عمری به هر مجلس و مکتب که نشستند از ایران به‌عنوان شاهراه جهان یاد کردند، اما بر اثر غفلت‌ورزی و فرصت‌سوزی، مجال تردد انسان، کالا و داده از این شاهراه به دیگر رقبا واگذار شد که آنها هم برای بهره‌مندی از چنین جولانگاهی، لحظه‌ای فروگذار نکردند و نتیجه اینکه اندک اندک این شاهراه از ‌رونق افتاد، اما افزون بر بی‌عملی دولتمردان، حالا تغییرات اقلیمی، سرعت گذر کشورها از سوخت‌های فسیلی، برنامه‌ریزی برای کربن‌زدایی و رفتار مسامحه‌آمیز ایران در مقابل همه این مسائل نیز مزید بر علت شده و جایگاه کشورمان را در نقشه ژئوپلیتیکی آینده جهان کمرنگ‌تر کرده و بیم آن می‌رود که ره به کنگره کاخ جهان گم شود و تخت و مسند جم به باد رود. پس باید چه صلاح اندیشید و چه طرحی در انداخت؟ در این گرماگرم که همسایگان هم با کشورهای غربی هماهنگ شده‌اند و با هدف ساخت دنیای جدید مشغول برنامه‌ریزی و اجرا هستند، حتی با فرض تغییر رویکرد سیاستمداران در آینده هم کار برای ایران دشوار است، چراکه قد رقبای منطقه‌ای ما مرتب در حال بلندتر شدن است و جیبشان از جیب‌های خالی ما به‌مراتب حجیم‌تر. علاوه بر این، در حالی که ما به استهلاک زیرساخت و خروج بی‌محابای نیروی انسانی متبحر دچاریم، آنها به‌دنبال آموزش و پرورش نیروی انسانی مجرب هستند، زیرساخت‌هایشان را تقویت می‌کنند و امنیت به کشورشان می‌بخشند. در چنین فضای پر چالش و پر از نااطمینانی، کارشناسان معتقدند که تنش‌زدایی از روابط بین‌المللی شاه‌کلید خاک‌برداری از این شاهراه مسدودشده است.

 

دکتر حسین سلاح‌ورزی، رئیس سازمان ملی کارآفرینی، در گفت‌و‌گو با ترابران، درباره جایگاه ایران در نقشه ژئوپلیتیکی آینده جهان با اشاره به نهضت کربن‌زدایی از سوخت‌ها و شکل‌گیری تدریجی اتحادهای جدید همچنین تغییر نقش سنتی کشورها می‌گوید: «ما همیشه روی دو مزیت ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک خود تمرکز ویژه‌ای داشتیم و از داشتن این مزیت دلخوش و سرخوش بودیم و به‌اشتباه گمان می‌کردیم که این مزیت‌ها دائمی و پایدار خواهند بود، در حالی که با توجه به‌سرعت وقوع تغییرات جهانی در حوزه‌های مختلف، روزبه‌روز این مزیت‌ها بیش‌ازپیش رنگ می‌بازد و بالاخره از دست خواهد رفت.»

او با بیان اینکه یکی از این مزیت‌های ما دسترسی به منابع سوخت فسیلی گسترده اعم از منابع نفتی و گازی و کسب درآمد از آنها است، تاکید می‌کند: «با این وجود، جهان با هدف کربن‌زدایی در حال گذر از سوخت‌های فسیلی است و استفاده از سوخت‌های سبز و غیرفسیلی روزبه‌روز در حال گسترش است و جایگزین نفت و گاز می‌شود؛ اما ما حتی با دارا بودن منابع عظیمی در این بخش‌ها به دو دلیل تاکنون نتوانستیم از این موهبت به‌درستی بهره‌مند شویم و با تداوم روند فعلی، در آینده هم نمی‌توانیم به‌عنوان یک مزیت به آن نگاه کنیم.»

مزیت از دست رفته

سلاح‌ورزی دلیل این وضعیت را در عدم توجه به دو نکته می‌داند و می‌افزاید: «نخست ما به‌دلیل عدم مدیریت مصرف، عدم صرفه‌جویی و بهره‌وری در داخل کشور به‌جایی رسیده‌ایم که عمده منابع قابل استحصال و قابل استخراج‌مان را باید خودمان در داخل کشور مصرف کنیم، ضمن اینکه در سال‌های گذشته به‌واسطه تحریم‌های گسترده عملاً سرمایه‌گذاری ما در حوزه نفت و گاز متوقف شده و این کمبود و کاهش نرخ اقتصادی در حوزه نفت و گاز باعث شده که عملاً نتوانیم ظرفیت جدیدی را ایجاد کنیم تا از محل آن افزایش تولید و صادرات داشته باشیم. این در حالی است که استقبال جهان از سوخت‌های غیرفسیلی نیز مزید بر علت شده و بر کمرنگ شدن و حتی از بین رفتن مزیت ژئوپلیتیکی ما کمک کرده است.»

او با تاکید بر این موضوع که در سال‌های گذشته همه دارندگان منابع نفت و گاز از این منابع به‌عنوان ابزار قدرت و اعمال فشار بر دیگران استفاده می‌کردند، می‌گوید: «اوج این نگرش را در برهه جنگ روسیه و اوکراین نظاره‌گر بودیم، بنابراین مصرف‌کنندگان بزرگ انرژی خیلی جدی به‌دنبال راهکارهای جایگزین رفتند تا زنجیر تعلق به انرژی فسیلی را از پای خود باز کنند.»

سلاح‌ورزی: ما همیشه روی دو مزیت ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک خود تمرکز ویژه‌ای داشتیم و به آنها دلخوش بودیم و به‌اشتباه گمان می‌کردیم که دائمی و پایدارند، در حالی که با توجه به‌سرعت وقوع تغییرات جهانی در حوزه‌های مختلف، روزبه‌روز این مزیت‌ها رنگ می‌بازد و بالاخره از دست خواهد رفت

رئیس سازمان ملی کارآفرینی، درباره مباحث لجستیکی و حمل‌ونقلی معتقد است: «در این حوزه هم تقریباً همین وضعیت مشابه وجود دارد، زیرا در حالی‌ که در همه این سال‌ها ما یک موقعیت جغرافیایی کم‌نظیر را داشته‌ایم و می‌توانستیم با توسعه زیرساخت‌ها، تفاهم‌ها و توافق‌ها با همسایگان و کشورهایی که این مسیرها برایشان اهمیت داشت، در راه توسعه این زیرساخت‌ها گام برداریم و بهره‌برداری خوب و مناسبی از این کریدورها و مسیرها داشته باشیم و دو رهاورد ارزشمند برای کشور رقم بزنیم، اما غفلت ورزیدیم، فرصت سوزاندیم و کشورهایی که مسیر ایران برایشان مهم بود، ترجیح دادند از آلترناتیوهای موجود برای مسیرهای ایران استفاده کنند.» او درباره رهاوردهای ارزشمند کریدورهای ترانزیتی برای ایران تصریح می‌کند: «نخستین ارمغان این موضوع امنیت بود؛ به‌صورتی که وجود این مسیرهای حمل‌ونقلی و کریدورها به‌عنوان یک مانع یا عاملی بازدارنده در اعمال تحریم یا اعمال فشار به ایران نقش ایفا می‌کرد. دوم هم اینکه می‌توانست منبع درآمدی و محل ارزآوری برای کشور تلقی شود؛ اما نشد.»

این کارآفرین می‌افزاید: «اوج این فرصت‌سوزی نیز در درگیری‌های نظامی سوریه و اوکراین دیده شد که ما می‌توانستیم معادل درآمد نفتی از کریدور شمال - جنوب درآمد ترانزیتی داشته باشیم، اما به دلایلی اعم از دیر جنبیدن، نبود زیرساخت‌های کافی و لازم، فقدان امکان سرمایه‌گذاری و پایین بودن توان سرمایه‌گذاری در کشور سود این موقعیت نصیب کشورهایی مانند ترکیه می‌شود.»

