اواخر بهار سال 1385 بود که به بهانه سفر رییس جمهور به ترکمنستان، برای برپایی نمایشگاهی در خصوص توانمندی های ایران به این کشور رفته بودیم.
اواخر بهار سال 1385 بود که به بهانه سفر رییس جمهور به ترکمنستان، برای برپایی نمایشگاهی در خصوص توانمندی های ایران به این کشور رفته بودیم. قرار بود آقای احمدی نژاد در راس هیات بلند پایه ای اولین سفر خود را به این کشور انجام دهد و ما هم به عنوان فعال بخش خصوصی در نمایشگاهی که به مناسبت این سفر بر پا شده بود در ترکمنستان حضور یافته بودیم. این اولین و البته تا جایی که یادم می آید، آخرین باری بود که با آقای احمدی نژاد به طور همزمان در یک کشور خارجی حضور داشتم. شاید آن موقع فکر می کردم که در سال های بعد، هر جا که رییس جمهور می رود، هیاتی اقتصادی متشکل از بخش خصوصی را هم همراه خود ببرد اما این اتفاق هرگز برای بنده و بسیاری دیگر از فعالان بخش خصوصی نیافتاد.
از دوسال پیش هم که به واسطه مسئولیتم در اتاق ایران بیشتر در جریان ارتباطات دولت و اتاق قرار دارم نیز ندیده ام که نامه ای از سوی دولت برای ما ارسال شود و بخواهند که در سفرهایشان تیمی از فعالان اقتصادی بخش خصوصی را به آنها معرفی کنیم. دلیلش را نمی دانم اما هر چه هست در این سال ها آنچنان که باید از ظرفیت های بخش خصوصی برای توسعه روابط مان با کشورهای دیگر استفاده نشد و ما فرصت هایی زیادی را در این خصوص از دست دادیم.
بسیار اتفاق افتاده که روسای جمهور کشورهای مختلف به ایران آمده اند و همراه خود تیمی چند ده نفره و یا حتی چند صد نفره را به ایران آورده اند تا با بخش های مختلف تجاری و تولیدی کشورمان مذاکره کنند. آنها هنگام حضور در ایران حتی از رییس جمهور یا نخست وزیر خود می خواستند در اتاق ایران حضور یابد و سخنرانی کند (مانند سخنرانی اردوغان، نخست وزیر ترکیه در اتاق بازرگانی ایران). این نوع همسویی با بخش خصوصی سبب می شد تجار ایرانی با دلی قرص تر، پای میز مذاکره با آنها بروند چرا که می دانستند وقتی رییس جمهور کشوری این گونه محکم پشت بخش خصوصی خود ایستاده، پس می توانند به پایبندی و حمایت دولت طرف مذاکره امیدواری بیشتری داشته باشند.
اتفاق های این چنینی در سال های اخیر برای بخش خصوصی ما به وقوع نپیوست و دولت به طور کلی برای همکاری با اتاق بازرگانی تمایلی از خود نشان نداد. سفرهای خارجی در سطح بالا میان دولتمردان تقسیم شد و ما به عنوان بخش خصوص و سفیران اقتصادی کشور از این سفرها بهره ای نبردیم. آنچه به دست آوردیم ماحصل تلاش خودمان بود و توانستیم با سایر بخش های خصوصی کشورهای مختلف ارتباطات اقتصادی برقرار کنیم.
یادم می آید در دولت آقای خاتمی سفرها با حضور بخش خصوصی انجام می شد. با وجود اینکه اصل 44 هنوز ابلاغ نشده بود و تکلیف بخش خصوصی برای ورود به عرصه های بزرگ اقتصادی در هاله ای از ابهام قرار داشت اما در سفرهایی که صورت می گرفت بخش خصوصی حضوری فعال داشت. مثلا اینگونه نبود که مثل ترکمنستان نمایشگاهی برگزار شود و ما هم به این واسطه با سفر رئیس جمهور همراه شویم، بلکه در سفرهای رسمی، بخش خصوصی بالاترین مقام اجرایی کشور را همراهی می کرد و با بخش های مختلف اقتصادی به گفتگو و مذاکره می پرداخت.
یکی از این موارد که بنده افتخار حضور در آنرا داشتم در سال 1381 اتفاق افتاد. در آن سال به بهانه سفر رئیس جمهور به هندوستان ترتیب اعزام هیأت همراه اقتصادی از سوی اتاق داده شد که ده ها نفر از فعالان اقتصادی کشور، رییس جمهور را همراهی کردند. بخش خصوصی در این سفرها یار دوم دولت بود و می توانست در رده های پایین تر به سراغ تجار و تولیدکنندگان هندی برود و با آنها توافق نامه هایی به امضا برساند. هندی ها هم که می دیدند ما با هیاتی بلند پایه از جمهوری اسلامی ایران به آنجا رفته ایم برای همکاری بلند مدت با ما اقبال بیشتری از خود نشان می دادند.
ای کاش این رویه ادامه پیدا می کرد و دولت بعدی هم با اعتماد به بخش خصوصی، او را در مذاکرات اقتصادی بازی می داد. اما چنین نشد و یا خیلی کم اتفاق افتاد و دیدیم که این بی تفاوتی چگونه در تحریم ها موثر شد و بخش خصوصی آنطور که باید نتوانست در کم اثر کردن تحریم ها نقش آفرینی کند. امیدوارم این فاصله ای که بین دولت و بخش خصوصی به وجود آمده با سیاست های مدبرانه ای که از سوی دولت جدید اتخاذ می شود، از بین برود و بخش خصوصی جزء لاینفک همراهان رییس جمهور در سفرهای خارجی باشند.
منبع: هفته نامه تجارت فردا
بدون دیدگاه