در مورد ايجاد اتاق بازرگاني ايران- امريكا هنوز اتفاق جديدي نيفتاده است. در گذشته هم اين مساله سابقه داشته است كه عدهاي از اعضاي اتاق پيشنهادي مبني بر داير كردن اتاق بازرگاني ايران و امريكا دادهاند اما هيات رييسه تصميم خاصي اتخاذ نكرد
در مورد ايجاد اتاق بازرگاني ايران- امريكا هنوز اتفاق جديدي نيفتاده است. در گذشته هم اين مساله سابقه داشته است كه عدهاي از اعضاي اتاق پيشنهادي مبني بر داير كردن اتاق بازرگاني ايران و امريكا دادهاند اما هيات رييسه تصميم خاصي اتخاذ نكرد، به همين خاطر بحثهايي كه اخير پيرامون اين موضوع شده را نميتوان خيلي بحثهاي متفاوتي با گذشته ارزيابي كرد. مساله حياتي در رابطه با فعاليت مشترك اقتصادي دو كشور اين است كه ماداميكه امريكا مراوده با ايران را به طور يك طرفه تحريم كرده باشد، امكان ايجاد فضاي مطلوبي براي دو كشور وجود ندارد. اگر هم مراوداتي انجام بگيرد ديگر نيازي به ايجاد اتاق بازرگاني مشترك وجود ندارد. در نتيجه بحثهايي كه در اين باره ميشود تنها اشتياق يكسري از فعالان بخش خصوصي، اعم از اعضاي اتاق و افرادي بيرون از اتاق، تنها نشاندهنده اشتياق اين فعالان است.
امريكا بزرگترين اقتصاد جهان و ايران هم پرجمعيتترين كشور خاورميانه است. كشور ايران از نظر ژئوپوليتيك بسيار بااهميت است و در حالي كه تمام منطقه را بيثباتي دربرگرفته است، ايران تنها كشور باثبات به حساب ميآيد. همين مساله باعث شده ايران براي بسياري از فعالان اقتصادي بينالمللي كشوري جذاب محسوب شود. به همين جهت فعالان اقتصادي امريكا به ايران و تحولات مربوط به ايران مشتاقانه مينگرند و از تمايل خود براي ورود به بازار ايران صحبت ميكنند. طبيعتا اگر تعامل اقتصادي بين ايران و امريكا آغاز شود، ايران نيز از ثمرات اين ارتباط بهرهمند خواهد شد زيرا در بسياري از حوزههاي اقتصادي، شركتهاي بزرگ و فرامليتي وجود دارند كه ريشه اصلي آنها در امريكاست. در بسياري از علوم هم امريكاييها از تمام جهان جلوتر هستند، لذا اگر ارتباطي بين اين دو كشور برقرار شود، ايران در حوزههايي مانند نفت، گاز، مالي و فناوري اطلاعات دچار تحولات مهمي خواهد شد. از طرف ديگر البته امريكا هم ميتواند در كشوري مانند ايران محصولات خود را ارايه دهد و از اين زاويه اين بازي براي دو كشور برد- برد خواهد بود. اشاره به اين نكته ضروري است كه ارتباط اقتصادي دو كشور يك مانع مهم و جدي دارد، آنهم مانع اقتصادي است. مانع سياسي چند بخش دارد، بايد توجه داشت نگرشهاي دو حكومت تفاوتي ماهوي و جدي دارد؛ از اين رو دايما ايران و امريكا به دليل تحليل متفاوت جهان به يكديگر بدبين ميشوند. مانع ديگر تحريمهاي يكجانبه امريكا عليه ايران است كه بيش از ٣٠ سال است ادامه پيدا كرده و بيش از همه دست شركتهاي امريكايي را براي سرمايهگذاري در ايران بسته است. در نهايت كشورهاي منطقه، به ويژه كشورهاي جنوب خليج فارس، بهشدت تلاش ميكنند از بهبود رابطه دو كشور جلوگيري كنند. اين كشورهاي حاشيه خليج فارس خود را در مقابل ايران ميبينند و رابطه با امريكا را تبديل به اهرم فشاري روي ايران ميدانند، در نتيجه تمام تلاشهاي خود را ميكنند كه ارتباط دوبارهاي بين دو كشور برقرار نشود.
تجارت و فعاليت اقتصادي يعني شناسايي و شكار فرصتها. در نتيجه يك فعال اقتصادي بايد براي شناسايي فرصتها بيشترين وسواس و تيزبيني را نشان دهد. فعالان اقتصادي كه فكر ميكنند ميتوانند از طريق ارتباط اقتصادي با شركتهاي امريكايي فرصتهاي مناسبي براي خود پديد آورند بايد ارتباطات خود را با شركتهاي امريكايي وسعت دهند. امريكاييها بهواسطه تحريمهاي كشورشان عليه ايران كمي در رابطه با ايرانيها محافظهكار هستند اما اگر اين ارتباط از طريق دفاتر اين شركتهاي اروپايي انجم شود، طرف مقابل با گشادهرويي بيشتر برخورد ميكند. علاوه بر اين در زمينههايي مانند دارو و مواد غذايي هيچ ممنوعيتي وجود ندارد و فعالان اين حوزه ميتوانند روابط راحتتري نسبت به بخشهاي ديگر برقرار كنند. همچنين بايد در نظر داشت كه مهمترين عامل براي عدم ارتباط اقتصادي دو كشور، تحريمهاي يكجانبه امريكا عليه ايران است و به واسطه اينكه زمان زيادي از تصويب اين تحريمها گذشته، رفع آن به راحتي رفع تحريمهاي حاصله از فعاليتهاي اتمي نيست و در زماني حدودا سه تا چهار ساله قابل پيگيري است. پس به هيچوجه به صلاح نيست كه فعالان اقتصادي اميدوار باشند در همين چند ماهه مشكلات با امريكا حل ميشود.
پدرام سلطانی؛نايب رييس اتاق بازرگاني ايران
منتشر شده در روزنامه اعتماد مورخ 9/3/94
بدون دیدگاه