«بسته اقتصادی دولت برای چالش های اقتصادی» که از سوی «ستاد همانگی های اقتصادی دولت» تدوین شده بود، اواخر مهر ماه توسط سه سکاندار اصلی دستگاه های اقتصادی دولت منتشر شد.به گزارش صدای اقتصاد این دومین بسته ای بود که از طرف دولت روحانی ارائه شد اما تفاوت های نیز با بسته نخست داشت. نگاهی به محتوای این بسته نشان می دهد که برخلاف بسته قبلی، دولت ریشه رکود را علاوه بر شوک ناگزیر نفت، از ناحیه کمبود تقاضا و در وهله بعدی، از محل تنگنای مالی می‌بیند.

 

«بسته اقتصادی دولت برای چالش های اقتصادی» که از سوی «ستاد همانگی های اقتصادی دولت» تدوین شده بود، اواخر مهر ماه توسط سه سکاندار اصلی دستگاه های اقتصادی دولت منتشر شد.به گزارش صدای اقتصاد این دومین بسته ای بود که از طرف دولت روحانی ارائه شد اما تفاوت های نیز با بسته نخست داشت. نگاهی به محتوای این بسته نشان می دهد که برخلاف بسته قبلی، دولت ریشه رکود را علاوه بر شوک ناگزیر نفت، از ناحیه کمبود تقاضا و در وهله بعدی، از محل تنگنای مالی می‌بیند. همین مساله و پیش از انتشار بسته، انتقادهای طیفی از جامعه اقتصادی کشور را با تمرکز بر نگرانی از بازگشت تورم به دنبال داشت. حال سوال اینجاست که این بسته چقدر موفق بوده و آیا دولت به اهداف مورد نظر خود دست یافته یا نه؟
پدرام سلطانی بر این باور است که اقدام اخیر دولت ناموفق نبوده اما نمی توان گفت که این راهکارها برای خروج از شرایط فعلی اقتصاد کافی بوده است. نایب رییس اتاق ایران بسته جدید دولت را بسته رونق نمی داند. او این بسته را بسته انتقال از دوران کنونی به دوران پسابرجام نام گذاری می کند تا بتواند از تعمیق رکود تا حدی جلوگیری کند. در ادامه گپ و گفت «صدای اقتصاد» با عضو هیات نمایندگان اتاق تهران را می خوانید.

آقای دکتر اقدام جدید دولت در رونمایی از بسته جدید را چگونه ارزیابی می کنید؟

نمی توان گفت که این اقدام و تصمیم دولت ناموفق بوده است، اما به راحتی می توان عنوان کرد که این حرکت کافی نیست. باید بپذیریم که دولت یازدهم، دولت گرفتاری است. دولتی است که میراث دار یک بدهی بی سابقه از دولت قبلی به بخش های مختلف و در تنگنای جدی از این بابت است. از آن سو قیمت نفت به کمترین قیمت خودش در یک دهه اخیر رسیده است. بنابراین منابع درآمدی دولت از محل نفت به حداقل رسیده است. تحریم ها هم اثرش را هنوز از اقتصاد ما برنداشته و به عبارتی این دونده ماراتن اقتصاد کشور دیگر دارد به آن کیلومترهای آخرش می رسد که دارد زور اخر خود را می زند. همش منتظر است که به خط پایان تحریم برسد اما این خط پایان را هنوز نمی بیند. به همین دلیل از نفس افتاده است. این شرایط کاملا دست دولت را از این جهت که بتواند اقدامات جدی و اساسی انجام دهد را می بندد.
نهایتا در همین چارچوب محدودیت ها و معذورات خودش، مبادرت به تصمیم گیری های می کند که می تواند اثر مقطعی و اثر محدودی بر روی شرایط بحرانی موجود داشته باشد. نفس انجام این کار را من تایید می کنم؛ اینکه دولت باید به هر حال حرکتی از خودش در این رابطه انجام می داد هرچند نمادین و تصمیمی می گرفت هرچند کوچک که اراده و باور خودش را نسبت به اینکه «بله من می دانم شرایط نامساعد است و تلاش خود را در جهت بهبود شرایط اقتصادی هر چند کوچک» نشان می داد. از این جهت کار دولت را خوب می دانم.

برخی از تحلیلگران اقتصادی بر این باورند که دولت می توانست این پول را وارد بخش های دیگری مثل پروژه های عمرانی کند، شما چه نظری دارید؟
پاسخ به این سوال مشکل است. واقعا سنجش اثر سیاست های انبساطی بر بخش های مختلف اقتصاد کشور، یک مطالعه دقیق و علمی اقتصاد می خواهد. به نظر من نمی توان با اظهارنظرهای سطحی رای صادر کرد که اگر این پول وارد پروژه های پیمان کاری می شد، بهتر بود یا در خودرو و لوزام خانگی. اما آن چیزی که مبنای این تشخیص و تصمیم قرار گرفت این است که اتاق فکر دولت به این جمع بندی رسیده که بخشی از شرایط رکودی به جهت کاهش قدرت خرید مردم است و باید تحریک تقاضای از این دست انجام بدهند که بتواند قدرت خرید را تقویت کند و بتواند اثرش را روی تعداد بیشتری از شهروندان داشته باشد و اثرش را روی طبقه متوسط و پایین داشته باشد. من فکر می کنم اینها جز مفروضات تحلیل دولت بوده است. که به این نتیجه رسیده اند. البته از آن سو هم نگران شرکت های بزرگ خودروساز بودند مثل همیشه، و خواستند شاید این دو نقطه نظر را با یکدیگر پیوند بزنند. نتیجه این شده که وام خودور و کالا بدهند.
البته می شود فرمول های دیگری نیز در کنار این تصمیات تعریف و طراحی کرد. هر کدام از فرمول ها و بسته ها ی که به ذهن می رسید، دولت آن را عرضه می کرد، باز هم گروهی موافق بودند و گروهی مخالف. طبیعتا نمی شود هیچ بسته و فرمولی را انتخاب کرد که همه موافق باشند و بگویند این بهترین است.
از سوی دیگر بر این باورم که این بسته، بسته ای رونق نیست. بلکه بسته انتقال از دوران کنونی به دوران پسابرجام است. بسته ای است که بتواند جلوگیری کند از تعمیق رکود تا حدی و جلوگیری کند از افت بیش از حد نرخ رشد اقتصادی. البته کافی نیست اما مقدورات دولت بیش از این نیست. بیشتر از این امکانی نداشته که انجام بدهد. اما مقدورات دولت با توجه به شرایط اقتصادی نامطلوب فعلی بسیار محدود بوده است.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *