امین بودجه برای تکمیل پروژه های عمرانی نیمه تمام که به نظر میرسد کلنگ بسیاری از آنها، بدون برنامه ریزی برای آینده آن به زمین خورده است، این روزها به یکی از مهمترین معضلات دولت تبدیل شده است چرا که کاهش قیمت نفت و درآمد حاصل از آن، تعیین و تامین بودجه عمرانی را با مشکلاتی بیشتر از قبل مواجه کرده است تا جایی که شاید بتوان گفت چاره ای برای دولت جز واگذاری این طرحها به بخش خصوصی داخلی و خارجی باقی نمانده است.
امین بودجه برای تکمیل پروژه های عمرانی نیمه تمام که به نظر میرسد کلنگ بسیاری از آنها، بدون برنامه ریزی برای آینده آن به زمین خورده است، این روزها به یکی از مهمترین معضلات دولت تبدیل شده است چرا که کاهش قیمت نفت و درآمد حاصل از آن، تعیین و تامین بودجه عمرانی را با مشکلاتی بیشتر از قبل مواجه کرده است تا جایی که شاید بتوان گفت چاره ای برای دولت جز واگذاری این طرحها به بخش خصوصی داخلی و خارجی باقی نمانده است. نایب رئیس اتاق بازرگانی ایران در این خصوص میگوید: من فکر میکنم اگر دولت میتوانست با شرایط مالی کنونی خود این پروژه ها را به پایان برساند قطعا این کار را انجام میداد و به بخش خصوصی هم رجوع نمیکرد. به گفته پدرام سلطانی و بر اساس برآوردهایی که در اتاق بازرگانی انجام شده است تا حدود یک سوم پروژه های نیمه تمام دارای جذابیتهای حداقلی برای ورود سرمایه گذار است و بقیه آنها یا جذابیت ندارند یا پروژه اقتصادی برای سرمایه گذار محسوب نمی شوند.
پروژه های عمرانی نیمه تمام زیادی در کشور وجود دارد که دولت، قادر به تامین بودجه الزم برای تکمیل آنها نیست؛ به عنوان یک فعال بخش خصوصی فکر میکنید که آیا وقت آن رسیده است که دولت پروژه ها را به بخش خصوصی واگذار کند؟
مــا به عنوان بخش خصوصی بارها این حرف را زده ایم و من فکر میکنم اگر دولت میتوانســت با شــرایط مالی کنونی خود این پروژهها را به پایان برساند قطعا این کار را انجام میداد و به بخش خصوصی هم رجوع نمیکرد اما وضعیت بودجه دولت و چشــم انداز آن برای ســالهای آینده حاکی از این اســت که حتی اگر دولت هیچ پروژه جدید دیگری نیز تعریف نکند در خوشبینانه ترین حالت 10 تا 15 ســال طول میکشد تا پروژههای موجودرا به اتمام برســاند. همچنین با احتساب زمان آغاز پروژه ها و زمان اتمام آن، میتوان گفت که ممکن اســت این پروژه ها نه تنها اقتصادی نباشند بلکه ازحداقل کیفیت الزم نیز برخوردار نباشند زیرا هر بنایی بعد از مدتی مستهلک میشــود و این در حالی است که از شروع برخی از این پروژه ها بیش از 10ســال گذشته است. پس می بینیم که دولت به هیچ وجه نمیتواند از عهده اتمام همه این پروژهها بربیاید و با این اوصاف به نظر من رویکردی که دولت در دو ســال گذشته داشته و پروژهها را اولویت گذاری کرده، درست است. به این ترتیب دولت، پروژههای با اولویت گذاری بالا و پیشرفت 80 یا 90 درصد را در دستور کار خود برای تخصیص بودجه عمرانی سنواتی و اتمام قرار داده است تا به این طریق، حداقل تعدادی از پروژهها را نجات دهد. موضوع دیگرحائز اهمیت این است که دولت باید با رها کردن برخی پروژهها آنها را تعیین تکلیف کند چرا که برخی پروژهها بدون توجیه اقتصادی یا از ســر اجبار و اغراض سیاسی کلنگ خورده اند و واقعا در نگاه کارشناسانه، اتمام آنها اقتصادی نیست و فایدهای برای کشور ندارد بنابراین دولت باید آنها را از اولویت خارج کند و ریالی را به آنها تخصیص ندهد. البته اگر دولت میتواند این پروژهها را نیز حتی به صورت مجانی به بخش خصوصی واگذار کند، این کار را انجام دهد و اگر نتوانست، دست از آنها بشوید.
چه پروژه هایی را میتوان جزو این دسته که اشاره کردید، به حساب آورد؟
پروژه های زیادی وجود دارند که دارای توجیه اقتصادی نیستند؛ مثال در منطقه ای بیمارستانی ساخته اند که فاصله زیادی از شهر یا مناطق مسکونی دارد یا در مناطقی، مدارســی را کلنگ زده اند که جمعیت آن مناطق کوچ کرده اند و دانش آمــوزان زیادی ندارند یا پروژههایی بــرای احداث جاده در منطقهای تعریف شده است که اصالا تردد زیادی در آن برای استفاده اقتصادی وجود ندارد. همچنین برخی پروژه های صنعتی آب بر در مناطق کم آب تعریف شــده است و اگر هم پروژه به اتمام برسد، تهدیدی برای منطقه خواهد بود و مصرف آب منطقه باعث لطمه زدن به شــرایط زیست محیطی و شرایط عمومی آن منطقه برای ســکونت و رفاه شهروندان خواهد شد. از این موارد، کم نیستند و به هر حال بعضا سرمایه های ملی را با رفتارهای سیاسی به باد داده ایم اما جلوی ضرر از هرجا گرفته شود، منفعت است.
در دسته بندی شما از پروژه های عمرانی نیمه تمام کدام پروژه ها جزو دسته ای قرار میگیرد که قابلیت واگذار شدن به بخش خصوصی را دارد؟
بر اساس برآوردهایی که در اتاق بازرگانی انجام شده است تا حدود یک سوم پروژه های نیمه تمام دارای جذابیتهای حداقلی برای ورود سرمایه گذار است و بقیه آنها متاسفانه یا جذابیت ندارد یا پروژه اقتصادی برای سرمایه گذار محسوب نمیشود و از پروژه هایی است که به عنوان خدمات یا کالاهای عمومی، خود دولت مجبور است که آنها را به پایان برساند چرا که اداره آن پروژه حتی بعد از اتمام آن نیز اقتصادی نخواهد بود. همچنین در برخی مناطق، دولت وظایفی بر عهده دارد و باید کارهایی انجام دهد که بخش خصوصی آن را انجام نخواهد داد. اما در بخش پروژه هایی که برای بخش خصوصی جذابیت دارد دولت باید برای تکمیل آنها از سوی بخش خصوصی یا سرمایه گذار خارجی متمرکز شود، در این بخش، تساهل و برخورد سهل و آسان با متقاضیان باید مد نظر دولت قرار گیرد. اگر نگاه دولت برای واگذاری این پروژهها به بخش خصوصی، کسب ســود و درآمد باشــد این کار هم مثل خصوصی سازی، شکست میخورد و امکان دارد که جذابیت بسیاری از این پروژهها برای سرمایه گذار کاهش یابد. همچنین اگر دولت بخواهد برای اجرای این پروژهها چارچوبهای ســخت نظارتی و بازرسی روی عملکرد بخش خصوصی در نظر بگیرد، باز هم امکان دارد که تمایلی برای ســرمایه گذاران نسبت به اتمام این پروژهها باقی نماند. بنابراین دولت باید راحت تر از آن چیزی که برای کارهای معمول خود انجام میدهد این پروژهها را واگذار کند و نگاهش نیز این باشد که اتمام هر پروژه به معنای ایجاد اشتغال پایدار در آن منطقه است چرا که اداره یک پروژه به مدیر، کارگر و کارمند نیاز دارد. همچنین اتمام یک پروژه به معنای ارائه برخی خدمات و ایجاد رفاه بیشتر برای شهروندان آن منطقه است. همچنین اتمام یک پروژه میتواند موجب ایجاد فرصتهایی در پایین دست و بالادست آن پروژه برای سرمایه گذاری و ایجاد اشتغال شود. پس اگر دولت این سه مورد را پایه تصمیم گیری خود قرار دهد و پروژه های نیمه تمام را با آســانترین وارزانترین شیوه و با اطمینان بخش ترین چارچوب و ساز و کار واگذار کند ما میتوانیم در انجام این کار، توفیق نسبی ببینیم.
گفتیــد پروژه جذاب برای بخــش خصوصی! بخش خصوصی چه پروژهای را جذاب میداند و تمایل دارد که در آن سرمایه گذاری کند؟
برای پاسخ به این سوال باید نوع ورود بخش خصوصی به حوزه تکمیل پروژه ها را توضیح دهیم. بخش خصوصی به دو شیوه میتواند وارد اجرای یک پروژه شــود. یک شــیوه که البته بخش خصوصی بارها از آن ضربه دیده است ورود بخش خصوصی به عنوان پیمانکار در پروژه هاست، البته پیمانکاری که تامین مالی نیز میکند؛ به عبارتی ســاخت و ساز میکند و فاینانــس انجام میدهد. در ایــن روش بخش خصوصی پروژه را تمام و بــه دولت واگذار میکند و باید حق الزحمه و منابع آورده خود را در یک بــازه زمانی دریافت کند اما از آنجا که بخش خصوصــی در این حوزه از دولت خوش حســابی ندیده است بسیار سخت وارد آن میشود. اما برای پروژه های به خصوص بزرگتر این پیشبینی را میکنم که ســرمایه گذار خارجی وارد شــود چون آنها منابع مالی در دسترستر و ارزانتری دارند و همچنین با عقد قرادادهای بین المللی میتوانند خواستار رعایت الزاماتی از سوی دولت شوند، بنابراین آنها راحتتر میتوانند به پول خود برسند.
اما شیوه دوم کار که میتواند برای بخش خصوصی جذابیت داشته باشد، پروژه هایی است که بخش خصوصی میتواند از دولت بگیرد و سپس آن را تکمیل و اداره کند مثال بعضــی پروژههای نیمه تمام از نوع واحدهای تولیدی، ســرمایه گذاری های تولیدی یا واحدهای خدماتی هستند که میتوانند با ارائه خدمات، خودگردان و سودآور باشند. این نوع پروژه ها را بخش خصوصی میتواند به عهده بگیرد.
شما به شرایطی اشــاره کردید که کار واگذاری پروژه و چگونگی واگذاری آنها به بخش خصوصی را نشــان میداد، آیا در صورت فراهم شدن شــرایط، بخش خصوصی آنقدر توانمند هست که روی همان یکسوم از پروژه ها که اشاره کردید، سرمایه گذاری کند؟
پروژه اگر اقتصادی باشد، به هر حال راههایی برای تامین مالی آن پیدا میشود. میتوان از طریق جذب سرمایه گذار خارجی، فاینانسهای خارجی و استفاده از ابزار بازار سرمایه و بسته به مقیاس پروژه حتی جوینت شدن با خارجیها پروژه را تامین مالی کرد. این یکســوم که به آن اشاره کردم، هزاران پروژه است که بعضی از آنها در مقیاسهای زیر یک میلیارد تومان اســت و برخی نیز کمی بیشتر، برخی نیز به تامین مالی 5 میلیاردی، 10میلیــاردی، 20 و 50 میلیارد تومانی نیاز دارند. اجرای چنین پروژههایی با این اعداد و ارقام برای بخشخصوصی در شــرایط فعلی امکانپذیر است. اما داستان مگاپروژهها یا پروژه های کالنی که به چندصد میلیارد تومان تامین مالی یا حتی باالتر نیاز دارند، متفاوت است.
ولی دولت نیز از بخشخصوصی انتقاداتی دارد؛ اینکه میگویند در هنگام واگذاری، بخش خصوصی برای تحویل گرفتن پروژه قدم پیش نمیگذارد یا حتی مطابق حرفهایشان، عمل نمیکنند، این انتقادات را قبول دارید؟
انکار نمیکنم که برخی از شــرکتهای بخش خصوصی از این رفتارها دارند اما حکم صد درصدی نمیتوان داد؛ ما شرکتهایی داریم که از سابقه خوبی در این حوزه برخوردار هســتند و بین حرف تا عمل آنها فاصله کم است؛ دولت این موضوع را میداند اما من باز هم یادآوری میکنم که اکنون، بخش خصوصی در بدترین شــرایط خود قرار دارد و در مقایسه با 10 سال گذشته یا حتی 50 سال گذشته و از زمان جنگ جهانی دوم به این طرف، هیچگاه بخش خصوصی کشور در چنین شرایط بدی نبوده است. میتوان گفت که اکنون توان بخش خصوصی در پایینتر حد خود است ولی انشاءالله این دوران به زودی به پایان میرســد و بــا ایجاد جنب و جوش در فضای اقتصادی کشــور و ایجاد گشایش در حوزه مالی و بانکی این توان افزایش پیدا میکند.
نقش شــبه دولتی ها را در این میان چگونه می بینید؟ در یکی از نشســتهای هیات نمایندگان اتاق بازرگانی تهران از حضور آنها در مزایده ها و اینکه به دلیل ریسک پذیری باالتر، چند گام در مزایده ها پیش هستند انتقاد کرده بودید.
بله، من ابراز تاسف کردم از اینکه شرکتهای شبه دولتی، دیگر به پروژههای کوچک هم رحم نمیکنند، پروژههایی که در حد 5 میلیارد، 10 میلیارد یا20 میلیارد تومان هستند؛ اینها همان پروژههایی هستند که بخش خصوصی به راحتی انجام میدهد. من جایگاه بخش عمومی غیردولتی رابه این صورت میبینم که از طریق بازار ســرمایه و ابزارهای آن، ســهام شرکتها یا اوراق مشارکت و اوراق قرضه را خریداری کنند یا از دولت، اوراق خزانه بخرند و به این صورت پولهای خود را سرمایه گذاری کنند. همچنین این بخش میتواند در پروژه های کالن و استراتژیک که در حال حاضر بخش خصوصی به جهت محدودیتهای مالی انگیزه ورود به آنها را ندارد، وارد شوند و این پروژهها، به اعتقاد من، پروژههای بســیار بزرگی اند که حداقل نیازمند تامین مالی بیش از هزار میلیارد تومان هســتند. اما ورود به پروژههای کوچک در رقابتهای زحمت آفرین برای بخش خصوصی، کار نادرســتی است. در سایر کشورها هم بخش عمومی و صندوقهای بازنشستگی و تامین اجتماعی وارد کارهای کوچک نمی شوند و اکثر دارایی آنها پورتفوی بازار سرمایه، اوراق قرضه، سهام شرکتها و مجموعه های بزرگ است و معموال هم این سهام ها را در بازار ثانویه خریداری می کنند نه اینکه خودشان بروند، شرکت را تأسیس و سرمایه گذاری کنند اما در کشور ما این بخش هم مثل برخی بخشهای دیگر اشتباه دیده و تعریف شده است.
در حال حاضر اگر دولت بخواهد پروژههای نیمه تمام را واگذار کند، مهمترین کاری که باید در گام اول انجام دهد، چیست؟ آیا تضمین خاصی باید به بخش خصوصی بدهد؟
تضمین الزم نیست؛ مهمترین کار دولت این است که اطلاعات و جزئیات این پروژه ها را منتشر کند تا بخش خصوصی دقیقتر این پروژهها را بشناسد. کار دومی که باید انجام بدهد این است که مدل واگذاری خود را با لحاظ کردن مواردی که به آن اشاره کردم، تنظیم کند؛ به این معنا که نگاه کسب درآمد و سود به این پروژه ها نداشته باشد .
منیع : مجله آینده نگر
بدون دیدگاه