث امنیت در میان کشورهای خاورمیانه ممتازیم و در جهان مثال زدنی. حادثه دیروز نشان داد که ستون امنیت در کشور ما قوی و منسجم است.

در مقابل، مرور پیامها و اظهار نظرهای سیاستمداران و سیاست‌بازان در رابطه با حوادث تأثربار دیروز نشان داد که در سیاست ما انسجامی نیست. اگرچه ذات سیاست تضارب طلب است و این تضارب فکری و گفتمانی موجب بلوغ و نشانه آزادی سیاسی است اما زمانی که مصیبتی بر کشوری وارد می‌شود دیگر تضارب گفتمان نشانه آزادی نیست، نشانه خودخواهی و ارجحیت منافع گروه بر مصالح ملی و عمومی است. هر کشوری در چنین زمان‌هایی نیاز به همبستگی و یکپارچگی دارد و اسفا که ما هنوز باور مشترکی از واژه وطن و هم‌وطن در سپهر سیاسی خود به‌وجود نیاورده‌ایم که در چنین روزهای حساسی به‌کار آید.

امروز که بر اساس خبر منتشره از سوی وزارت اطلاعات معلوم گردید که تروریستها ایرانی بوده‌اند، غمی بزرگتر از حادثه دیروز بر من مستولی شد. مدام در اندیشه بودم که چرا هم‌وطن من به جایی برسد که بخواهد خانه خود را خراب کند؟ این فکر و این بغض از چه روی برخاسته است؟

در مروری کوتاه در ذهنم، دریافتم که گویا با تکیه به ستون قوی و استوار امنیت در کشور، سایر ستونها را درست و دوراندیشانه بنا ننهاده‌ایم. انعکاس همان پیام‌های سیاسی تلافی‌جویانه و تقابل‌آمیز را می‌شود در سیاست متخذه نسبت به یکپارچگی کشور دید. هرچه از مرکز به مرز می‌رویم گویا شاغول اعتماد و رواداری سیاسی کج می‌شود و نهایت این اعوجاج سیاسی را در استان‌های مرزی می‌توان دید. جایی که سیاست کاملاٌ مأموریت خود را به ستون امنیت واسپارده است. پس در ایجاد و تقویت سرمایه اجتماعی هم تمرکزگرایانه عمل کرده‌ایم. تهران و چند شهر بزرگ جلوه بلوغ سیاسی ما هستند و باقی دیگر بماند.

به وضعیت اقتصاد، ستون سوم قوام کشور نگاهی بیاندازیم. لازم نیست در این خصوص توضیحی به تفصیل بدهم. اقتصاد حال روز خوبی ندارد. این ستون مدتی با تکیه بر درآمدهای نفتی نمود استحکام داشت. اما در روزهای خوب اقتصاد هم از توسعه متوازن غافل بودیم و باز ثروت در مرکز بود و فقر و بیکاری در مرز. مرز با نرخ بیکاری بالای 30 درصد برای  جوانان به نقطه آسیبی تبدیل شده بود که بازهم بار مخاطراتش را ستون امنیت به دوش می‌کشید.

درباره ستون فرهنگ دیگر کاستی آشکارتر است. وضع به گونه‌ایست که همه از چپ و راست منتقدند. کشوری با تنوع فرهنگی، قومی و زبانی گسترده، که از این تنوع سرمایه نساخته است. از آموزش به زبان مادری گرفته، تا انجام آداب و سنن و اعتقادات و حتی پوشش در دالان‌های تاریک تصمیم‌گیری در مرکز در انتظار گشایش هستند. در حالی‌که مرکز با آخرین مدها و الگوهای زندگی خود را تطبیق می‌دهد، در مرز هنوز اقوام به دنبال اثبات هویت خود هستند.

اینکه حملات تروریستی دو روز پیش حاصل بروز پدیده شوم داعش در منطقه هست و اینکه داعش خود ریشه در دشمنی‌های برون مرزی با ما دارد همه درست. اما برای قضاوت سلیم باید یاد بگیریم که سهم خود را از هر اتفاقی شناسایی کنیم. سهم ما این بوده است که در سیاست، در اقتصاد و در فرهنگ درست عمل نکرده‌ایم. مرزهای ما به ستون‌های قوی سیاست، اقتصاد و فرهنگ هم نیاز دارند. میکرب از پوست سالم به بدن وارد نمی‌شود، اما به محض اینکه زخمی بر پوست بیافتد مستعد عفونت و ورود میکرب به بدن می‌شود، میکربی که تا قلب هم می‌تواند پیش روی کند. مناطق مرزی ما مانند پوست تن یکپارچه ایران هستند. باید زخم‌های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی ایشان را مداوا کنیم و دردهایشان را التیام بخشیم. اگر زخم‌های سطحی یک بدن منتشر و متکثر شوند دیگر قوی ترین دستگاه ایمنی هم قادر به مهار میکرب‌ها نخواهد بود…

بیایید زخم‌ها را التیام دهیم.

منبع: کانال تلگرام پدرام سلطانی به آدرس https://t.me/pedram_soltani

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *