آرمان: مدت زيادي از توافق ژنو نگذشته است و اين روزها شاهد برقراري ارتباط مجدد با كشورهاي اروپايي در قالب سفر هياتهايي به ايران هستيم.
آرمان: مدت زيادي از توافق ژنو نگذشته است و اين روزها شاهد برقراري ارتباط مجدد با كشورهاي اروپايي در قالب سفر هياتهايي به ايران هستيم. درحالي كه يكي از اولويتهاي دولت يازدهم براي خروج از ركود به ميدان آوردن نيروي بخش خصوصي به ميدان اقتصاد ايران بوده است اما هنوز شرايط لازم براي ورود اين بخش به اقتصاد دولتي كشور ايران فراهم نشده است. در اين شرايط بخش خصوصي نبايد در انتظار دعوت دولتمردان از آنها باشد، بلكه شايسته است اين بخش هرچه سريعتر خود اقدام به تدوين برنامهاي نموده و ابتكار عمل را در عرصه اقتصاد به دست گيرد. بسياري از كارشناسان معتقدند از همين ابتداي ورود هياتها بايد بخش خصوصي جديتر وارد عمل شود. پدرام سلطاني عضو هيات رئيسه اتاق بازرگاني ايران در گفتوگو با آرمان از پشت پرده سفر اين هياتهاي سياسي و تجاري اروپايي به ايران ميگويد.
چرا هياتهاي تجاري در قالب هياتهاي سياسي شان به ايران سفر ميكنند و بخش خصوصي بهصورت جداگانه از آنها براي ورود به ايران دعوت نميكند؟
پيش از اين و قبل از توافق گروه 5+1 هياتهاي اقتصادي زيادي به كشور ايران ميآمدند و همچنين از سوي بخش خصوصي ایران بازرگانان به ساير كشورها اعزام ميشدند و در واقع سازماندهي و ابتكار عمل اينها عموما در دست اتاق بازرگاني بود. رفت و آمد هياتهاي سياسي پس از توافق از دو جنبه باعث اين استنباط شده است. موضوع اول اين است كه سالها روسا و مقامهاي عاليرتبه خارجی به ندرت به كشور ايران ميآمدند. طبيعتا اين عدم رفت و آمدها يك انتظارات انباشتشدهای را در دو طرف ايجاد كرده است كه تمايل دارند رفت و آمدها تقويت شود. همچنين اين رفت و آمدها بايد به گونهاي باشد كه به مخالفان توافق براي بازيابي سطح معمول و بالاي ارتباطات ديپلماتيك و رفت و آمدهاي سياسي بين دو كشور پيام دهد. پس ما بايد براي يك مدتي اين موضوع را طبيعي قلمداد كنيم كه وزرا و مقامات ارشد اين كشورها در رفت و آمد با ايران شرايط را به گونهاي ساماندهي ميكنند تا به همراهشان هياتي از شركتهاي بزرگ و معتبرشان را نيز داشته باشند. نكته ديگر اينكه شركتهاي بزرگ معمولا با مقامات شان سفر ميكنند و كمتر شركتهاي بزرگ را ميتوان در قالب شركتهاي صرف تجاري ديد. اين شركتها عموما شركتهاي كوچك و متوسط را نيز پوشش ميدهند دليلش هم اهميت اين شركتهاست. در اين حالت شركتهاي بزرگ در همكاريهايشان يا اخذ مجوزها يا روان كردن رفت و آمدهاي تجاري شان نياز به يك حمايت و ابزار سياسي هم دارند كه رفت و آمد با مقامات سياسي كشور به همين دليل است. در شرايط كنوني تركيب هياتهاي اروپايي كه به ايران ميآيند با تركيب متعارف هياتها متفاوت است. در ميان چند هياتي كه در اين چند هفته اخير به كشور ايران سفر داشتهاند غالبا يك يا دو مقام عاليرتبه كشور اروپايي بهعلاوه تعداد معدودي از هياتهاي تراز اول آن كشور به ايران سفر كردهاند. اين درحالي است كه تركيب متعارف هياتها معمولا گستردگي بيشتر و شاكلهاي كه بيشتر شامل شركتهاي كوچك و متوسط هستند، دارد. زماني كه چنين هياتهايي به كشورمان بيايند قطعا ميزبان اصلي و هماهنگكننده اصلي و برنامهريز اتاق بازرگاني خواهد بود و ما در حال انجام اين سازماندهي هستيم. همچنین نخستين هياتي كه كشورهاي اروپايي ميفرستند بيشتر بايد اسمش هيات سياسي بگذاريم، حتي اگر شركتهاي تجاري و توليدي نیز در آن باشند. در واقع آوردن شركتهاي تجاري از سوي هياتهاي عاليرتبه سياسي اروپايي بيشتر براي نشان دادن علاقه براي رفت و آمد است. آنچه پيش بيني ميشود اين است كه پس از گذشتن يكي دوماه از رفت و آمد هياتهاي عاليرتبه سياسي و در كنار آن شركتهاي تجاري كه با هدف سياسي است شاهد جا افتادن رفت و آمد متعارف هياتهاي عاليرتبه تجاري كشورهاي اروپايي خواهيم بود.
در ميان رفت و آمدهاي هياتهاي تجاري در قالب هياتهاي عاليرتبه سياسي زمينههاي مورد بررسي براي همكاري ميان كشورها بيشتر در زمينه نفت و گاز و پتروشيمي بوده است و اين شركتها در ايران در دست شركتهاي دولتي و شبه دولتي است. اين درحالي است كه بخش عمده نمايندگان اتاق بارگاني ما نماينده صنايع متوسط و كوچك هستند چرا در اين رفت و آمدها، اتاق بازرگاني زمينه فعاليت بيشتر و سهلتري را براي اين دست از صنايع ما فراهم نميكند؟
هنوز هياتي در آن قالب متعارف تجاري براي مبادله به ايران نيامده است. اين چند هياتي كه در رفت و آمد بودهاند هياتهايي سياسي بودند كه در واقع در اين رفت و آمدها يك ژست سياسي هم در درونش تعبيه شده بود. بنابراين هنوزبا شركتي گفتوگو نشده تا اينگونه مطرح شود که به اين دست صنايع اهميت بدهيم يا ندهيم. البته بايد اين را تاكيد كنم كه در رفت و آمد هياتها آن كسي كه بايد برنامهريزي كند بيش از آنكه اتاق باشد بايد بنگاهها باشند و بعد اتاق. يعني اگر قرار باشد كه اتاق بهصورت دستوري تعيين كند كه چه كسي بيايد و چه كسي نيايد طبيعي است كه اين افراد چندان تمايلي به همكاري و كار نداشته باشند. پس مشتاقان به بهرهگيري از فرصتهاي تجاري ميان ايران و ساير كشورها بايد متناسب كشور هدف شان برنامهريزي داشته باشند. در واقع اگر ايران در آينده تصميم گرفت هياتي اعزام كند اين بخش آمادگي اين را داشته باشد و ارتباطات اوليه شان را برقرار كرده باشد تا در قالب آن هيات از طرف ايران سفر كنند تا ملاقاتهاي سودمند و اثربخشي داشته باشند. اگر هياتي از كشور هدفشان به ايران سفر ميكند باز با شناسايي طرفهاي بالقوه شان در آن موقعيت و با داشتن اطلاعات تجاري و پيشنهادهاي جذاب با آنها ملاقات بكنند. آن كاري كه اتاق سعي دارد انجام دهد اين است كه با توان اتاقهاي مشترك و تشكلهاي تخصصي تركيب هياتها را حرفهايتر و با كمك تشكلها سازماندهي شدهتر بكند و نهايتا از اين طريق بتواند بهترين ارتباط را برقرار كند.
آيا به همان اندازه كه هياتهاي تجاري كه در قالب هياتهاي عاليرتبه سياسي به ايران سفر ميكنند و در حال بررسي بازارهاي ايران براي سرمايهگذاري هستند، بخش خصوصي ما هم بازارهاي اروپايي را رصد ميكند تا بداند چه فرصتهايي را در آينده براي سرمايهگذاري در آن كشورها خواهد داشت؟
قطعا تعدادي از شركتهاي ما به ويژه آنهايي كه در توليد و صادرات و بازاريابي حرفهايتر توانستهاند عمل كنند و مديريت قويتري را در اين بخشها داشتهاند در حال بررسي فرصتها هستند. طرف مقابل ما هم همينطور است. در واقع به اينگونه نيست كه تمام شركتهاي تجاري از ريز و درشت در حال رصد بازار ايران باشند بلكه آنهايي در حال برررسي بازارهاي سرمايهگذاري در ايران هستند كه فكر ميكنند ظرفيتهاي مكملي را ميتوانند بيابند و فرصتهاي تجاري و توليدي را ميتوانند در بازارهاي ما پيدا كنند. اين اتفاق در حال افتادن است ولي چون اين اتفاق در سطح بنگاه به بنگاه است اتاق اينها را رصد نميكند.
بدون دیدگاه