سرمایهگذاری در پتروشیمی ایران تنها معطوف به صنایع مادر پتروشیمی نمیشود و به اینگونه نیست که تنها صنایع مادر توسعه پیدا کنند. ایران در منطقه خاورمیانه در توسعه صنایع مکمل پتروشیمی ظرفیت بینظیری دارد. به اعتقاد من این مزیت، درواقع مزیت دوم کشور بعد از ذخایر گاز است. به این شکل که صنایع مکمل و پاییندستی پتروشیمی از مزیتهای مهم ایران هستند.
صنعت پتروشیمی ایران امکان توسعه زیادی دارد؛ به جهت اینکه ایران دومین و به تعبیر حتی اولین دارنده ذخایر گاز دنیا است. البته باید به این امکان موقعیت جغرافیایی کشور هم اضافه کرد. چراکه ایران در منطقهای قرار دارد که دسترسی به بازارهای مصرف آسانتر از سایر رقبایش است.
موقعیت جغرافیایی ایران در مقایسه با کشورهای اول و سوم دارنده ذخایر گاز یعنی روسیه و قطر بهتر است. روسیه در منطقهای قرار دارد که بیشتر دسترسیاش به بازارهای اروپا معطوف شده است، از طرفی هم به نظر میرسد که سیاست روسیه دراینباره بیشتر تأمین گاز باشد تا توسعه پتروشیمی. اما قطر با ظرفیتهای منابع انسانی و همینطور ظرفیتهای صنعتی پایین ولی با استراتژی کارآمدتر و روانتر از ایران توانسته حوزه گازش را توسعه دهد، اما بااینحال در حوزه پتروشیمی نتوانسته حرکت قابلتوجهی انجام دهد. اگر هم سرمایهگذاری در قطر صورت گرفته است بیشتر در حوزه «ال ان جی» و «مایعسازی گاز» بوده است.
در این میان رقیب اصلی ایران، عربستان است که برنامههای بلندپروازانه ای دارد. البته عربستان ارتباط خوبی هم با بازیگران اصلی بازار ازجمله شرکتهای چندملیتی و مهندسی، بانکها و تأمینکنندههای مالی دارد. بهاینترتیب به نظر میرسد عربستان رقیب جدی برای ایران باشد، علیرغم اینکه ذخایر گاز عربستان بهاندازه توان و امکان ایران نیست. بنابراین عربستان باید بیشتر سرمایهگذاری را در پتروشیمی مبنی بر خوراک مایع انجام دهد.
اما باید توجه کرد که سرمایهگذاری در پتروشیمی ایران هم تنها معطوف به صنایع مادر پتروشیمی نمیشود و به اینگونه نیست که تنها صنایع مادر توسعه پیدا کنند. ایران در منطقه خاورمیانه در توسعه صنایع مکمل پتروشیمی ظرفیت بینظیری دارد. به اعتقاد من این مزیت، درواقع مزیت دوم کشور بعد از ذخایر گاز است. به این شکل که صنایع مکمل و پاییندستی پتروشیمی از مزیتهای مهم ایران هستند. مزیتی که درواقع هیچ کدام از کشورهای منطقه از آن برخوردار نیستند. در ایران صنایع پاییندستی پتروشیمی رشد داشته و رشد منابع انسانی هم بسیار بوده است.
در برنامه توسعه آینده، نباید نگاهمان تنها معطوف به صنایع مادر پتروشیمی، یعنی صنایعی که بلا واسطه از گاز و نفتا محصولات اولیه تولید میکنند باشد. باید در ادامه به صنایع پاییندستی و مکمل هم توجه کرد. اگر در توسعه صنایع پتروشیمی به این موارد هم توجه شود، درواقع نیاز به سرمایهگذاری در این صنعت چند صد میلیارد دلار خواهد بود.
بهاینترتیب اگر برنامهریزی درستی صورت بگیرد و طراحیهای مناسبی برای توسعه انجام شود، صنایع پاییندستی پتروشیمی میتوانند سکوی جهش دیگری در صادرات کشور باشند.
به اعتقاد من ایران دو عصر از مسیر توسعه تجارت را طی کرده است و اکنون ما باید وارد عصر سوم توسعه تجاری کشور شویم. به بیان دقیقتر، عصر اول توسعه تجارت از دهه 50 شروع شد و تا اواخر دهه 60 و اوایل دهه 70 ادامه پیدا کرد. در این دوره سیاست تجاری ما، سیاست جایگزینی واردات بود.
بعد از عصر جایگزینی واردات، سیاست توسعه صادرات مطرح شد. عصری که بهموجب آن سرمایهگذاری و رشد صادرات در صنایع پتروشیمی، گاز، میعانات گازی، معادن و صنایع معدنی رخ داد.
اما اکنون وقت آن رسیده که کشور سیاست جایگزینی صادرات را اتخاذ کند، به این معنی که ترکیب صادرات باید از «مواد با ارزشافزوده کمتر» و «مواد اولیه» به «مواد با ارزشافزوده بیشتر»، «صنایع مکمل» و «صنایع پاییندستی» سوق داده شود که موجب جهش دیگری در صادرات شود. این جهش میتواند باعث جهش در اشتغال و جهش در رشد اقتصادی کشور شود. اتاق ایران روی این موضوع کار کرده است و یک بسته پیشنهادی تهیه کرده است تا با اصلاح قوانین مربوط ه به افزایش عمق تولید و ارزشافزوده در صنایع کشور که مزیت نسبی مواد اولیه دارند پرداخته شود. این بسته بهطور مشخص شامل صنایع پتروشیمی و پالایشی و صنایع معدنی و فلزات پایه میشود. امیدوارم بتوانیم به این طرح جامع عمل بپوشانیم.
بدون دیدگاه