در آینده جایگاهی نخواهیم داشت؛ اگر…

رئیس سازمان ملی کارآفرینی ایران با بیان اینکه اگر نظام حکمرانی کشور ایران همین سیاق و رفتار را ادامه دهد، متاسفانه ایران در نقشه ژئوپلیتیک آینده جهان جایگاهی نخواهد داشت، درباره نقش تحریم‌ها و همچنین نظام مدیریتی چه در بخش دولتی و چه بخش خصوصی در شکل‌گیری این موقعیت، خاطرنشان می‌کند: «متاسفانه از منظر سیاست خارجی، اقتصاد ایران با سیاست گره خورده و جدا از غیرمنصفانه و غیرعادلانه بودن تحریم‌های دولت آمریکا، سازمان ملل و اتحادیه اروپا در همه این سال‌ها، سیاست خارجی و تنازع با جامعه جهانی منجر به بیرون افتادن ایران از زنجیره ارزش و اقتصاد بین‌الملل شده و تحریم‌های ناعادلانه‌تری برای اقتصادمان رقم زده است.»

سلاح‌ورزی می‌افزاید: «تحریم‌ها چند وجه اصلی دارد اعم از وجه کالایی در حوزه انرژی مانند تحریم محصولات پتروشیمی، وجه پولی بانکی مالی که ارتباط ایران را با جامعه جهانی قطع کرده و موجب از بین رفتن امکان سرمایه‌گذاری خارجی و در نهایت قطع ارزآوری برای کشور شده و وجه حمل‌ونقلی که حمل‌ونقل دریایی و هوایی ایران را چه از نظر بیمه و چه از لحاظ سرویس‌دهی و خدمات‌دهی هدف قرار داده، اقتصاد این بخش را فلج کرده است و امکان سرمایه‌گذاری در توسعه زیرساخت‌ها را از ما گرفته است.»

او معتقد است: «در حوزه سیاست‌های داخلی نیز با نوع مقررات‌گذاری و فضای کسب‌و‌کار عملاً امکان حضور بخش خصوصی را هم در حوزه انرژی و هم در حوزه حمل‌ونقل از بین برده‌ایم. شرکت‌های بزرگ یا بخش خصوصی توانمند ایران هم هر جایی که برای اجرای یک کار بزرگ وارد صحنه شده، خاطره خوشی از دولت‌ها ندارد؛ زیرا حمایت ندیده و پشتشان خالی شده است.»

رئیس سازمان ملی کارآفرینی ایران با اشاره به اینکه دولت در ایران هیچ زمان به بخش خصوصی احترام نگذاشته، خاطرنشان می‌کند: «همچنین به‌دلیل عدم حاکمیت قانون و غیرقابل پیش‌بینی بودن شرایط سیاسی و اقتصادی کشور عملاً امکان شکل‌گیری سرمایه‌گذاری‌های بزرگ در بخش خصوصی معنا و مفهومی ندارد.»

شکل‌گیری عزم جدی به دور از شعار

هنگامی که از حسین سلاح‌ورزی خواستیم که برای پشت سر گذاشتن این شرایط اورژانسی یا حداقل جلوگیری از وخیم‌تر شدن شرایط راهکارهای پیشنهادی خود را اعلام کند، گفت: «اگر صادقانه بگویم نخستین راهکار، تعیین تکلیف نظام تحریم‌هاست؛ یعنی سیاست بین‌الملل باید به نتیجه‌ای برسد که اساساً تلاش برای رفع این تحریم‌ها در دستور کار قرار بگیرد. همچنین باید ماجرای FATF در کشور تعیین تکلیف و شرایط آنها پذیرفته شود.»

این کارشناس و تحلیلگر اقتصادی در پایان سخنان خود خاطرنشان می‌کند: «نکته بعدی هم یک عزم جدی به دور از شعار است؛ چراکه همه دولت‌ها همیشه درباره واگذاری صحنه به بخش خصوصی، افزایش حضور آنها در اقتصاد و عدم دخالت در قیمت‌گذاری و… شعار داده‌اند. در حالی که اگر این شعارها جامه عمل بپوشد، آنگاه شاید بشود گفت که در میان‌مدت یا بلندمدت امکان تغییر و گشایش وجود خواهد داشت و به تبع آن در آینده هم کشورمان جایی در نقشه ژئوپلیتیک جهان پیدا خواهیم کرد.»

مانع‌آفرینی به لطف سیاست‌های حاکمیت

درباره جایگاه ایران در نقشه ژئوپلیتیکی جهان، نظر دکتر پدرام سلطانی، تحلیلگر اقتصادی و نایب‌رئیس سابق کنفدراسیون اتاق‌های بازرگانی آسیا - اقیانوسیه را هم جویا شدیم.

او با بیان اینکه «آینده» یک واژه عمومی است که اگر آن را به زمان مقید نکنیم نمی‌توانیم درباره آن نظر دهیم، می‌گوید: «در آینده دور، شاید شرایط به‌گونه‌ای فراهم شود که ایران به نقشه ارتباطی جهان برگردد، اما آنچه در آینده نزدیک یعنی 10 تا 15 سال آینده شاهدیم، چنین چشم‌اندازی را برای ما ترسیم نمی‌کند. آنچه از ایران به نظر می‌رسد، شاهراه مسدود شده‌ای میان شرق - غرب و شمال - جنوب است که در سال‌های گذشته، مادام به لطف سیاست‌های حاکمیت روی آن خاک ریختند و مانع و سد ایجاد کردند و با وجود اینکه تردد میان شرق و غرب و شمال و جنوب با نیازهای روز افزون جابه‌جایی کالا، مسافر و داده در حال افزایش است، اغلب کشورها ترجیح دهند با ایجاد و بهره‌برداری کریدورهای جدید، از کنار ایران عبور کنند و با چالش‌های این چهارراه مسدودشده مواجه نشوند.»

این تحلیلگر اقتصادی با یادآوری این موضوع که از دو دهه گذشته، به‌ویژه با آغاز ماجراجویی‌های هسته‌ای ایران مرتباً شاهد تقویت کریدورهای موازی مسیرهای ایران، خطوط انتقال گاز و نفت و همچنین توسعه تبادلات برقی را در اطراف و اکناف ایران بودیم، تصریح می‌کند: «عملاً هرچه پیش‌تر آمدیم، بیشتر در انزوا و در جدایی از ارتباطات منطقه‌ای میان چهار بخش دنیا قرار گرفتیم، به‌مراتب زیرساخت‌هایمان مستهلک‌تر شد و چیزی جایگزین آنها نشد. نه جاده و شبکه حمل‌ونقلی مناسب داریم و نه خطوط ریلی و ناوگان قوی که بتواند حداقل در همین شبکه‌ها تردد کند و نه بندر توسعه‌یافته داریم که بتواند بیشتر از نیاز خودمان، نیاز چند کشور محصور در خشکی اطرفمان را پاسخگو باشد؛ حتی با توجه به تقاضای موجود کم در مقایسه با ظرفیت‌های ایران، در بعضی شرایط شبکه و ناوگان حمل‌ونقلی و بنادرمان پاسخگوی همان تقاضای اندک هم نیستند.»

او در ادامه می‌افزاید: «در زمان اعمال تحریم‌های روسیه از جانب غرب، فرصت‌های بیشماری برای جابه‌جایی و ترانزیت کالاها از مسیر ایران به وجود آمد، اما ظرفیت بهره‌برداری از آن وجود نداشت و فقط باعث شد که سیلی از تقاضا متوجه ایران شود و کرایه‌های حمل را افزایش دهد. در عین حال، به‌دلیل بی‌کفایتی در زیرساخت، در نهایت کشورهایی که زیرساخت مناسب‌تری داشتند، مسیرهای جایگزین ایران را رقم زدند و این جابه‌جایی کالا را پذیرفتند.»

سلطانی با بیان اینکه در سال‌های گذشته کشورهای اروپایی و منطقه از گره زدن سرنوشت تجاری و ترانزیتی خود با مسیرها و کریدورهای عبوری از ایران پرهیز کرده‌اند، اظهار می‌کند: «با وجود چالش‌هایی که ایران در آن قرار دارد، پیش‌بینی می‌شود که در سال‌های آینده حتی برای نقل و انتقال کالاهای خود نیز دچار مشکل شود.»

سلطانی: به نظر می‌رسد فرصت طلایی حمله روسیه به اوکراین پنجره‌ای بود که دیگر گشوده نمی‌شود، زیرا هم مخاطره انتخاب دوباره ترامپ پیش روی ما است و هم با تصویر فعلی از چهارچوب حاکم بر مدیریت کشور، چندان تفاوت نمی‌کند که رئیس دولت چهاردهم چه کسی باشد؛ چراکه در یک زمین سنگلاخ و پر از کارت قرمز قرار است بازی کند

این تحلیلگر اقتصادی با اشاره به اینکه نبود سرمایه‌گذار خارجی و عدم توسعه زیرساخت‌ها بر استهلاک بیشتر زیرساخت‌های فعلی می‌افزاید، تاکید می‌کند: «این در حالی است که ما خودخواسته، کشور را از راه‌های ارتباطی اینترنت و شبکه‌های مخابراتی محروم کرده‌ایم و عملاً نه فرصت رشد اقتصاد محلی را با اتکای به اینترنت به میزان تقاضا فراهم می‌کنیم و نه این امکان را به وجود می‌آوریم که ایران بتواند در مسیر جابه‌جایی داده قرار بگیرد.» به گفته نایب‌رئیس سابق کنفدراسیون اتاق‌های بازرگانی آسیا - اقیانوسیه؛ در نهایت، با محدود کردن فرصت‌های گردشگری و پرمخاطره قلمداد شدن ایران، ما ظرفیت‌های حمل‌ونقل هوایی را هم از دست می‌دهیم و نظاره‌گر پسرفت وضعیت، عبور فرصت‌ها و بهره‌مندی همسایگان از چنین موقعیت‌هایی هستیم.

او در پاسخ به این پرسش که آیا ما فرصت خاک‌برداری از این شاهراه مسدودشده را به‌دست خواهیم آورد، تاکید می‌کند: «اکنون به سبب فضای بسیار پرچالش و پر از نااطمینانی که وجود دارد، با عمق دید محدودی می‌توانیم شرایط را ارزیابی کنیم، بنابراین به نظر می‌رسد که در این شرایط فعلاً در دیدرس ما چنین فرصتی وجود ندارد؛ زیرا پارادایم حاکم بر نظام حکمرانی کشور نیز سیگنال شرایط رو به گشایش به اذهان ارسال نمی‌کند.»

سلطانی با اشاره به اینکه در این سال‌ها ما شاهد ازدیاد بی‌کفایتی‌ها بودیم و در سه سال گذشته فرصت بازسازی و احیای دوباره یا برقراری دوباره تعاملات در چهارچوب برجام و مذاکره با کشورهای غربی را از دست دادیم، تصریح می‌کند: «به نظر می‌رسد فرصت طلایی حمله روسیه به اوکراین پنجره‌ای بود که دیگر گشوده نمی‌شود، زیرا هم مخاطره انتخاب دوباره ترامپ پیش روی ما است و هم با تصویر فعلی از چهارچوب حاکم بر مدیریت کشور، چندان تفاوت نمی‌کند که رئیس دولت چهاردهم چه کسی باشد؛ چراکه در یک زمین سنگلاخ و پر از کارت قرمز قرار است بازی کند که برای رفع چنین چالش‌هایی رئیس‌جمهور تصمیم‌گیر نیست و نتایج سیاست‌ورزی او برای بهره‌مندی از این فرصت‌ها سهل‌الوصول و سریع‌الوصول نیست.»

نزدیک شدن دورنمای افول

نایب‌رئیس سابق کنفدراسیون اتاق‌های بازرگانی آسیا - اقیانوسیه، در پاسخ به این پرسش که آیا نور امیدی برای اصلاح رفتار ایران برای عبور از انرژی‌های فسیلی و همگام شدن با جهان برای رسیدن به انرژی‌های غیرفسیلی و سبز دیده می‌شود، با بیان اینکه ما با وجود دارا بودن منابع عظیم نفت و گاز، از مسیرهای انتقال انرژی خط خوردیم، می‌گوید: «من هیچ نور امیدی برای اصلاح رفتار دولتمردان و سیاست‌ورزان نمی‌بینم. در کشوری که جریان سرمایه‌گذاری داخلی آن در حال فرار است و آن‌قدر پرریسک و پرچالش است که جذابیت‌های این سرزمین پهناور را برای سرمایه‌گذاران خارجی بسیار محدودتر و کمتر از دافعه‌های آن کرده است، برنامه‌ای برای بهره‌مندی از انرژی نو دیده نمی‌شود. این در حالی است که با تحولات سریع در بهره‌وری انرژی، فناوری‌هایی بر پایه انرژی‌های تجدیدپذیر و فشار و تهدیدهایی که دنیا را به سمت گذر از سوخت فسیلی می‌برد، هرچه جلوتر می‌رویم برای همه کشورها به‌ویژه ایران که اقتصادش را به نفت گره زده است، دوران انرژی‌های فسیلی تمام شده و دورنمای افول در حال نزدیک‌تر شدن است.»

سلطانی: احتمالاً  10 تا 15 سال آینده شاهد بازگشت ایران به نقشه ارتباطی جهان نیستیم. برعکس آنچه از ایران به نظر می‌رسد، شاهراه مسدود شده‌ای میان شرق – غرب و شمال – جنوب است که در سال‌های گذشته، به لطف سیاست‌های حاکمیت روی آن خاک ریخته‌اند و مانع و سد ایجاد کردند

سلطانی نیز همچون سلاح‌ورزی، با بیان اینکه یکی از همین تحولات، افزایش سرعت اروپا برای رسیدن به انرژی‌های تجدیدپذیر در سایه جنگ روسیه و اوکراین بود، خاطرنشان می‌کند: «از طرف دیگر، کشورهایی هم که متکی به انرژی‌های فسیلی هستند در سال‌های زودتر از آنچه پیش‌بینی می‌شد، به چالش قیمت و فروش منابع خود مبتلا شدند؛ به صورتی که کشورهای صاحب منابع نفت و گاز به جز ایران و روسیه با نهایت بهره‌برداری از این فرصت، تلاش دارند در کوتاه‌مدت حجم تولید خود را بیشتر و بیشتر کنند و عملاً تا جایی که ممکن است از این پنجره گشوده برای فروش نفت و گاز، ایجاد ذخایر ارزی و قوی‌تر کردن آن استفاده کنند تا در آینده بتوانند از این محل سرمایه‌گذاری‌هایی داشته باشند و در نقشه ژئوپلیتیک جهان جایگاه خود را حفظ کنند و باز هم دیده می‌شود که ایران در این حوزه نیز دستش بسته مانده است.»

چشم امید به لغو تحریم‌ها نداشته باشیم؛ زیرا…

سلطانی در خصوص امکان لغو تحریم‌ها و برنامه‌ریزی برای رفع این عقب‌ماندگی‌ها در اقتصاد ایران معتقد است: «به دلیل اینکه فعلاً نظام حاکم بر کشور توان و انگیزه آن را ندارد که نقطه پایانی بر منازعات با آمریکا و غرب بگذارد، رفع تحریم‌ها را نمی‌توان در آینده کشور انتظار داشت؛ حتی با فرض اینکه دولتی سر کار آید که در سیاست‌های کلان کشور تغییر اساسی ایجاد و همه را شگفت‌زده کند، تاریخ سیاسی تحریم‌ها در کشورهای دیگر نشان داده که فرآیند برداشته شدن تحریم و بازگشتن کشورهای تحریم زده به روابط عادی اقتصادی کاری زمان‌بر است. در این زمینه، باید به خاطر داشته باشیم که با وجود لغو تحریم‌های عراق از جانب آمریکا در سال 2002 و سقوط صدام حسین، هنوز برخی از تحریم‌های عراق برداشته نشده است و ما اگر همین یک مورد را در نظر داشته باشیم، نباید انتظار داشته باشیم که جریان رفع تحریم‌ها سریع انجام شود.»

این کارآفرین افزود: «همچنین دولت‌ها برای چیزی برنامه‌ریزی می‌کنند که در چشم‌انداز برنامه بتوانند منابع، مصارف، فرصت و تهدیدهای آن را پیش‌بینی کنند، اما چون در تحریم نمی‌توان چیزی را پیش‌بینی کرد، نه برای تحریم و نه برای پساتحریم برنامه نداریم.»

به «زمان» امید می‌بندیم

در بخش دیگری از این گفت‌وگو، از پدرام سلطانی پرسیدیم که اگر بخواهیم آن آینده نزدیک را از 15 سال به نزدیک‌تر برسانیم باید چه اقداماتی انجام دهیم، با تاکید بر اینکه این کار بسیار دشواری است، می‌گوید: «این کار حکومت و دولت است و وقتی آنها برایش آمادگی، تمایل و اعتقاد نداشته باشند، این چشم‌انداز نزدیک نمی‌شود. ما فقط باید منتظر باشیم که معجزه و اتفاقات شگفت دور از ذهن و آرمانی و غیرقابل پیش‌بینی رخ دهد و سیستم حکمرانی ایران با آن اتفاقات تکانی جدی بخورد و به خود بیاید.»

او تصریح می‌کند: «اگر من از 15 سال آینده صحبت کردم به این دلیل است که به هر حال بسیاری از اتفاقاتی که باید در طول زمان برای تکان خوردن سیستم حکمرانی رخ دهد، در کمتر از 10 تا 15 سال رخ نخواهد داد. باید بدانیم که در کمتر از این زمان، نه کسی جابه‌جا می‌شود و نه باورها و اعتقادات تغییر می‌کند و نه تاب‌آوری و آستانه پذیرش مردم در مواجهه با این سیاست‌ها بی‌پایان است؛ بنابراین در یک بازه زمانی طولانی همگرایی میان آن موضوعاتی که مقید به زمان هستند و لاجرم تغییر می‌کنند، به وجود می‌آید و احتمالاً ما هم برایش آماده نیستیم بلکه فقط خوشحال از فرصت به وجود آمده هستیم.»

نایب‌رئیس سابق کنفدراسیون اتاق‌های بازرگانی آسیا - اقیانوسیه در پایان می‌گوید: «امیدواریم در آن زمان، بخش‌هایی که امان و توان انجام کار دارند، بتوانند دوباره دست به دست هم دهند و احیای اقتصاد را از نقطه صفر یا نزدیک به صفر آغاز کنند که کار بسیار سختی است، چراکه قد رقبای منطقه‌ای ما مرتب در حال بلندتر شدن است و جیبشان از جیب‌های خالی ما به‌مراتب پرتر است. علاوه بر آن، در حالی که ما به استهلاک زیرساخت و خروج بی‌محابای نیروی انسانی متبحر دچاریم، آنها به‌دنبال آموزش و پرورش نیروی انسانی مجرب هستند، زیرساخت‌هایشان را تقویت می‌کنند، امنیت به کشورشان می‌بخشند، سیستم مدیریتی خود را به فناوری‌های روز مجهز می‌کنند و بر پایه آن حکمرانی خودشان را شکل می‌دهند. در چنین تصویری، آن زمانی که ایران به روز موعود و آزادی مطلوب برسد، برای رسیدن به سرعت پیشرفت کشورها به کار دشواری دچار می‌شود که چاره‌ای جز امید نیست.»

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *