ذخاير کشف و اثبات شده نفت در کشور و در حقيقت ذخاير نفت در جای ما بيش از ۴۵۰ ميليارد بشکه است که از اين ميزان حدود ۱۳۰ ميليارد بشکه با توجه به ضريب بازيافت ۳۰ درصد برداشت می شود.

 

ذخاير کشف و اثبات شده نفت در کشور و در حقيقت ذخاير نفت در جای ما بيش از ۴۵۰ ميليارد بشکه است که از اين ميزان حدود ۱۳۰ ميليارد بشکه با توجه به ضريب بازيافت ۳۰ درصد برداشت می شود.
در شرايط فعلی و با برداشت حدود چهار ميليون بشکه نفت در روز که البته در حال حاضر ميزان آن کمتر شده است، پيشبينی می شود در ۱۰۰ سال آينده ما بتوانيم به همين روند فعلی ادامه دهيم. البته به شرط آن که ظرفيت فعلی را حفظ کرده و برای احيای چاه های نفتی نيز سرمايه گذاری کنيم، يعنی آنچه که به آن برداشت صيانتی می گويند. البته بايد به اين نکته توجه کرد که طی صد سال آينده، اتفاقات بی شماری خواهد افتاد. ممکن است بسياری از پارامترها عوض شود. ممکن است ميزان توليد يا ضريب برداشتمان افزايش يافته و ميزان تقاضا نيز افزايش پيدا کند. تمامی اين موارد، حساب و کتاب ها را در هم می ريزد. بنابراين تکيه کردن بر چنين اعداد و ارقامی چندان حرفه ای نيست و تنها می توان اين آمار را برای مقايسه ميان ذخاير نفتی کشورمان با کشورهايی ديگر، به کار برد. نقش ذخاير شايد از حيث اعتبار و قدرت چانه زنی در اوپک و آژانس های معتبر انرژی و از حيث پرستيژ اين موضوع اهميت داشته باشد. در شرايط فعلی عراق يکی از رقبای ايران برای گرفتن جايگاه دوم کشورمان در اوپک محسوب می شود. اين کشور در شرايط تحريمی و با توجه به قراردادهای خوب نفتی که با غرب و بسياری از کشورها داشته است توانسته خود را به عنوان يکی از مدعيان توليدکنندگان برتر نفت در جهان معرفی کند و به طور حتم تهديدی جدی برای کسب جايگاه ما در اوپک است. از سوی ديگر ما هر روز به موعد آغاز تحريم های نفتی غرب عليه کشورمان نزديک می شويم. اين تحريم ها مضراتی برای صنعت نفت در کشور ما دارد.

اگر تحريم نفتی ايران موجب کاهش صادرات نفت کشورمان شود شايد ما تا مدتی بتوانيم نفت را ذخيره کنيم اما در نهايت مجبور به کاهش استخراج نفت خواهيم شد که بازگرداندن آن به روند قبلی نيز هزينه بر است. همچنين با روی آوردن مشتريان نفتی مان به کشورهای ديگر حتی در صورت رفع تحريم ها، دچار مشکل خواهيم شد. چون در چنين حالت هايی مشتريان، وفاداری به فروشندگان نفتی جديد را ترجيح می دهند؛ به خصوص در مورد نفت اين چنين خواهد بود. چرا که پالايشگاه ها بايد خود را با نفت خريداری شده از کشورها وفق دهند. بنابراين بايد توجه کنيم که تحريم نفت موضوعی دوسويه است و تحريم نفتی ايران کار ساده ای نيست. غرب با تحريم نفت ايران در حقيقت خود را نيز به نوعی تحريم کرده و فشارها را بر خود افزايش خواهد داد. اين امکان وجود دارد که با تحريم نفت ايران، کشورهای اروپايی مجبور به استفاده از ذخاير استراتژيک خود برای کوتاه مدت يا ميان مدت شوند که اين موضوع نگرانی در بازارها و اقتصاد را افزايش می دهد. همچنين اين موضوع می تواند اقتصاد اين کشورها را وارد موضعی تدافعی و انقباضی کرده و اثراتی منفی روی اشتغال اين کشورها داشته باشد، آن هم در شرايطی که اين کشورها حال و روز خوشی به لحاظ اقتصادی ندارند.

بنابراين اگرچه تحريم نفت ايران توليد ناخالص ملی ما را تهديد می کند اما اين تحريم ها در نهايت موجب کاهش توليد ناخالص ملی کشورهای تحريم کننده هم خواهد شد. بنابراين بايدديد که اين تحريم ها چقدر برای کشورهای غربی ارزنده است که برای آن حاضر باشند، فشار مضاعفی را به خود تحميل کنند و آيا آنها به هماهنگی با يکديگر خواهند رسيد. چرا که نمی توان کتمان کرد که ايران در حال حاضر از بزر گترين توليدکنندگان نفت در جهان است.

منبع: روزنامه آرمان

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *