پدرام سلطانی در نشستی با موضوع «چالش‌های توسعه در سیستان و بلوچستان» مطرح کرد: نظام حکمرانی در ایران با تمرکز همه امور در پایتخت، باعث شده است که استان‌های مختلف به میزانی که از مرکز دور مانده‌اند از دسترس توسعه هم دورتر بمانند.

پویش «ایران من» با هدف معرفی چهره واقعی بلوچستان رویدادی چهارروزه را با عنوان «بلوچی پجار» برگزار کرد که در آخرین روز این رویداد، حسن طائی، عضو هیات‌علمی دانشگاه علامه طباطبایی، پدرام سلطانی، نایب‌رئیس اتاق بازرگانی و محمود حسینی‌پزوه، استاندار پیشین سیستان‌و‌بلوچستان به گفت‌وگو درباره چالش‌های پیش‌روی این استان پرداختند.

پدرام سلطانی نایب رئیس اتاق بازرگانی، صنایع و معادن ایران، در ابتدای این نشست اظهار کرد: تنگناها و موانع توسعه در سیستان‌و‌بلوچستان وابسته به چهار محور اساسی است که اولین آن دولت متمرکز است. نظام حکمرانی در ایران با تمرکز همه امور در پایتخت، باعث شده است که استان‌های مختلف به میزانی که از مرکز دور مانده‌اند از دسترس توسعه هم دورتر بمانند.

وی ادامه داد: اگر از تهران به سمت مرزها حرکت کنید می‌بینید که با نزدیک‌شدن به مناطق مرزی وضعیت توسعه مخدوش‌تر و اوضاع سیاسی و اقتصادی اسفناک‌تر می‌گردد. برخی مناطق مرزی هم مانند سیستان‌و‌بلوچستان دارای تفاوت آشکار فرهنگی و مذهبی با پایتخت هستند که خود دلیلی برای کمتر توسعه‌یافتگی است.

سلطانی در خصوص نقش‌نداشتن اقوام و مذاهب در تصمیم‌گیری‌های سیاسی گفت: دولت متمرکز باعث شده است که اقوام و مذاهب مختلف تاثیر چندانی بر تصمیمات سیاسی و اقتصادی کلان نداشته باشند، این در حالی است که امروزه کمتر کشوری را می‌توان یافت که با چنین سیستمی پیش رود. دولت متمرکز سعی دارد که در تمام شئون زندگی شهروندان وارد شود و جای تک‌تک مردم تصمیم‌گیری کند که در کشور پهناوری همچون ایران تحقق چنین موضوعی تقریبا غیرممکن است.

مؤسس پویش ایران من کم‌آبی را مانع مهم دیگری برای توسعه در سیستان‌و‌بلوچستان دانست و گفت: حکمرانی ضعیف آب در چند دهه گذشته منجر به ایجاد مسائل محیط‌زیستی، مهاجرت روزافزون و خالی‌شدن روستاها از سکنه شده است؛ این یعنی مناطق کمترتوسعه‌یافته از منابع اصلی توسعه که انسان است، محروم شده‌اند.

وی افزود: در کشور ما 18 درصد از جمعیت شاغل در حوزه کشاورزی فعالیت می‌کنند و در استان سیستان‌وبلوچستان این نسبت بالاتر است، این یعنی معیشت مردم و امکان توسعه فردی و اجتماعی در این منطقه وابسته به آب است. با توجه به اینکه در شرایط کنونی برنامه مشخصی برای صیانت از منابع آبی وجود ندارد، به نظر می‌رسد که امکانی برای توسعه کشاورزی در این منطقه وجود نداشته باشد.

پدرام سلطانی محور دیگر کمترتوسعه‌یافتگی در سیستان‌وبلوچستان را مفهوم مرز دانست و گفت: مرزهراسی که سابقه‌ای دیرینه در تاریخ ایران دارد مناطق مرزی را تبدیل به مناطق امنیتی کرده‌است. با وجود اینکه کشورهای توسعه‌یافته تلاش می‌کنند مرزهای سیاسی، فرهنگی و مذهبی را از میان بردارند، مرزها هنوز هم در کشور ما بسیار پررنگ هستند. ضمن اینکه برون‌داد آن سوی مرزها هم به داخل کشور ناامنی و توسعه‌نیافتگی است، در حالی که اگر آن طرف مرز با کشوری توسعه‌یافته مواجه بودیم، وضعیت سیستان‌وبلوچستان متفاوت بود.

وی عدم مشارکت زنان در امور اجتماعی و سیاسی را عامل دیگری برای کمترتوسعه‌یافتگی در سیستان‌وبلوچستان دانست و افزود: توسعه در این استان توسعه‌ای نامتوازن است چرا که زنان در این فرایند نقش بسیار کمرنگی دارند. نرخ بی‌سوادی در استان در مقایسه با سایر استان‌ها بسیار بالاست و در مورد زنان نیز بدتر است که همه این موارد مانعی در مسیر توسعه‌یافتگی به حساب می‌آیند.

فرایند توسعه در ایران مبتنی بر پتانسیل‌های هر منطقه نبوده است

محمود حسینی پزوه، استاندار سابق استان نیز در پاسخ به پرسشی درباره مهم‌ترین موانع پیش روی توسعه در سیستان‌وبلوچستان گفت: تأخیر در توسعه سیستان‌وبلوچستان را می‌توان از چند منظر مورد توجه قرار داد. یکی از این جهات رویکرد و استراتژی است که در این زمینه هم دولت کوتاهی کرده‌است هم متفکران و اندیشمندان. توسعه در ایران از ابتدا همراه با نوعی نگاه از بالا به پایین بوده است که در توسعه مرکز محور تجلی پیدا کرده است؛ به عبارت دیگر دیدگاه متصدیان توسعه در کشور این بوده که ما ابتدا مرکز را توسعه می‌دهیم و سرریز توسعه خودش به سایر مناطق می‌رسد.

