به دلیل اشتباهات پی‌درپی حکمرانی، بخش خصوصی بخش محبوب و دارای چهره مثبتی در جامعه ایرانی نیست. چهره بخش خصوصی را حکمرانی با رویکرد سوسیالیستی و تهمت‌زنی‌ها خراب کرده است. 

پدرام سلطانی دلیل سلبریتی نبودن فعالان اقتصادی را در حکمرانی بد و قضاوت منفی افکار عمومی جست‌وجو می‌کند. او در گفت‌وگویی با ماهنامه آینده‌نگر اشاره می‌کند که به دلیل اشتباهات پی‌درپی حکمرانی، بخش خصوصی بخش محبوب و دارای چهره مثبتی در جامعه ایرانی نیست.

ادامه این گفت‌وگو را بخوانید.

آیا کارآفرین‌ها می‌توانند در گروه سلبریتی‌های عمومی جای‌ گیرند؟

 سلبریتی‌ها چهره‌ها یا اشخاصی هستند که موردعلاقه و محبوبیت جامعه یا اقشاری از جامعه هستند یا کنجکاوی عمومی علاقه‌مند است سبک زندگی و کارهای آن‌ها را دنبال کند. به این واژه یا تعبیر شاید نزدیک‌ترین گروه‌ها هنرپیشگان، هنرمندان، ورزشکاران و ستاره‌های سینما باشند. در اکثر جوامع سیاستمداران ‌هم در این ردیف هستند. در جوامعی که اصولاً فرهنگ عمومی و فضای فعالیت اقتصادی این اجازه را می‌دهد که فعالیت اقتصادی شفاف باشد و فعالان اقتصادی شناخته‌شده، رشد و نمو داشته باشند، سلبریتی بودن فعال اقتصادی تابو یا ضد ارزش نیست و فعالان اقتصادی سرآمد و نوآور در دسته سلبریتی قرار می‌گیرند. با این توضیح در کشور ما به دلایل فرهنگی و به دلایل سیاسی فعالان کسب‌وکار معتبر و شناخته‌شده، اولاً خود ترجیح می‌دهند ناشناخته باقی بمانند و کمتر در رسانه ظاهر شوند و درباره مسائل عمومی دیدگاه خود را مطرح کنند. از طرف دیگر رسانه چهره‌سازی مثبت از این افراد ندارد. سوءظن‌های سیاسی هم باعث می‌شود چنین اقبالی نباشد و رویکرد کلی حاکمیت هم جلوگیری از طرح چنین چهره‌هایی در جامعه است. اگر هم فرصت مطرح شدن فراهم شود، بیشتر با برچسب‌های منفی است، یعنی کسانی که از موقعیت خود سوءاستفاده کرده، از رانتی بهره برده یا پرونده آن‌ها به دادگاه ارجاع شده بیشتر رسانه ای می شوند. پس سوء‌استفاده‌گرها بیشتر موردتوجه هستند تا چهره‌های نوآور و سرآمد در بنگاه‌داری و تولید ثروت. پس این سه‌گانه‌ای که اشاره شد فرصت را به وجود نیاورده که فعالان اقتصادی در ردیف سلبریتی‌ها قرار گیرند.

یعنی در حوزه اقتصاد سلبریتی بودن با بعد منفی آن آمیخته است؟

منظور من این است که فراز سلبریتی شدن بیشتر در زمان تخلف اشخاص رخ می‌دهد و پای این افراد به رسانه‌های عمومی باز می‌شود. البته ما اشخاصی از نمایندگان بخش خصوصی، بنگاه‌های موفق و اتاق‌های بازرگانی داریم که استثناهایی بر این قاعده‌اند. ولی رویکرد منفی نمایی چهره بخش خصوصی در کشور ما قاعده است.

چرا فعال‌های اقتصادی ترجیح به ناشناخته بودن دارند؟

آن‌ها در کشور احساس خطر می‌کنند. در کشوری که اقتصاد آزاد دارد فعالان اقتصادی از مطرح‌شدن احساس خطر نمی‌کنند. در ایران سقف شیشه‌ای برای فعالان اقتصادی به وجود آمده که بالا رفتن از آن سقف شیشه‌ای هزینه دارد. اگر کسی به این سقف نزدیک شود سر خود را خم می‌کند تا کمتر دیده شود. این رویکرد، رویکرد سوءظن بود که بعد از پیروزی انقلاب با مصادره بنگاه‌های بزرگ به وجود آمد و ریشه سوءظن بعدی گذاشته شد. این رویکرد علی‌رغم تلاش مسئولان هیچ‌گاه در عمل و به‌واقع اصلاح‌ نشده است. از طرف دیگر تخریب فرهنگی هم در جامعه اتفاق افتاده به این معنا که گروه‌هایی که به سرمایه و سرمایه‌داری و رشد و نمو فعالان اقتصادی سوءظن دارند فضایی فکری و رسانه‌ای به وجود آورده‌اند که گویی هرکسی موفق باشد حتماً متخلف بوده و سوءاستفاده کرده است. برای همین فعالان اقتصادی به‌واسطه نگرانی از افکار عمومی، خود را طرح نمی‌کنند تا این برچسب‌ها به آن‌ها نخورد. متأسفانه برچسب زدن به افراد به دلیل ضعف قانونی ساده و کم‌هزینه است. این برچسب‌ها در فضای عمومی چون ویروس پراکنده می‌شود و منبع آن نامشخص می‌ماند. در این شرایط چهره فرد تخریب می‌شود ولی منشأ و عامل این خبر معلوم نمی شود و زمانی که منبع مشخص شود، بیشتر ربط به کانون‌هایی خاص دارند. لذا افراد ریسک تقابل با آنها را نمی کنند که موضوع را دنبال کنند یا به دادگاه بکشانند.

یعنی سلبریتی بودن شمشیر دولبه است؟

سلبریتی بودن شمشیر دولبه نیست بلکه محیط حاکم بر اقتصاد با دو بازوی قدرت و فرهنگ عمومی شمشیر دولبه‌ای است که از هر دو طرف فعال اقتصادی را مورد آسیب قرار می‌دهد.

به نظر می‌رسد جامعه به سلبریتی‌های سیاسی اقبال نشان نمی‌دهد و به سمت سلبریتی‌های فرهنگی می‌رود. آیا این اقبال به کارآفرین‌ها هم می‌شود یا نه؟

پاسخ من منفی است. متأسفانه به دلیل اشتباهات پی‌درپی حکمرانی، بخش خصوصی بخش محبوب و دارای چهره مثبتی در جامعه ایرانی نیست. چهره بخش خصوصی را حکمرانی با رویکرد سوسیالیستی و تهمت‌زنی‌ها خراب کرده است. ضعف حاکمیت قانون در کشور سبب شده که فعالان اقتصادی علاقه و زمینه ای برای سلبریتی شدن نداشته باشند زیرا آنان احساس امنیت نمی کنند. نظام قضایی نتوانسته در حد بالایی اعتماد فعالان اقتصادی را جلب کند یا شفافیت لازم در زمان بروز مشکل داشته باشد تا معلوم شود که مرّ قانون و عدالت در آنجا عمل می‌شود.

برخی معتقدند فعالان اقتصادی چون گذشته نمی‌خواهند وارد فعالیت اجتماعی و سیاسی شوند.

اصولاً لازم نیست فعال اقتصاد وارد فعالیت اجتماعی یا سیاسی شود تا تبدیل به سلبریتی شود. در کشورهای دارای اقتصاد آزاد، فعال اقتصادی به‌واسطه فعالیت موفق در اقتصاد سلبریتی می‌شود نه حضور در قدرت. البته آن‌ هم می‌تواند نقاط مثبت تلقی شود. اما سلبریتی بودن فعال اقتصادی به بزرگی کسب‌وکار و موفقیت بنگاه بستگی دارد.

در این مسیر نقش مسئولیت اجتماعی چیست و چقدر می‌تواند راه را برای فعالان اقتصادی هموار کند؟

مسئولیت اجتماعی فعالیتی است که اصولاً هر سلبریتی اعم از اینکه ستاره فوتبال باشد یا خواننده، هنرپیشه باشد یا فعال سیاسی و اقتصادی آن را به‌عنوان یک وظیفه و پیشران برای بهبود چهره عمومی خود مورداستفاده قرار می‌دهد. اینکه خود مسئولیت اجتماعی فردی را سلبریتی کند در مورد کسانی چون مرحوم باغچه‌بان یا مادر ترزا صدق می‌کند که کل زندگی خود را وقف مسئولیت اجتماعی و مردم کردند. مسئولیت اجتماعی برای کسانی که شغلشان آن‌ها را سلبریتی می‌کند اهرم تقویت‌کننده‌ای برای بالا بردن وجاهت و چهره عمومی فرد است.

منتشر شده در ماهنامه آینده‌نگر_اسفند 1397

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *