نائب رئیس اتاق بازرگانی ایران معتقد است تجارت ایران با عراق پیش از شکلگیری داعش وضعیت بهتری داشت.
نائب رئیس اتاق بازرگانی ایران معتقد است تجارت ایران با عراق پیش از شکلگیری داعش وضعیت بهتری داشت. این نظر با آنچه برخی از مسئولان و فعالان صادارت به این کشور میگویند تفاوت دارد. اما پدارم سلطانی آنچنان که تا کنون چند بار گفته است در گفتوگو با رهنامه توسعه نیز تاکید دارد حضور داعش تنها در کوتاهمدت باعث کاهش سهم برخی از کشورهای همسایه و جایگزینی ایران در بازار عراق شد؛ اکنون با تلاش ترکیه برای بازگشت دوباره، این عامل تا حدود زیادی تاثیرگذاری خود را از دست داده است. به نظر سلطانی، دولت ایران از روابط نزدیک سیاسی خود با زمامداران عراقی برای توسعه تجارت با این کشور استفاده لازم را نمیکند و این امر درست بر عکس رویکرد سیاستمردان ترک است.
– آقای دکتر، به نظر شما تجارت ایران و عراق در حال حاضر چه جایگاه دارد و کالاهای ایرانی چه سهمی از بازار این کشور را به خود اختصاص دادهاند؟
تا پیش از شکلگیری داعش در عراق، تجارت ایران با این کشور از ارزش نسبتا خوبی برخوردار بود به گونهای که در فهرست شریکان تجاری ایران، نام عراق پس از چین، در جایگاه دوم قرار داشت. این کشور در بعضی حوزهها از جمله صادرات کالاهای صنعتی، به نخستین شریک تجاری کشورمان تبدیل شده بود. بسیاری از صنایع ما ظرفیت صادرات به عراق را داشته و دارند. این کشور از معدود بازارهایی است که اکثر تولیدات ایرانی میتوانند در آن حضور داشته باشند به ویژه صنایع غذایی، سنگین، ساختمانی، بستهبندی و نفت و پتروشیمی. این در حالی است که چین عموما فرآوردههای نفتی و پتروشیمی مورد نیاز خود را از ایران وارد میکند و سهم کالاهای صنعتی در فهرست صادراتی به این کشور بسیار پایین است. با وجود این، سهم ایران از بازار عراق در مقایسه با ترکیه بسیار کمتر بود به گونهای که شرکتهای ترک حدود سه برابر بیشتر از تولیدکنندگان ایرانی به عراق صادرات داشتند. ترکیه در فاصله سالهای 2002 تا 2014 با آهنگ سریعتری وارد بازار این کشور شد و توانست حضور خود را تثبیت کند. به عبارت دیگر با وجود اشتراکات فرهنگی، دینی و تاریخی میان ایران و عراق، این ترکها بودند که توانستند برنده رقابت برای حضور در این کشور باشند.
– اما به نظر میرسد شرایط این کشور در بازار عراق در یک سال اخیر تا حدودی تفاوت کرده باشد.
پس از ورود داعش به خاک عراق، مرزهای این کشور با ترکیه و اردن بسته شد. این امر محدودیتهایی را برای صادرات کالاهای تولیدی این کشورها ایجاد کرد و خلائی موقتی در بازار عراق شکل گرفت. ایران توانست از این فرصت برای افزایش سهم خود در بازار این کشور استفاده کند. تولیدکنندگان و بازرگانان ایرانی به منظور پر کردن خلا ایجاد شده و پاسخگویی به تقاضای بازار، کالاهای بیشتری به این کشور صادر کردند. اما در حال حاضر با توجه به جدیت شرکتهای ترک در تجارت خارجی و حمایتهای دولت این کشور از صادرکنندگان، آنها توانستهاند مشکلات موجود را مدیریت کنند. به عبارت دیگر ترکها راه بازگشت به بازار عراق را یافتهاند بهگونهای که کالاهای خود را از دو طریق به بخش مرکزی عراق میرسانند؛ مرزهای اقلیم کردستان یا ترانزیت از خاک ایران.
– به نظر شما چه عاملی باعث جدیت ترکها در تجارت خارجی شده است؟
نکته مهمی که باید در پاسخ به این پرسش به آن اشاره کرد، رویکرد صنعتی حاکم بر اقتصاد ترکیه است. این کشور برای توسعه صنایع خود به حضور در بازارهای بینالمللی نیاز دارد به همین دلیل است که با وجود مشکلات حاصل از حضور داعش در عراق، با چنگ و دندان تلاش میکند سهم خود را از بازار این کشور حفظ کند. حتی دولت ترکیه رویکرد سیاسی خود را در حمایت ضمنی از داعش تغییر داده است تا از این طریق راحتتر بتواند نظر زمامداران عراق را برای افزیش تجارت جلب کند. مسئولان ایرانی نیز باید از رفتار دولتمردان این کشور در حمایت سیاسی از فعالان اقتصادی درس بگرید. در شرایطی که ایران گزینه زیادی برای صادرات کالاهای صنعتی خود ندارد و بار تحریم بر دوش صنعتگران سنگینی میکند، باید فرصت حضور در بازار عراق را مغتنم شمرد و از ظرفیتهای این بازار بیش از این استفاده کرد. اهمیت این موضوع از آن جهت پررنگتر میشود که با توجه به موضوع تحریم، نقل و انتقال وجوه بانکی به کشورهای دوردست بسیار مشکل است اما در تجارت با عراق، پرداختها میتواند به روشهای سنتی یا از طریق صرافیها صورت گیرد. از سوی دیگر این کشور نزدیکترین بازار هدف به ایران از نظر بعد مسافت، روابط سیاسی و رویکردهای فرهنگی و مذهبی است. بازار عراق به دلیل ضعفهای اقتصادی و صنعتی نیازمند تامین کالا و خدمات مورد نیاز خود از دیگر کشورها است که به این منظور بهترین گزینه همسایگان این کشور هستند. ترکیه با جدیت بیشتری در حال پاسخگویی به این نیازهاست و ایران به کندی و احتیاط در این مسیر قدم برمیدارد.
– چرا این تفاوت در رویکرد ترکیه و ایران به بازار عراق وجود دارد؟
نخستین دلیل این است که صنایع ترک در مقایسه با بخش خصوصی ایران رشد بیشتری از نظر حجم تولید داشتهاند و به منابع مالی کلانتر و مطمئنتری دسترسی دارند. این امر از یک سو نیاز آنها را به بازارهای جدید افزایش داده است و از سوی دیگر اجازه ریسکپذیری بیشتری به شرکتهای ترک میدهد. دومین دلیل را باید همانگونه که اشاره شد، در رویکرد سیاسی دولت ترکیه جستوجو کرد که در راستای حمایت از تولیدکنندگان این کشور و افزایش تعامل اقتصادی با جامعه جهانی قرار دارد در حالی که این امر در در سیاستگذاریهای ایران کمتر دیده میشود. دلیل سوم این است که توانمندیهای اقتصادی ایران در سالهای گذشته با مشکلات و چالشهای جدی مواجه بوده است. به گونهای که توانایی ترکیه تنها در بحث صادرات، به حدود چهار برابر ایران رسیده است و این تفاوت در بازار عراق نیز دیده میشود. چهارمین دلیل را نگاه به شدت امنیتی ما در تجارت با عراق میدانم در حالی که چنین نگاهی در میان دولتمردان ترکیه وجود ندارد. در ایران مسئولیت فعالیتهای مرتبط با عراق را به ستاد توسعه اقتصادی سپردهایم که بیش از اینکه اقتصادی باشد یک نهاد امنیتی است و با همین رویکرد نیز به مساله تجارت به عراق نگاه میکند در حالی که با این نگاه نمیتوان به توسعه اقتصادی رسید.
– این رویکرد امنیتی چه مشکلاتی را میتواند در بحث تجارت ایجاد میکند؟
مشکلات بسیار است. برای مثال به دلایل مختلف و به صورت ناگهانی ممکن است اعلام شود مرزها بسته شدهاند، مبادلات تجاری با عراق متوقف شده یا کاهش یافته است. همچنین در بحث تردد کامیونهای عراقی در خاک ایران و ترانزیتهای فراوردههای نفتی و سوخت به دیگر کشورهای همسایه از جمله پاکستان با تردید زیاد عمل میکنیم و نگران مسائل امنیتی هستیم. این امر کشور را از سود قابل توجهی محروم کرده است. از سوی دیگر، بسیاری از مبادلات و مراودات تجاری با عراق به مجوزهای ستاد توسعه اقتصادی نیاز دارد در حالی که به طور کلی دوران اخذ مجوز برای فعالیتهای اقتصادی گذشته است. فرایند اخذ این مجوزها نیز بسیار مشکل و طولانی است به گونهای که برخی از فعالان اقتصادی از خیر دریافت آنها گذشتهاند اما در مقابل مجوزها در دست کسانی است که هیچ فعالیتی در حوزه مورد نظر ندارد.
– به نظر میرسد مشکلی دیگری که در رابطه با عراق وجود دارد تجارت پیلهوری است.
کاملا درست است. در قالب تجارت پیلهوری، اعتبار و خوشنامی کالای صادراتی مخدوش میشود. در این نوع داد و ستد، استانداردهای لازم در تجارت و کسب و کار و تعهدات اخلاقی و قراردادی کمتر مورد توجه قرار میگیرند. پیلهوران برای تامین معیشت خود به انجام این داد و ستدها نیاز دارند و به همین دلیل گاهی ناچارند چشمشان را بر انجام تعهداتی که کردهاند ببندند. از سوی دیگر برخی از آنها نیز سود بالای کوتاهمدت را به سود تدریجی درازمدت ترجیح میدهند. برخی سودجوییهای نادرست نیز در میان گروهی از پیلهوران وجود دارد. در کل نوع نگاه آنها به بازار عراق مناسب حضوری ماندگار نیست. از سوی دیگر توانایی پایین پیلهوران در تجارت و تعداد زیاد کسانی که در این حوزه فعال هستند، باعث شده رقابتهای ناسالمی بین آنها شکل بگیرد و مجبور به کاهش نامعقول قیمت کالاها یا کاستن از کیفیت شوند. به عبارت دیگر رقابت مخرب میان پیلهوران باعث شکستن قیمت کالای ایرانی در بازار عراق شده است و این امر سود تجارت با این کشور را برای ما کاهش میدهد در صورتی که اگر تجار و صادرکنندگان شناختهشده و معتبر وارد این بازار شوند چنین مشکلاتی رخ نمیدهد و مصالح کشور نیز رعایت میشود. در حال حاضر به دلیل همین بیتوجهی به استانداردها و تعهدات، سودجوییها و رقابتهای ناسالم، کالای ایرانی در بازار عراق در مقایسه با کالای ترک از استقبال کمتری برخوردار است. با این اوصاف در شرایطی که حجم قابل توجهی از تجارت میان ایران و عراق در قالب پیلهوری صورت میگیرد، طبیعی است که سطح آن از حد انتظار پایینتر باشد.
– به نظر شما برای افزایش سطح تجارت با عراق چه راهکارهایی وجود دارد؟
در نخستین قدم باید نگاه امنیتی را از تجارت با عراق حذف کنیم. هر چند حساسیت در زمینه حفظ امنیت مرزها و ارتباطات سیاسی طبیعی است اما نباید سایه این نگاه چنان سنگین باشد که راه را برای فعالیتهای تجاری و اقتصادی ناهموار کند. دومین نکته مهم این است که نگاه ما به بازار عراق نباید کوتاهمدت باشد. صنایع و بازرگانان معتبر باید با برنامهریزی وارد بازار این کشور شوند. لازمه این امر نیز اطلاعات به روز و دقیق از بازار عراق است. به این منظور سفارت ایران باید به منبعی برای جمعآوری و تحلیل اطلاعات تبدیل شود. سومین موردی که توجه به آن ضروری است شکلگیری رویکرد جدی و کنشگرانه به بازار عراق در میان تولیدکنندگان است. در حال حاضر بسیاری از کالاهای ایرانی حاضر در بازار این کشور از سوی تولیدکننده توزیع نمیشوند بلکه پیلهوران یا تجار عراقی به سراغ صنایع ما میآینده و محصولات آنها را خریداری میکنند اما برای افزایش سهم ایران، این رویکرد انفعالی و واکنشی باید تغییر کند. آخرین نکته از نظر من همانی است که پیش از این نیز بر آن تاکید کردم؛ لزوم استفاده از اهرمهای سیاسی و روابط دیپلماتیک با سران کشورهای همسایه برای توسعه تجارت با آنها. دولتمردان ایرانی باید در تعاملات خود با مسئولان عراقی به آنها یادآوری کنند که در مقابل کمکهای سیاسی، اقتصادی و امنیتی ایران، انتظار میرود که شرایط را برای تجارت دو کشور هموار کنند.
– از این روابط سیاسی در چه زمینههایی میتوان استفاده کرد؟
دولت عراق سالیانه مقدار زیادی کالای مصرفی از کشورهای دیگر وارد و مناقصههای بسیاری برای پروژههای کلان و زبربنایی برگزار میکند. دولت ایران میتواند با انجام رایزنیهایی، مسئولان این کشور را برای خرید کالاهای ایرانی ترغیب کند. همچنین برخی چانهزنیهای سیاسی میتواند راه فعالان اقتصادی ایران را برای پیروزی در مناقصهها و به دست آوردن پروژههای کلان در عراق همواره کند. گاهی حتی انجام این چانهزنیها ضروری است. در یک کلام در مذاکرات سیاسی باید بر این نکته تاکید شود که ایران میتواند بهترین مرجع برای تامین نیازهای عراق باشد.
منتشر شده در راه نامه توسعه؛ تیر 1394
بدون دیدگاه