پدرام سلطانی 43ساله، هرچند دیگر جوانترین عضو هیات نمایندگان اتاق بازرگانی تهران نیست اما همچنان هم جزء جوانهای اتاق بازرگانی محسوب میشود. وی در انتخابات اخیر اتاق بازرگانی ایران آن هنگام که کاندیداهای پیشکسوت هیات رئیسه اتاق ایران چندان میلی به ارائه برنامه نداشتند و کاندیداهای دیگر از انجام کارهای بزرگ سخن میگفتند این طور گفته بود که قصد انجام کارهای کوچک در اتاق بازرگانی را دارد. به هر ترتیب فارغالتحصیل دكترای حرفهای پزشكي دانشگاه تهران و دکترای رشته مدیریت کسبو کار از دانشگاه منچستر انگلستان وارد هیات رئیسه اتاق بازرگانی ایران شد و اکنون دو سالی میشود که بر مسند نایب رئیسی اتاق ایران تکیهزده است.
پدرام سلطانی 43ساله، هرچند دیگر جوانترین عضو هیات نمایندگان اتاق بازرگانی تهران نیست اما همچنان هم جزء جوانهای اتاق بازرگانی محسوب میشود. وی در انتخابات اخیر اتاق بازرگانی ایران آن هنگام که کاندیداهای پیشکسوت هیات رئیسه اتاق ایران چندان میلی به ارائه برنامه نداشتند و کاندیداهای دیگر از انجام کارهای بزرگ سخن میگفتند این طور گفته بود که قصد انجام کارهای کوچک در اتاق بازرگانی را دارد. به هر ترتیب فارغالتحصیل دكترای حرفهای پزشكي دانشگاه تهران و دکترای رشته مدیریت کسبو کار از دانشگاه منچستر انگلستان وارد هیات رئیسه اتاق بازرگانی ایران شد و اکنون دو سالی میشود که بر مسند نایب رئیسی اتاق ایران تکیهزده است. وی پس از حضور در هیات رئیسه اتاق ایران هم مانند قبل چهره نقادانه خود را حفظ کرده و در گفتوگویی با آرمان نیز به نقدهایی از عملکردها در اتاق بازرگانی میپردازد. سلطانی نهادسازی در اتاق بازرگانی و برخی تصمیمات غیرگروهی در اتاق بازرگانی را مورد نقد قرار میدهد و در پاسخ به اینکه چرا تاکنون بابت این کارها بازخواستی از رئیس اتاق ایران نشده است توضیحاتی میدهد:
مدتی است که در شورای بخش خصوصی و دولت وزرای اقتصادی دولت حاضر نمیشوند. نگاه شما به این شورا در شروع کار این شورا و اکنون چگونه است؟
اگر به فلسفه ایجادی و ماموریتهای اتاق بازرگانی در دنیا و همین طور در کشور خودمان نگاه کنیم میبینیم اولین انگیزه ایجاد اتاق بازرگانی گفتوگو با دولت بوده است. یعنی فعالان بخش خصوصی همواره مشکلاتی داشتند که شاید به صورت انفرادی قادر به حل آن نبودند و نمیتوانستند آن را به نتیجه برسانند. بنابراین مجبور بودند متشکل شوند تا با دولت گفتوگو کنند. پس این ماموریت تاریخی نهادهای اتاق بازرگانی است. حالا در کشور ما با استفاده از فرصت قانون برنامه پنجم و با توجه به اینکه نقش دولت مدام در حال پررنگ شدن در اقتصاد است، این موضوع اهمیت بیشتری پیدا میکند. البته این بهرغم تغییر جهتی است که سیاستهای کشور در چند سال گذشته مبنی بر حرکت به سمت خصوصیسازی باید میداشت که در عمل دیدیم طی این سالها هر چقدر که در زمینه خصوصیسازی عمل شده اما چند برابر آن کارهایی عکس آن نیز انجام شده است. در این فضا تثبیت جایگاه گفتوگوی دولت و بخش خصوصی میتوانست به حل برخی مسائل کمک کند، حالا این در قالب شورای گفتوگوی دولت و بخش خصوصی راه افتاد که باز هم رئیس آن از بخش دولتی بوده است. اگر در یک فضای بدون رقابتهای سیاسی و سوءتعبیرهای جانبی جلسات این شورا برگزار میشد و از این به بعد هم انجام شود حتما میتواند اثرات مثبتی داشته باشد. چرا که به هر حال مهمترین ابزار بخش خصوصی همین گفتوگوست. از سوی دیگر یکی از مهمترین موانع برنامههای دولتی برای حل مشکلات اقتصادی، ارتباط کم با ذینفعان اقتصادی است و اینکه در فضای منفک خودشان تصمیمگیری میکنند، به همین دلیل این شورا میتواند به بخش دولتی نیز کمک کند. میخواهم بگویم هم از نظر تاریخی و هم از نظر ماموریتهای ذاتی اتاق و هم از نگاه نیاز خود دولت برای تصمیم بهتر اخذ کردن، شورای گفتوگوی دولت و بخش خصوصی میتواند جای خوبی باشد.
در مقطع فعلی چطور؟
با توجه به آن اشارهای که کردم به نظر میرسد حوزه شورای گفتوگو از زمین قانون خارج و وارد زمین سیاست شده و طبیعی است که سیاسی کاری هرکاری را میتواند تحت شعاع خود قرار دهد و نتایج مطلوب آن را به سمت نامطلوبی ببرد.
از نگاه شما این سیاسی کاری از سوی کدام طرف بوده است؟ برخی این را ناشی از نزدیکی سیاسی اتاق به مجلس میدانند؟
این نکته را باید مدنظر قرار دهیم که در انتخابات سال 85 اتاق بازرگانی، اتفاقا خود دولت موافق این تغییر بود و احتمالا هم فکر میکرد این تغییر در اتاق موجب تقویت رابطه دولت و بخش خصوصی میشود. از سوی دیگر طبیعی است افرادی که در سطوح مدیریتی در کشور قرار دارند ارتباطات قدیمی و تعریف شدهای با مسئولان ارشد و سیاسیون دارند که اگر قرار باشد از اینها تعبیر سیاسی شود اصولا مجال فعالیت برای افراد باسابقه و شناخته شده در کشور بسیار مشکل میشود. چون همواره امکان دارد که یک انگ سیاسی به آن زده شود.
آن طور که به نظر میرسد پس از تصویب قانون کسب و کار در مجلس وزرای اقتصادی دولت در جلسات شورای گفتوگو حاضر نشدند. میخواهم بدانم از نظر شما آیا هزینه کاهش روابط با دولت به اندازه منافع قانون کسب و کار بوده است؟
در مورد قانون بهبود محیط مستمر کسب و کار باید اشاره کنم که یک تکلیف قانونی براساس ماده 91 قانون برنامه پنجم توسعه بوده که طبق آن اتاق موظف به تهیه پیشنویس آن بوده است. اتاق بازرگانی پیشنویس را که به مجلس داد مجلس آن را تغییراتی جدی داد و بعد تصویب کرد. میخواهم بگویم اولا که آن اقدام، یک تکلیف قانونی بوده است و اتاق به قانون عمل کرد و اگر نمیکرد تخلف بود. بحث دوم این است که این قانون کسبوکار با انتظارات و پیشنهادات اتاق بازرگانی فاصله جدی دارد و نباید اتاق خیلی مقصر شناخته شود. این موضوع در واقع اختلاف نظر بین دولت و اتاق که نبوده بلکه اختلاف نظر بین دولت و مجلس بوده است. اکثریت نمایندگان مجلس به هر دلیلی میخواستند که قانون کسبوکاری در کشور وجود داشته باشد.
به جز مسئله کاهش روابط بخش خصوصی با دولت انتقاد دیگری که به این دوره از فعالیتهای هیات رئیسه اتاق ایران مطرح است مسئله نهادسازی و ایجاد بخشهای جدیدی در اتاق مانند معاونت روابط بینالملل است. طبیعتا اولین پیامد این اتفاق افزایش هزینههای اتاق است. شما به عنوان عضوی از این هیات رئیسه در این مورد چه پاسخی دارید؟
من همواره موافق تحول در اتاق بازرگانی بودم اما همیشه هم اعتقاد دارم که در فضای کنونی کشور و دنیا تجارب بسیار خوبی در مورد مدیریت وجود دارد. در هر تغییری باید از ظرفیتهای علمی مدیریتی استفاده کنند. همواره موافق این بودم که تغییرات در اتاق هم مبتنی بر اصول مدیریت باشد. بنابراین من مدافع آن بخشهایی هستم که براساس سازوکارهای درست مدیریتی انجام شده و از سوی دیگر انکار هم نمیکنم که بعضی از قسمتها سلیقهای بوده یا شاید تصمیم مقداری عجولانه بوده و آن جمعبندی حرفهای و مبتنی بر اساس و اصول مدیریتی نبوده و به همین جهت آن قسمتها را طبیعتا باید اصلاح کرد.
در مورد ایجاد معاونتها و به کارگیری مشاورها آیا افرادی که انتخاب شدهاند نظر شخصی رئیس اتاق بوده یا اینکه از اعضای هیاترئیسه هم نظری خواسته شده است؟
من خیلی خاطرم نمیآید که حداقل از من نظری خواسته شده باشد. حالا شاید از اعضای دیگر هیات رئیسه نظری خواسته شده باشد.
آن وقت بابت این تصمیمات رئیس اتاق ایران آیا سوال یا بازخواستی از او نمیشود؟ بالاخره شما نماینده یک قشر خاص در اتاق بازرگانی هستید.
خب بالاخره در جلسات نسبت به موضوعاتی که مطرح میشود ما نظرات خودمان را بیان میکنیم. من هم جزء صریحاللهجهترین اعضای هیات رئیسه هستم و در جاهایی که لازم است نظر مخالف بدهم یا نقد کنم حتما نسبت به آقای نهاوندیان آن را مطرح میکنم.
میتوانید به موردی اشاره کنید که مثلا از آقای نهاوندیان پرسیده باشید که چرا چنین کاری را انجام داده است؟
در همین اصلاح ساختار اتاق من نظرات متعددی در جلسات و در صحبتهای دو نفره و همین طور به صورت مکاتبه به رئیس و هیات رئیسه ارائه دادهام. درخصوص این موردی که اشاره کردم مرتبا تذکر دادم که اتاق دارای یک ساختار مدون نیست و باید اصلاح شود و هرگونه ساختارسازی و نهادسازی که در اتاق انجام میشود چون پایه و مبنای علمی ندارد، هزینهها و تبعات آن بیشتر از آن چیزی است که ممکن است برای اتاق منفعت داشته باشد.
با توجه به نزدیکشدن به زمان برگزاری انتخابات رئیس جمهوری آینده، آیا در مورد مشارکت سیاسی اتاق بازرگانی تاکنون مباحثی مطرح شده است؟
اتاق بازرگانی همواره میخواهد خودش را از سیاست جدا کند؛ به خصوص در شرایطی که فضا بیش از اندازه سیاسی شده است حتما اتاق بازرگانی باید به این مسئله توجه بیشتر و جدیتری کند و ما هیچ برنامهای در این مورد تاکنون نداشتیم. البته همیشه خوشحال میشویم که کاندیداها، چه کاندیداهای مجلس و چه کاندیداهای ریاستجمهوری نظرات و مواضع خودشان را در حوزه اقتصاد و دیدگاه خود را نسبت به بخش خصوصی با صراحت بیان کنند. این خواسته همیشگی ما بوده و هست.
اما مشارکت سیاسی که تاکنون نخواستهاید داشته باشید؟
نخیر.
مثلا امکان ندارد اتاق بازرگانی بین کاندیداهای ریاست جمهوری مناظرهای سیاسی برگزار کند تا نظرات آنها را در مورد بخش خصوصی بداند؟
این جزء ماموریتهای اتاق نیست و ما احساس نگرانی میکنیم که لطمات آن برای اتاق از نتایجی که ممکن است داشته باشد، بیشتر باشد. قطعا حوزههای دیگری وجود دارد که این کارها را خیلی بهتر ساماندهی کنند و اتاق آنقدر ماموریت دارد و برای خودش ماموریت تعریف کرده است که اگر به همان آنها بپردازد شقالقمر کرده است.
منبع: روزنامه آرمان
بدون دیدگاه