در دنیایی که رقابت هر روز بیشتر از روز پیش افزایش می یابد و در همه کارها و فعالیت ها رواج می یابد، فعالان اقتصادی و صاحبان کسب وکار نیز باید مورد سنجش قرار بگیرند و با انجام روش ها و متدهای علمی امتیازدهی شوند تا آنانکه تلاش بیشتری کرده اند و کار خود را کیفی تر و بهتر ارائه داده اند از بقیه متمایز گردند تا بقول معروف سره از ناسره مشخص شود.
در دنیایی که رقابت هر روز بیشتر از روز پیش افزایش می یابد و در همه کارها و فعالیت ها رواج می یابد، فعالان اقتصادی و صاحبان کسب وکار نیز باید مورد سنجش قرار بگیرند و با انجام روش ها و متدهای علمی امتیازدهی شوند تا آنانکه تلاش بیشتری کرده اند و کار خود را کیفی تر و بهتر ارائه داده اند از بقیه متمایز گردند تا بقول معروف سره از ناسره مشخص شود.
رتبه بندی یکی از این روش های سنجش و مقایسه است که امروز در کشورهای توسعه یافته در اشکال مختلف انجام می شود و شرکتها را مورد ارزیابی همه جانبه قرار می دهد. نتایج این رتبه بندی نیز از سوی دست اندرکاران و مسئولان امر مورد قبول واقع می شود و امتیازات و تسهیلاتی برای شرکتهای برتر در نظر گرفته می شود. این کار، آنچنانکه دکتر سلطانی می گوید بر شکل گیری یک نظام عادلانه و کارآمد اقتصادی موثر است و شفافیت در محیط کسب و کار را افزایش می دهد. با دکتر پدرام سلطانی نایب رییس اتاق بازرگانی دراین باره به گفت وگو نشستیم تا از چند وچون و نحوه انجام رتبه بندی کارتهای بازرگانی در ایران بیشتر مطلع شویم.
* آقای دکتر، طرح رتبهبندی در حال حاضر در چه وضعیت و در چه مرحلهای است؟
طرح رتبهبندی از اوایل دوره گذشته اتاق در دستور کار قرار گرفت و کار به صورت پایلوت شروع شد و تعدادی از اعضای اتاق براساس کاری که انجام شد، رتبهبندی شدند. اشکالات و خطاهایی که در طرح بود را تیم مشاوره و اجرایی کار اصلاح کردند و در جریان این چند سال با سازمانهای همکار اعم از سازمان توسعه تجارت، گمرک، استاندارد، سازمان امور مالیاتی، بانکها و … مرتبا پیگیریهایی انجام شد تا آنها هم به عنوان ذی نفعان این طرح نسبت به طرح توجیه باشند و مشارکتشان جلب شود تا خروجی رتبهبندی تاثیر مشهودی برای اعضا داشته باشد.
این مذاکرات پیشرفتهای خوبی داشته هم در سازمان توسعه تجارت و هم در گمرک و الان به صورتی است که سازمان توسعه تجارت مصر است این طرح هر چه زودتر توسعه و گسترش پیدا کرده و بین همه اعضای اتاق تعمیم پیدا کند. البته اخیرا نسبت به نحوه رتبهبندی و سازمان آن و اینکه مستقل و در اتاق ایران باشد یا در استانها ، نظرات متفاوتی به گوش میخورد که طبعا ما باید در سطح هیات رئیسه نسبت به آن سریعتر تعیین تکلیف کنیم. به هر حال کار در جریان است.
* منظورتان از تغییر نحوه رتبهبندی چیست؟ آیا قرار است تغییرات اساسی انجام شود؟
هنوز تصمیم خاصی گرفته نشده است، اما گروهی معتقدند که رتبهبندی به عنوان یک مرکز مستقل و تحت نظارت اتاق ایران باید انجام وظیفه کند و تفکر دیگری معتقد است این کار باید زیر نظر اتاقهای استانها انجام پذیرد. این دو دیدگاه با توجه به اینکه این کار پیشرفت کرده و جدیتر شده، الان بیشتر به گوش میخورد و آشکارتر است اما کمان رتبه بندی اتاق به عنوان یک واحد مستقل در اتاق ایران مشغول انجام کار است و اگر بنا به تغییری باشد در هیأت رئیسه اتاق ایران مورد بررسی قرار می گیرد.
* تا چه اندازه این طرح را در شکلگیری یک نظام علمی و عادلانه موفق میدانید؟
رتبهبندی کاملا با روشهای علمی انجام میشود و خروجی آن باعث میشود افراد و بنگاههای اقتصادی بر مبنای شایستگیهایی که در این طرح تعریف شده و برمبنای شایستگیهای تجاری و تولیدی طبقهبندی شوند. در این طرح هر کس امتیاز بالاتری بیاورد، جزو رتبههای برتر خواهد شد و با شایستگیهای بالاتری در حوزه تجارت و صنعت شناسایی میشود. این روش اگر بتواند با همکاری سازمانهای متعامل فضایی را به وجود آورد که به اعضای با رتبههای بالاتر و دارنده رتبههای زرین و سیمین خدمات بیشتر و سریعتری تعلق بگیرد، شاید تعبیر نظام عادلانهای باشد که از آن اسم برده اید. به این معنا که خدمات با توانمندی و حسن سابقه اعضای اتاق پیوند میخورد و هرچه توانمندی و حسن سابقه بیشتر باشد، خدمات بهتر و با شکل مناسبتری به آنها ارائه میشود.
* منظور از واژه عادلانه به فضای کلی کسب و کار هم برمیگردد. فضای کسب و کار تا چه اندازه میتواند با انجام رتبهبندی بهتر و شفافتر شود؟
اعضا و شرکتهایی که رتبهبندی میشوند و رتبههای خوبی را به دست میآورند، عموما شرکتهایی هستند که سابقه کاری طولانیتر دارند. اعضای جدید و فعالان اقتصادی تازه کار نیستند و سالها در همین فضای کسب و کار فعالیت کردهاند. آنچه که در اجرای کامل و گسترده رتبهبندی میتواند به این تعبیر نزدیکتر باشد این است که هر چقدر سازمانهای دخیل در محیط کسب و کار خدمات خود را بهتر و سریعتر و آسانتر در اختیار شرکتهای رتبهبندی شده قرار دهند، به نوعی محیط کسب و کار را برای آنها سادهتر و آسانتر کردهاند. بنابراین برای یک شرکت خوش نام و خوشسابقه این عین عدالت است که بتواند در محیط کسب و کار مناسبتری فعالیت کند و از خدمات مناسب بهرهمند شود.
* به نظر شما پیشرفت این طرح تا چه اندازه در معرفی بنگاههای معتبر در سطح ملی و بینالمللی جهت تسهیل روابطتجاری موفق خواهد بود؟
به طور کلی دنیای امروز دنیای رقابت است و رقابت هم در تراز سنجی و رتبهبندی خودش را نشان میدهد. امروزه در دنیا رتبهبندی در همه شئونات صورت میگیرد، همانطور که کشورها از جهات مختلف با یکدیگر مقایسه میشوند، مورد سنجش قرار میگیرند و رتبهبندی میشوند. گزارشهایی مثل محیط کسب و کار یا Doing Business، گزارش رقابتپذیری، گزارش شفافیت، گزارش آزادی کسب و کار و بسیاری گزارشهای دیگر، کشورها را با هم مقایسه میکنند. در حوزه ملی کشورها نیز گزارشهایی تهیه و تولید میشود که اجزای مختلف این کشورها را با هم مقایسه میکند، از حوزههای حکومتی مثل استانها و شهرها گرفته که مثلا مطلوبیت زندگی در کدام شهر و منطقه بالاتر است تا فعالیت بنگاههای اقتصادی و مقایسه سودآوری و میزان رشد بنگاه. بنابراین رتبهبندی در حال حاضر به عنوان یک قاعده زندگی مدرن و برای رقابت در فضای مدرن پذیرفته شده است.
متاسفانه ما مدتهاست خودمان را از این قاعده عقب نگه داشتهایم. برای مدت طولانی به رتبهبندی و خصوصا به رتبهبندیهای بینالمللی که جایگاه ما را بد نشان میدادند باور و اعتقاد نداشتیم و برای چند دهه اصلا رتبهبندی در فضای ملی خودمان را هم فراموش کرده بودیم. البته بعضا تلاشهایی توسط بعضی سازمانها مثل سازمان مدیریت صنعتی انجام میشد مثل رتبهبندی صد شرکت برتر، اما در شرایط کنونی رتبهبندی اعتباری برای استفاده در بانکها و موسسات اعتباری، بانک مرکزی و در سازمانهای مالی و مالیاتی بسیار مورد نیاز است که متاسفانه فاقد آن هستیم. شرکتهای بزرگ چند ملیتی که این کار را انجام میدهند و در بسیاری از کشورها مستقر هستند در ایران حضور ندارند. با تعاریفی که کردم، میتوانم نتیجه بگیرم که این حرکتی بسیار خوبی برای جبران مافات است.
در واقع الان داریم برای این موضوع تمرین ملی میکنیم و این حرکت میتواند سنگ بنای خوبی باشد به خصوص آن که در اتاق بازرگانی به عنوان نماد ملی بخش خصوصی انجام شده و قطعا با اعتماد و اطمینان بیشتری از جانب اعضا و فعالان اقتصادی مواجه میشود. اما این کار باید ادامه پیدا کند و از آن الگو برداری شود تا در رتبهبندی اعتباری در سطح ملی هم کارهایی را انجام دهیم و در نهایت با رتبهبندیهایی که در سطح بینالمللی وجود دارد پیوند بخوریم. به هر حال از تنگناهای تحریم که خارج شویم، شناسنامه اعتباری شرکتهای ما برای انجام کارهای بزرگتر در مقیاس جهانی همه جا مورد نیاز است. اگر بانکهای خارجی بخواهند اعتباری به ما بدهند، اگر سرمایهگذاری خارجی بخواهد انجام شود، اگر شرکتهای ما بخواهند در آن سوی مرزها جدیتر حضور داشته باشند ، در سرمایهگذاری تولید و تجارت و …. نیاز به پول و سرمایه است و نیاز مشترک پول و سرمایه هم، امروز رتبهبندی اعتباری است.
* طی چند دورهای که رتبهبندی انجام شده، آیا در سطح بینالمللی برای شرکتهای بازرگانی بازتابی داشته است؟
با توجه به اینکه هنوز این کار گسترش لازم را در بین خود اعضای اتاق پیدا نکرده و لازم است خود ما در اتاق با جدیت بیشتری این کار را ترویج و تقویت کنیم و در مقطعی حتی اجباری بکنیم و اگر به اندازه ای برسد که تعداد شرکتکنندگان در رتبهبندی و تعداد شرکتهای رتبهبندی شده، درصد قابل قبولی از کل جامعه بنگاههای اقتصادی را به خود اختصاص دهند، میتواند مورد استفاده و مورد اعتنا قرار گیرد.
* از ابتدای این طرح، با چه مشکلاتی برای اجرایی کردن آن مواجه بودید؟ به عبارتی، مهمترین موانع اجرای طرح رتبه بندی چه بود؟
برای بررسی مشکلات باید با مجریان طرح بیشتر صحبت کنید، چون کسانی که کار عملیاتی انجام میدهند بیشتر مشکلات را لمس و درک میکنند و آنها باید قضاوت کنند. اما آنچه در فضای خارج از اجرا به عنوان مشکل باید مطرح شود، جا انداختن این فرهنگ در جامعه و در بین فعالان اقتصادی است. مادامی که برای انجام کاری، فرهنگ آن وجود نداشته باشد مسلما انجام آن کار با کندی و اصطکاک بیشتری جلو میرود. مشکل دوم ایجاد یک فهم مشترک و اجماع در خود اتاق بازرگانی و بخش خصوصی در مورد اجزای طرح و روش اجرای آن است. در سطح سیاستگذاری و مدیریت ارشد هم نیاز بیشتری به بررسی ابعاد این طرح داریم تا به یک روش و الگوی مشترک برسیم تا مجریان دچار دوگانگی یا چندگانگی نباشند. مشکل سوم که باید از الان و در سطح کلان برای آن پاسخ داشته باشیم، این است که نباید استنباط شود که اتاق با رتبهبندی میخواهد اعضای خود را به سمت یک تعامل تبعیضی پیش ببرد. مثلا یک گروهی اعضای ویژه ما تلقی شوند و بقیه غیر ازاین باشند. زیرا بحث این است که رتبهبندی کاری است که ما عموما برای استفاده نهادهای بیرون اتاق انجام میدهیم، که سازمانهای مجری و حاکمیتی هستند و به عبارتی محیط کسب و کار را شکل میدهند. اما در داخل اتاق، هر عضو اتاق یک عضو اتاق است و رتبهبندی نباید در استفاده از خدمات اتاق و در مشارکت در فعالیتهای اتاق تاثیری بگذارد و اینطور استنباط بشود. فکر میکنم این سه موضوع را باید پاسخ دهیم که تبدیل به مشکل نشود. بقیه مسائل در حوزه اجرایی است، چون این کار تا حالا در کشور انجام نشده و اجرای هر کار جدیدی در بدو امر با موانع زیادی روبهرو میشود که باید با فرآیندسازی و نهادسازی ازآنها عبور کرد. آشنایی بیشتر با روشها نیز برای رفع مشکلات ضروری است.
* با توجه به اینکه این کار توسط بخشخصوصی انجام میشود و کاملا مستقل از نهاد دولت است، آیا ممکن است اعمال نظرهایی در آن صورت بگیرد و امتیازات خاصی برای بعضی گروهها قایل شوند؟
این طور نیست و این نگاه خیلی بدبینانه است. اتاق محل واسطهگری فعالان اقتصادی نیست که بخواهد سفارشی کار کند. ما موظف به حل و پیگیری مشکلات همه اعضا هستیم و مشکلات مشترک اعضا که همان مسائل محیط کسب و کار است، در صدر موضوعات ما برای پیگیری است. من نسبت به این موضوع جای نگرانی نمیبینم و به نظرم ناآشنایی با طرح ممکن است باعث این توهم شود. بهرحال هرچه ما برای ترویج و تعریف آن بیشتر تلاش کنیم ، این ناآشنایی و نگرانی کمتر میشود.
* به نظر شما چرا این کار باید مستقل از دولت انجام شود؟ وابستگی آن به نهاد دولت چه مخاطراتی دارد؟
ببینید، در دنیای امروز روندی وجود دارد که بیبازگشت است و چندین دهه است که آغاز شده. این روند آن است که دولتها مرتبا کوچکتر میشوند و کارها را بیشتر به بخشخصوصی، به جامعه مدنی و … واگذار می کنند. این فرایند به عنوان یک روش درست و مترقی و عادلانه در کوچکتر کردن دولت و قوی کردن شهروندان و بخشخصوصی در کشورهای دیگر دنبال شده و جواب مثبتی داده و این گونه کارها دیگر در تشکلهای حرفهای انجام میشود.
پس این عرفی است که در جامعه نوین جا افتاده و مرتبا هم در حال تقویت شدن است. مخاطرهای که تعلق داشتن بحث رتبهبندی به دولت میتواند داشته باشد، یکی این است که بودجههای دولتی اگر بخواهد صرف این کارها شود، اینها میتوانند تکرار و تزاید پیدا کنند و دولت مکلف به رسیدگی به همه آنها میشود و از کارهای اصلی خود غافل می ماند. نکته بعد این است که اگر دولتی از چارچوب حکمرانی خوب خارج شود، میتواند از آنها به عنوان ابزارهایی برای اعمال مقاصد و نیات خود استفاده کرده و آنها را از مسیر اصلی خود منحرف کند.
به هر حال پیشبینی آینده ممکن نیست که چه دولتهایی با چه نگرشهایی روی کار خواهند آمد.مسلما نظامهایی که مبتنی بر راه و روش علمیاند، اگر بخواهند با تغییرات دستوری مواجه شوند، قابلیت اتکا و اعتماد به آنها از بین میرود. بنابراین نه در سطح ملی و نه در سطح بینالمللی خیلی مورد توجه و استفاده قرار نمیگیرند.
* به نظر شما دلیل موفقیت نهادهای رتبهبندی مستقل در سطح بینالمللی نظیر S&P، Moody و سایرین چیست؟
همانطور که میدانید این نهادها رتبهبندی اعتباری انجام میدهند و تفاوتی که با رتبهبندی ما دارند این است که آنها صرفا محدود و معطوف و متمرکز بر رتبهبندی اعتباری هستند، رتبهبندی اعتباری بنگاهها و رتبهبندی اعتباری کشورها و در این کار هم متخصص هستد. چندین دهه از عمر این موسسات میگذرد و موسسات مستقلی هستند، نه فقط مستقل از دولت بلکه مستقل از همه ذینفعان این موضوع و مستقل از بانکها، بنگاهها و دولت کار حرفهای انجام میدهند. بنابراین اطلاعاتی که تولید میکنند قابل اتکا است. درواقع رمز موفقیتشان در این است که توانستهاند این اعتماد را در همه مخاطبین خود به وجود آورند که اطلاعاتی که میدهند براساس یک الگو و چارچوب حرفهای و بدون دخل و تصرف و جانبداری و حب و بغض است و بنابراین شما میتوانید کاملا به آنها اتکا کنید. آنها در طول چندین دهه نشان دادهاند که میتوان به آنها اعتماد کرد. ما هم باید این الگو را حفظ کنیم که در عین استقلال، رتبهبندی را انجام دهیم. تفکری که میگوید در رتبهبندی، اتاقها باید راسا ورود کنند ممکن است این مشکل را در آینده به وجود آورد که سلیقه یک اتاق با اتاق دیگر در رتبهبندی فرق کند و در این شرایط چگونه میتوان رتبهبندی اعضای یک اتاق را با اتاق دیگر مقایسه کرد؟ به همین دلیل اگر رتبهبندی یک مرکز حرفه ای مستقل باشد، این اتفاق نمیافتد و همه در یک چارچوب و الگو رتبهبندی را انجام میدهند.
همانطور که اشاره کردم ما هم باید به سمتی برویم که نهادهای رتبهبندی اعتباری در کشور به وجود بیاوریم و مانند نهادهای بینالمللی مانند Moody، S&P و Fitch در ایران هم داشته باشیم. به هر حال خیلی از مجموعههای خارج از ایران اطلاعات تولیدشده توسط این بنگاهها را به خاطر قدمتشان بیشتر مورد توجه میدهند تا اطلاعات تولید شده توسط نهادهای داخلی را. اما باید در نظر داشت که اطلاعات تولیدشده توسط نهادهای ملی، برای کشورخودمان قابل اتکاتر و قابل استفادهتر است و باید حتما این کار انجام گیرد. این دو بحث ضمن آنکه در فرآیند و در عنوان خیلی به همه شبیهاند، در نتیجه با هم تفاوت دارند و تفاوت این است که این کار اتاق صرفا یک رتبهبندی اعتباری نیست بلکه تلفیقی است از اعتبار، سابقه و صحیحالعمل بودن، حجم و اندازه کار، میزان فعالیتهای تشکلی و یکسری شاخصهای تعریف شده که در مجموع برای آنها رتبهبندی انجام میشود.
* رتبهبندی اعتباری نظیر آنچه اشاره کردید نهادهای بینالمللی انجام میدهند، براساس چه دادههایی انجام میشود؟
رتبهبندی اعتباری عموما براساس دادههای مالی انجام میشود و اعداد و ارقام بیشتر مدنظر است مثلا میزان سرمایه شرکت یا فروش، سودآوری، تعهداتش به بانکها، مشتریان، تسهیلات گیرندگان، نسبت سود به فروش و نسبت استقراض به سرمایه یا به فروش. در همین ارقام و اعداد است که بررسیها انجام میشود و در فرمولها و جداول قرار میگیرد و سطوح مختلف رتبهبندی اعتباری را به شرکتها اختصاص میدهند.
* پس در واقع رتبهبندی اتاق ایران با رتبهبندی اعتباری خیلی تفاوت دارد و به طور کلی چیز دیگری است.
البته بخشی از رتبهبندی ما هم اعتباری است. در واقع تعدادی از شاخصها برمیگردد به همین موضوعات مالی و اعتباری بنگاه، علاوه بر آن رتبهبندی ما شاخصهای دیگری هم دارد.
* آیا ما هم به آن سمت خواهیم رفت که رتبه بندی اعتباری داشته باشیم؟
در این رتبهبندی نه، چون کارکرد دیگری دارد ولی این میتواند پایه و مبنای خوبی قرار گیرد که آن کار را هم انجام دهیم، به جهت آن که در مقررات و قوانین این تکلیف ایجاد شده و اتاق هم دارد فعالانه در بحث رتبهبندی اعتباری مشارکت میکند. حتی تکلیف دیگری هم به اتاق شده که بنگاهها و شرکتهای پیمانکار و خدماتدهنده به دولت را رتبهبندی کند، همانکاری که سابقا سازمان برنامه و بودجه انجام میداد و در حال حاضر معاونت برنامهریزی انجام میدهد. این کار هم بتدریج باید با تولیگری اتاق انجام شود. بنابراین انواعی از رتبهبندی قرار است انجام شود و انواعی از رتبهبندی هم وجود دارد. لذا این رتبهبندی، رتبهبندی کارتهای بازرگانی است که بخشی از آن شباهت دارد به رتبهبندی اعتباری و بخشی دیگر مختص به کارتهای بازرگانی و فعالیت اعضا نسبت به اتاق است.
* به نظر شما مهمترین تسهیلات اعطایی که بیشترین تاثیر را در محیط کسب و کار دارند، کدامند؟
شرکتهای رتبهبندی شده چون اعضای اتاق هستند، وجه مشترکشان این است که یک کارت بازرگانی برای صادرات و واردات گرفتهاند. یعنی عموم اعضای اتاق به این جهت عضو اتاق هستند که نیاز به صادرات یا واردات داشتند و یا کلا فعالیت تجاریشان صادرات و واردات بوده است. این که گفتم نیاز، یعنی بعضی شرکتهای تولیدی هستند که نیاز به واردات مواد اولیه خود دارند اما لزوما واردات تجاری نمیکنند. آنها عضو اتاق میشوند. شرکتهایی که واردات و صادرات تجاری دارند هم به همین ترتیب و اینها بخش عمدهای هستند، البته به غیر از شرکتهای حمل و نقل که به خاطر امور حمل و نقل عضو اتاق هستند. وجه مشترک اکثریت اعضای اتاق، عملیاتی است که در همین راستا انجام میدهند یعنی نیاز دارند به اینکه کارشان در سازمانهای ذیربط مثل گمرک، سازمان توسعه تجارت، سازمان بنادر و کشتیرانی و سازمانهایی که متولی مستقیم و نزدیکتر کسب و کار هستند، مثل سازمان امور مالیاتی، تامین اجتماعی، موسسه استاندارد و … سریعتر، سادهتر، با هزینه کمتر و با شفافیت بیشتری انجام شود. اگر این مجموعهها همکاری خود را تقویت و رتبهبندی را جدی تلقی کنند و خدمات ویژهای را برای اعضای رتبهبندی شده در نظر بگیرند، این خدمات به خود آن سازمان هم نفع میرساند به جهت آنکه این رتبهبندی الگویی است از شفافیت و میزان اعتماد و نشان میدهد شرکتی که حائز همه این امتیازات است، یک شرکت فعال، شفاف، توانمند، بزرگ و خوش سابقه است. بنابراین شرکتی که همه این ویژگیها را دارد، یک شرکت قابل اعتماد است و نیازی نیست که این سازمانها با تردید کارهای شرکت را انجام دهند ونگران سوءاستفاده یا کار خلاف باشند. این اتفاق اگر بیفتد، هم محیط کسب و کار برای این شرکتها روانتر و بهتر میشود و هم کار سازمانهای حاکمیتی سادهتر و سریعتر میشود زیرا تمرکز نظارتشان را از روی یک گروه شفاف، بر گروهی میگذارند که هنوز چندان شناسایی نشدهاند و فعالیتهایشان هنوز در حدی نیست که رتبهبندی به آنها تعلق بگیرد.
*منظورتان این است که تسهیلات خاصی به این شرکتها اعطا نمیشود و همان اعتباری که با این کار پیدا میکنند بهترین تسهیلاتی است که به آنها تعلق میگیرد.
بله، ببینید، مثلا گمرک و تعدادی دیگر از سازمانها مثل موسسه استاندارد الان مشغول سورتینگ خدمات خود هستند که مثلا کدامیک از خدمات را با معافیتهایی از بازرسی، رسیدگی، توقف یا مراجعه برای شرکتهای رتبهبندی شده انجام دهند. اینها دارند تسهیلاتی این چنینی قایل میشوند.
* اصولا چرا از رتبهبندی به عنوان یکی از عوامل اصلی شفافسازی محیط کسب و کار یاد میشود؟
به لیل آنکه در هر دو طرف اتفاقاتی در این راستا میافتد. رتبهبندی یعنی اینکه در یک طرف، شرکتی خود را کاملا به معرض قضاوت گذاشته و همه اطلاعات خود را روی میز رتبهبندی بگذارد و بگوید من این هستم و تمامی اطلاعاتی را که میخواهید در اختیارتان قرار می دهم پس من شفاف هستم. از آن طرف هم سازمانهای حاکمیتی میگویند ما هم تمام تنگناها و مقررات و محدودیتهایی را که برای بنگاه گذاشتهایم، در مورد شرکتهای شفاف کنار میگذاریم و رودررو و بدون اینکه بخواهیم بنگاه را در رفت و آمد و پیچ و خمهای مقرراتی گیر بیاندازیم، کارهای آن را انجام میدهیم، پس محیط کسب و کار برای آنها هم شفاف میشود. معنای شفافیت در محیط کسب و کار این است که بتوانید از رویهها و مقررات پیچیده و دست و پاگیر رها شوید. در واقع معنای اصلی آن این است که در کنار این که باید تقارن در ارائه اطلاعات وجود داشته باشد، یعنی اطلاعاتی که سازمان دارد بنگاه هم داشته باشد و اطلاعاتی که این بنگاه دارد آن بنگاه هم داشته باشد، همه اطلاعات باید به نوعی توزیع شود و کارها پشت درهای بسته یا با رویههای تعریف نشده انجام نشود. این یک بخش است و یک بخش هم سادهسازی و روانسازی است که میتواند شفافیت را به وجود آورد.
* به نظر شما رتبه بندی تا چه اندازه می تواند کسب و کار ایران را برای هدایت در مسیر دستیابی به اهداف مشخص شده در اسناد بالادستی همچون برنامه های توسعه، افق 1404، قانون بهبود مستمر محیط کسب و کار و …. راهبری نماید؟
همانطور که گفتم رتبهبندی باید در شئونات مختلف انجام گیرد و فقط انجام رتبهبندی بازرگانی تمامی خواسته های ما را برآورده نمیکند.
رتبهبندی اعتباری به بانکها کمک میکند برای اینکه تسهیلات معوق کمتر شود و برای اینکه شرکتهایی که توانایی اعتباری ندارند بیشتر مورد مراقبت قرار گیرند و اعتبارات با سهولت بیشتری در اختیار شرکتهایی که توانایی دارند قرار گیرد. حاصل دیگر رتبهبندی این است که فضای رقابت را بیشتر فراهم میکند، از این نظر که بنگاهها جایگاه خود را شناسایی میکنند و میتوانند براین اساس نسبت به رقبایشان هدفگذاری و ترازسنجی کنند و خودشان را بالا بکشند. به این ترتیب رقابت به وجود میآید، چون میبینند کجا هستند و میدانند که دیگران هم دارند میبینند که اینها کجا هستند و باید تلاش کنند. مثل یک مسابقه دو و میدانی که افراد نشستهاند و نگاه میکنند و دوندهها هم آن وسط هستند و هم وضعیت خود را مقایسه میکنند و هم متوجهاند که دیگران دارند آنها را نگاه میکنند و باید تلاششان را بیشتر کنند. این حاصل رتبهبندی است و …
*به این ترتیب فضا کاملا رقابتی میشود.
بله، فضا کاملا رقابتی میشود و ما برای رسیدن به اهداف 1404 باید بتوانیم سرعت را بیشتر کنیم، چگونه؟ با رقابت بیشتر.
*در واقع، این رتبهبندی میتواند شروع خوبی باشد برای انجام کارهای بزرگتر و مهمتری از این دست که تاکنون انجام نشده و باید انجام شود.
بله، این شروع مبارکی است و ما خوشحالیم که اتاق در این زمینه پیشقدم شده و غیر از این هم از خودمان انتظار نداشتیم. چون بخشخصوصی و معنای واقعی آن در رقابت متجلی میشود. رقابت هم باید سنجههایی برای شناسایی داشته باشد که یکی از مهمترین آنها همین رتبهبندی است.
* آیا اتاق بازرگانی به غیر از این طرح، طرحهای رتبه بندی دیگری در آینده دارد؟
بله، در دو حوزه دیگر هم ماموریت رتبهبندی داریم. یکی در بحث اعتباری است که با بانک مرکزی و معاونت امور اقتصادی همکاری داریم تا یک شرکت ملی رتبهبندی ایجاد شود. دیگر اینکه براساس قانون استفاده حداکثر از توان ساخت داخل، وظیفه رتبهبندی شرکتهای خدماتی و پیمانکاری که به دولت خدمات میدهند به اتاق واگذار شده و برای آن هم در حال برنامهریزی هستیم که کار را انجام دهیم. گزارش رقابتپذیری هم که متولی آن اتاق است، در حال انجام است. بنابراین در شئونات مختلف ما به این موضوع ورود کردهایم. گزارش بهبود محیط کسب و کار را هم در اتاق مورد توجه قرار دادهایم که در مورد آن به ارائه راهکار و تحلیل بپردازیم. در شورای گفتوگو و در دبیرخانه ماده 76 به دنبال شناسایی و رفع مقررات و قوانین مخل کسب و کار و بخشنامهها و رویههای مزاحم بخشخصوصی هستیم که همه اینها نهایتا منجر به شفافیت محیط کسب و کار و بهبود آن و بیشتر شدن رقابت در اقتصاد کشور و شکوفایی بیشتر بخشخصوصی و در نهایت افزایش نرخ رشد اقتصادی و برآورده شدن آرزوهایمان میشود. ما تلاش خود را به اندازه خودمان انجام میدهیم. معنای گفته من این نیست که ما به تنهایی میتوانیم همه این اتفاقات خوب را رقم بزنیم. اگر همه کشور همراه ما باشند، این اتفاق خواهد افتاد.
منبع: ویژه نامه دنیای اقتصاد
بدون دیدگاه