وی با بیان این نکته که فرایند توسعه در ایران مجهز به برنامه‌ریزی مبتنی بر پتانسیل‌های هر منطقه نبوده است، گفت: عمده فعالیت‌هایی که در دوران پس از انقلاب در منطقه سیستان‌وبلوچستان انجام شده معطوف به توسعه آمرانه بوده است. بی‌توجهی فعالیت‌های توسعه‌ای به جوامع محلی، سطح مشارکت مردمی در این مناطق را به شدت کاهش داد، مسئله‌ای که ناپایداری طرح‌های توسعه‌ای را به دنبال داشت.

حسینی پزوه ادامه داد: ساختار مدیریتی در ایران چه پیش از انقلاب و چه بعد از آن متمرکز بوده است. ده‌ها دستگاه از مرکز دستوری می‌گیرند که ناچار هستند در یک منطقه اجرایی کنند، هر کدامشان هم جداگانه و بی‌خبر از دیگری عمل می‌کنند.

استاندار سیستان‌وبلوچستان در دوران سازندگی، ضعف جامعه مدنی را مانع دیگر توسعه در این منطقه دانست و افزود: در مراحل مختلف شاهد این بودیم که دولت مرکزی تلاش کرد ساختارهای سنتی موجود در جامعه به عنوان مثال نظام سرداری را از میان بردارد، بدون اینکه جایگزینی برای آن تعریف کند. ورود دولت به آیین دستاربندی و اقدام به تعیین سرداران از میان افرادی که مورد تأیید بودند، به هیچ عنوان در سیستان‌وبلوچستان تأثیرگذار نبود.

وی با تأکید بر آمار پایین مشارکت سیاسی در منطقه بلوچستان گفت: بی‌اعتمادی به دولت مرکزی یکی از عوامل مهمی است که توسعه را در این منطقه با مانع مواجه می‌کند. شاید برای شما جالب باشد که آمار مشارکت مردم بلوچستان در انتخابات ریاست‌جمهوری از ابتدا تا دوره هفتم 30 درصد بوده است. دولت هم تا به امروز رویکردی امنیتی به منطقه بلوچستان داشته است، که نه تنها امنیت را در منطقه برقرار نکرده بلکه جلوی توسعه را هم گرفته است.

آموزشی که منجر به تغییر نشود بی‌ارزش است

دکتر حسن طائی، عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی نیز توضیح داد: جامعه سیستان‌وبلوچستان مثل هر جامعه دیگری پدیده‌ای پویاست که همواره با مسائل و چالش‌های گوناگونی مواجه است و برای فهم توسعه در این منطقه باید قبل از هر چیز کنش‌های متقابل کارگزاران اقتصادی و بازیگران اجتماعی را بفهمیم.

وی در پاسخ به پرسشی درباره اینکه چرا با وجود همه تلاش‌ها توسعه در منطقه سیستان‌وبلوچستان اتفاق نیفتاده است، اظهار کرد: سیستان و بلوچستان از چهار مسئله اصلی تحت عنوان نابرابری‌های آموزشی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی رنج می‌برد که این موضوع از یک نگاه مرکزپیرامون نشأت می‌گیرد و تا زمانی که این دید اصطلاح نشود نمی‌توان به توسعه‌یافتگی مناطق محروم امید داشت.

طائی ادامه داد: آنچه که سیستان‌وبلوچستان نیازمند آن است، زیرساخت‌های اجتماعی در کنار زیرساخت‌های فیزیکی و ارتباطاتی است. اگر بتوانیم معدل خرد را در این منطقه افزایش دهیم، توانمندسازی و مباحث مربوط به اشتغال تا حدود زیادی برطرف خواهد شد.

عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی در خصوص راهکارهای توسعه در استان سیستان‌وبلوچستان اظهار کرد: باید اقتصادی در منطقه شکل بگیرد که مبتنی بر انسان، تجارت و خدمات باشد. اگر در استان عدالت اجتماعی و رشد انسان‌محور محقق شود مسائل و موانع دیگر خود به خود از میان برداشته خواهد شد و این مسئله ممکن نخواهد شد مگر از مسیر یادگیری و نوآوری.

وی با تأکید بر تغییر معنای سواد از منظر سازمان یونسکو گفت: سواد دیگر به معنای تسلط بر مهارت‌های خواندن و نوشتن و توانایی استفاده از کامپیوتر نیست، بلکه باسواد کسی است که بتواند از خوانده‌ها و آموخته‌هایش تغییری در زندگی خود ایجاد کند. بنابراین باید توجه کنیم یادگیری اگر منجر به تغییر رفتار پایدار نشود سودی برای افراد نخواهد داشت.

طائی ادامه داد: من فکر می‌کنم توسعه در استان از مسیر تغییر رفتارهای فردی و خانوادگی عبور می‌کند و همه افراد و گروه‌هایی که در امر آموزش در منطقه فعالیت ‌می‌کنند باید بدانند که اگر آموزش منجر به تغییر نشود بی‌ارزش است. بدیهی است این آموزش باید منجر به گفت‌وگوی درون قومی شود تا تغییرات را در سطح فردی و سپس اجتماعی به دنبال داشته باشد.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *