یک کارمند معمولی دولتی در ایران، از 8ساعت کار روزانه خود، 22دقیقه خروجی مفید دارد و آن سوی دنیا، ساعت کار مفید ژاپنیها 7ساعت و 20دقیقه در روز برآورد میشود. بیکاری از یکسو و بهرهوری صفر (در برخی مقاطع منفی) از سوی دیگر، به جان اقتصاد ایران افتاده تا رشد تولید ناخالص ملی کشور به کندی صورت پذیرد.
در همه برنامههای توسعه، همین آرزو را داشتیم: «یک سوم رشد اقتصادیمان از محل بهرهوری باشد.» آرزویی که سالها و سالها تکرار کردیم، آن را به صحنها و لایحهها و جلسهها بردیم اما در نهایت نتوانستیم این واقعیت گزنده را تغییر دهیم که میزان رشد اقتصادی کشور از محل بهرهوری، صفر است. 44ساعت در هفته کار میکنیم اما آمارها و پژوهشها حکایت از آن دارد که حدود 2ساعت از اینهمه کار ِکرده، مفید است؛ یک کارمند معمولی دولتی در ایران، از 8ساعت کار روزانه خود، 22دقیقه خروجی مفید دارد و آن سوی دنیا، ساعت کار مفید ژاپنیها 7ساعت و 20دقیقه در روز برآورد میشود. بیکاری از یکسو و بهرهوری صفر (در برخی مقاطع منفی) از سوی دیگر، به جان اقتصاد ایران افتاده تا رشد تولید ناخالص ملی کشور به کندی صورت پذیرد. تحریمها گوشه دیگر این لباس را میکشند و تصمیمهای غلط، واسطهگریها و فساد اقتصادی و اختلاس هم زخمهای خود را به این پیکر تکیده میزنند. نسخه شفابخش این کرختی گسترده اما چیست؟ پدرام سلطانی، تحلیلگر اقتصادی و فعال بخشخصوصی بر این باور است که در شرایط کنونی اقتصادی و محیطی کشور افزایش تعطیلات و کاهش ساعت کاری میتواند راندمان نیروی کار را به واسطه افزایش روحیه و نشاط نیروی کار بالا ببرد.
ما تقریبا در همه برنامههای توسعه تصویب کردهایم که سهم رشد اقتصادی از محل بهرهوری را به یک سوم برسانیم اما در عمل با این عدد فرسنگها فاصله داریم. مشکل از آنچه تدوین میکنیم است یا در عمل از خود ضعف نشان میدهیم؟ چه اصراری برای تصویب اعداد بزرگ داریم؟
این تحقق نیافتن و رؤیایی فکر کردن به سهم رشد از محل بهرهوری خلاصه نمیشود. در همه حوزهها ناکام عمل کردهایم.
اساسا، برنامه نوشتن در کشور ما بیشتر از آنکه راهکارهای رسیدن به هدف موردنظر باشد، به تحریر درآوردن تعدادی از آمال و آرزوهاست. نام «برنامه» نهادن بر خروجی کنونی اشتباه است. در واقع، ما با هدفگذاریهای رؤیایی مواجه هستیم که در زمان تنظیم برنامه صرفا به تصویب رسیدهاند. در این میان احکامی که برای رسیدن به این رویاها تدوین میشوند، نه یکپارچه هستند، نه وضع آنها سودی دارد؛ احکامی که با وجود این وقتی به مجلس میرسند کاملا تغییر میکنند و تبدیل به نمونهای میشوند که الزاما در راستای تحقق اهداف موجود در برنامه اولیه قرار ندارند.
در همه برنامههای توسعه همین آش و همین کاسه بوده؟
شاید بتوان تنها برنامه سوم را مستثنی کرد. بهترین برنامه توسعه ما، برنامه سوم بود که در زمان خودش، 40درصد اهداف آن تحقق پیدا کرده بودند.
علت موفقیت آن را در چه میبینید؟
شاید مهمترین علت، حداقل بودن تنشهای بینالمللی ایران باشد. هم از جنگ و تبعاتش فاصله گرفته بودیم هم در تلاش با جنگیدن با جهان نبودیم. در آن زمان مدیریت کشور هم با این روزها متفاوت بود. تجربه، انرژی و جوانی در غالب مدیران وجود داشت.
برای افزایش ساعت کاری مفید در ایران با چه موانعی روبهرو هستیم؟ آیا پایین بودن بهرهوری نیروی کار ما ریشه در مسائل فردی و فرهنگی دارد یا سازوکار حاکم بر محیط کار کشور غلط است؟ تا آنجا که من میدانم شما بر این باورید که نخستین گام اصلاح این وضعیت، افزایش تعطیلات پایان هفته کشور است.
نظام مدیریتی کشور نیاز به تحول جدی دارد. ضعف در بخش مدیریت، ضعف در آموزش، ضعف در انگیزهمندسازی و ضعف در جذب نیروی توانا و شایسته موجب شده که در بخش دولتی، ساعت مفید نیروی کار به روزی 22دقیقه کاهش پیدا کند.
در واقع مشکل ما عمیقتر از این است که در یک بعد خلاصه شود. تأکید من بهعنوان گام اول اصلاح این وضعیت بر افزایش تعطیلات و کاهش ساعت کاری است؛ چرا که امروز ما در مقطعی هستیم که مدیریت ساعات کار و تعطیلی میتواند گام نخست اصلاح باشد. امروز ما با کسری بودجه قابلتوجه و رکود اقتصادی گسترده بر بخشهای مختلف اقتصادی کشور مواجه هستیم. در چنین شرایطی نه دولت نه بخشخصوصی میتواند از محل سرمایهگذاری و افزایش دستمزدها بهرهوری را بالا ببرد. این کاهش اوقات استراحت و فراغت را افزایش میدهد، هزینههای جاری ارگانها و دستگاهها را کاهش میدهد و امکان درآمدزایی از حوزه گردشگری را هم توسعه میدهد و میتوانیم به این واسطه به بهرهوری ناشی از صرفهجویی برسیم.
امروزه مدلهای کسبوکار تغییر کرده و کشورهای توسعهیافته در این راستا فعالیت میکنند که فعالیتهای انسانی را بهعهده ماشینها بگذارند و شغلهای تازهای برای نیروی کار تعریف کنند.
تا آنجا که من به یاد دارم، مجلس با این طرح تعطیل کردن شنبهها مخالفت کرده است و این یعنی ما در این حوزه به نتیجه نخواهیم رسید…
بله. مدام با این طرح مخالفت میشود. بهخاطر حساسیت بیهوده، متعصبانه و غلط، این تصمیمگیری در کشور قفل شده است.
برخی نمایندهها بر این باورند که چون شنبهها روز تعطیلی یهودیان است مسلمانان نباید در این روز تعطیل باشند اما واقعیت این است که ترکیه، اندونزی، مالزی و کشورهای مسلمان بزرگ دیگر سالهاست شنبه را روز تعطیلی خود میدانند. تنها ایران و نپال و بوتان شنبهها تعطیل نیستند. همیشه دوست داریم تافته جدابافته باشیم.
منبع :روزنامه همشهری
بدون دیدگاه