جوامع بر مدار اخبار و گفتارهای رایج و جاری در درونشان حرکت می‌کنند. اگر وجه مشترک این اخبار و گفتارها فرصت و امید باشد، افراد جامعه از آنها پیام مثبت می‌گیرند و …

یکی از مهم‌ترین نیازهای یک جامعه، نیاز به خوش بینی و امیدواری است. جامعه بالنده جامعه‌ای است که پیش روی خود را می‌نگرد و افقها را روشن و فرصت‌ها را در آن فراوان می‌بیند، به نوعی که هر عضوی از آن جامعه، در سطوح سنی و فکری مختلف، بتواند آینده‌ای روشن را برای خود تصویر کند. نسبت کسانی که آینده را مثبت می‌بینند به کسانی که امید کمتری به آینده دارند، تنظیم‌کننده رشد و توسعه آن جامعه است. هرچه این نسبت بزرگتر باشد، جامعه ظرفیت بیشتری برای بالندگی می‌یابد.

و اما خوش بینی و امیدواری احساسی است که از محیط گرفته می‌شود و حاملهای این احساس، خبرها و نظرهای منتشره در سطح جامعه است.

به اخبار گوش می‌کنید؟ روزنامه می‌خوانید؟ به بیلبوردها و تبلیغات شهری نگاه می‌کنید؟ شبکه‌های اجتماعی را دنبال می‌کنید؟ در همایش‌ها و جلسات رسمی شرکت می‌کنید؟ آنها بیشتر چه پیامی دارند یا چه حسی را به شما منتقل می‌کنند؟ خوشحالتان می‌کنند یا غمگین؟ انگیزه می‌گیرید یا به فکر فرو می‌روید؟ امیدوار می‌شوید یا نگران؟

جوامع بر مدار اخبار و گفتارهای رایج و جاری در درونشان حرکت می‌کنند. اگر وجه مشترک این اخبار و گفتارها فرصت و امید باشد، افراد جامعه از آنها پیام مثبت می‌گیرند و بر مدار فرصت حرکت می‌کنند. اگر تواتر و انبوهی پیامها و گفتارها از جنس مخاطره و تهدید باشد، افراد آن جامعه احساس منفی می‌یابند و رفتار کوتاه مدت و تدافعی پیشه می‌کنند.

در چند سال گذشته تحلیل‌های کارشناسانه و دقیقی از وضعیت اقتصاد ایران توسط اقتصاددانان خبره و برجسته کشور به دست داده شده است. آنها موشکافانه و دقیق به علل و چالش‌های اقتصاد بیمار ایران و عوامل سبب ساز نرخ رشد پایین اقتصادی پرداخته‌اند. از منظر علم اقتصاد این تحلیل‌ها درست و وارد هستند.

اما جای تحلیلهای مکمل آنها توسط اقتصاددانان رفتاری (Behavioral Economists) و جامعه شناسان رفتاری و روانشناسان خالیست. این که بسیاری از علل وضع نابسامان اقتصادی ما سوء مدیریت انباشته و مزمن است درست، اما از منظر رفتاری، شهروند ایرانی در تواتر درازمدت اخبار و اتفاقات ناخوشایند و نگران‌کننده تبدیل به سربازی شده است که سال‌هاست در حالت آماده باش به‌سر می برد و فرصت نیافته است پا را از پوتین خود بیرون بیاورد و نفسی تازه کند. طبعاٌ این شهروند خسته و نگران، نیروی خیزش و جهش و اعتماد خود را از دست داده است و نومیدانه چشم به اخبار و گفتار مسئولین دارد تا بشنود بالاخره کی «شرایط ویژه» به پایان می‌رسد.

ادبیات رایج در اخبار و مطبوعات و کلمات مورد استفاده در سخنان مسئولین کشور بیشتر حس نگرانی را به جامعه منتقل می‌کند و نشان از وجود تهدیدات دارد تا اینکه احساس امید و آرامش را به جامعه بدهد. بسیاری از مسئولین به شدت اثر و پژواک کلمات و سخنانشان در سطح جامعه حساس نیستند، به ویژه در شرایط امروز که یک جمله نگران‌کننده یا یک کلام هشداردهنده به وسیله ده‌ها کانال خبری، نشریه و شبکه‌های مجازی مانند ویروس در چشم‌به‌هم‌زدنی به همه جا سرایت می‌کند. اخبار رادیو و تلویزیون و بسیاری از برنامه‌های تحلیلی خبری آنها آرامش و مثبت اندیشی را به مخاطبان منتقل نمی‌کند. این چنین است که غیر از برنامه‌های طنز و ورزشی تلویزیون، بسیاری از شهروندان برای سایر نیازهای سمعی و بصری خود به شبکه‌های تلویزیونی ماهواره‌ای یا اینترنت روی آورده‌اند. نمی‌دانم آیا صداوسیما تحلیلی از منظر تفاوت ادبیات و کلمات برنامه‌های خود با شبکه‌های ماهواره‌ای انجام داده است یا خیر. این بررسی و نتایج آن بسیار به کار متولیان امر خواهد آمد.

به باور من جای اندیشکده‌ای متشکل از دانشمندان علوم اجتماعی، روانشناسی، اقتصاد رفتاری و علوم ارتباطات در کشور، که مورد رجوع و استفاده مسئولین ارشد باشد و سیاست‌ها و راهبردهایی در باب اصلاح گفتمان رایج و ادبیات مورد استفاده مسئولین در کشور و رسانه‌ها تولید کند جداٌ خالی است.

قصد آن را ندارم که ادعا کنم هرچه ایراد می‌بینیم از نوع حرف و سخن است. خیر این چنین نیست و عملکردهای ضعیف، مبنای اصلی وضع کنونی و نگرانی و تشویش شهروندان است. اما آنچه که روحیه شهروندان را بیشتر فرسایش می‌دهد و آنان را به ورطه ناامیدی می‌اندازد گفتمان رایج در کشور است.

گوش شهروندان بسیار محتاج شنیدن سخنانی از جنس صلح، دوستی، آرامش، بخشش، گذشت، رواداری، ایران دوستی و تکریم ایرانیان است و چشمان شهروندان تشنه دیدن لبخند، چهره‌های گشاده و رنگ‌های شاد است. سلامت روحی و روانی و مثبت اندیشی جامعه نیز یکی از «کالاهای عمومی» (Public goods) است که وظیفه تولید آن با دولت و حاکمیت است. ضروریست که این نیاز مهم دیده شود.

منبع: کانال تلگرام پدرام سلطانی به آدرس https://t.me/pedram_soltani

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *