نایب رئیس اتاق ایران عملکرد دولت را در گشایش روابط تجاری اقتصادی با جهان پس از امضای برجام، در ماههای اخیر مثبت ارزیابی میکند.
نایب رئیس اتاق ایران عملکرد دولت را در گشایش روابط تجاری اقتصادی با جهان پس از امضای برجام، در ماههای اخیر مثبت ارزیابی میکند. پدرام سلطانی اما بر این عملکرد انتقادی هم دارد. سلطانی که روز گذشته از نمایشگاه مطبوعات دیدن کرد, مهمان روزنامه «فرصت امروز» بود و از دستاوردهای بخشخصوصی از مذاکرات با هیات تجاری خارجی و نقش حساس سیاستگذاریهای کوتاهمدت دولت در جهت ایجاد تحول در ساختار اقتصادی کشور گفت. نایب رئیس پارلمان خصوصی کشور گفت: ما باید این دورانگذار و این برزخ امضای برجام تا اجرای برجام را به نوعی از سر بگذرانیم.
از ماراتن ورود هیاتهای تجاری_ اقتصادی به کشور چند ماهی میگذرد، ابتدا با سفر مقامات دیپلماتیک شروع شد و بعد هم آنها به قولشان عمل کردند و شرکتهای بزرگ و هیاتهای تجاری و اقتصادیشان را برای مذاکرات و شروع کار با دولت و بخش خصوصی به ایران اعزام کردند. بخش خصوصی در طول این مذاکرات چه دستاوردهایی داشته است؟
بخش خصوصی در کشور، در سالهای گذشته یک جزیره دورافتاده بود و به نظر من همین آشنایی با هیاتهای تجاری میتواند یک شروع و گام اول برای این بخش باشد. این برقراری اتصال با کشورهای خارجی برای بخشخصوصی بسیار عالی است. اما اینکه همچنان آشناییها ادامه دارد و کار هنوز شروع نشده به این دلیل است که چون هنوز تحریمها برداشته نشده، هنوز برجام اجرا نشده و دیگر اینکه موانع ارتباط ما با جامعه جهانی هنوز برداشته نشده است.
اگرچه جو روانی تحریم برداشته و جو مثبت غالب شد اما ما هنوز ارتباط بانکی یا بیمهای با دنیا نداریم، شرکتهای ما ارتباطسنجی بینالمللی نشدند، ریسک سیاسی کشور سالها محاسبه نشده بود و حالا باید اتفاق بیفتد. ارتباطات بینالمللی حملونقل ما هنوز به حد لازم نرسیده است و شرکتهای بزرگ با ایران همکاریشان را شروع نکردند. اینها مهمترین موضوعاتی هستند که تا مشخص نشدهاند، ما نباید انتظار داشته باشیم اتفاق عملی بیفتد، با فرض اینکه اینها هم محقق میشد حتما به یک دوره رفتوآمد، بررسی و ارزیابی شرکتها نیاز داشتیم و الان آن دوره در حال انجام است و از زمان به خوبی استفاده میشود.
طی نشستهایی که هیاتهای تجاری با بخشخصوصی داشتند، یکی از حرفهایشان این بود که اطلاعات لازم برای حضور و سرمایهگذاری در ایران ندارند، این اطلاعات چطور باید در اختیار آنها قرار گیرد. آِیا فهرستی از شرکتها و ظرفیتهای سرمایهگذاری میتواند نیازهای آنها را تامین کند؟
معرفی و شناسایی ظرفیتها یک کار سازمانیافته دستوری نیست. هم در بخشخصوصی وهم در دولت احساس میکنیم برای پیوند با اقتصاد جهانی آماده نیستیم و در این آماده نبودن که یک واقعیت است میخواهیم کارهایی انجام دهیم که اینها کارهای متعارفی نیستند. عامل و روش معرفی فرصتها این است که شرکتها با هم آشنا شوند، ارتباط بگیرند و مذاکره کنند. معرفی یک لیست از شرکتها در واقع کمک آنچنانی نمیکند، از اسم شرکت و حوزه فعالیتش معرفی حاصل نمیشود و اگر هم بخواهیم از این بیشتر حرکت کنیم و جلوتر برویم به تولید چندین جلد کتاب با حجم انبوهی از اطلاعات میرسیم که باز هم در آن برخی از واقعیتها مورد توجه قرار نمیگیرد. دنیا اصولابه فعالیت اقتصادیاش در تعامل در رفتوآمدهای داوطلبانه شرکتها در بخشخصوصی سامان داده است.
ولی یک جای کار ایراد دارد، خارجیها به اندازهای که لازم دارند اطلاعات کسب نمیکنند و کمی هم سردر گم میشوند؟
البته ما یک نقص اساسی داریم و آن هم این است که اطلاعات مفید برای سرمایهگذاران خارجی به روز و ترجمه شده وجود ندارد. خیلیها به ما مراجعه میکنند و قوانین مهم اقتصادی- تجاری کشور را به زبان انگلیسی میخواهند که ما نداریم. اتاق بک کارهایی را شروع کرده است ولی در واقع اینها کارهای دولت است و باید برای سرمایهگذاری همه قوانینش را ترجمه کند. صرفا اینکه ما قوانین سرمایهگذاری خارجی را ترجمه کرده و به آنها بدهیم کافی نیست. آنها میخواهند بدانند قوانین مالیاتی، بیمه و کار در کشور ما چیست. مجوزها چگونه دریافت میشود و مالیات ارزش افروده چطور است. میخواهند بدانند سایر پرداختها و عوارضها چه تکالیفی را دارند. از حیث قوانین روزآمد یا قوانین متاخر مبارزه با پولشویی مبارزه با جرائم سازمان یافته در کشور ما چطور است. سرمایهگذاران خارجی به این قوانین نیاز دارند و ما متاسفانه نداریم و باید به آنها بپردازیم. ما در بعضی جاها داریم به جاده خاکی میزنیم. جاده اصلی این است که ما اطلاعاتمان را به روز و کامل با یک ترجمه درست و آماده ارائه دهیم.
دولت در جای دیگری هم این روزها مورد نقدهای مثبت و منفی قرار گرفته است، بسته اقتصادی و سیاستگذاریهای موقت که اعلام میکند، مسکن خوانده میشود و ماجرا را بیشتر به این سمت و سو میبرد که تحول آنچنانی در وضعیت اقتصادی ایجاد نمیکند و بهظاهر همه منتظر سیاستگذاریهای طولانی مدت و اثرات پایدار هستند.
این دو در کنار هم مانعی برای یکدیگر نیستند. در کنار تصمیمگیریهای کوتاهمدت هم تصمیمگیریهای پایدار و بلندمدت هم میتوانیم داشته باشیم. آن تصمیمگیریهایی که باید بیشتر در حوزه کسبوکار، مقررات زدایی، اصلاح قوانین و رویهها، اصلاح نظام تامین مالی، بهبود ابزارهادر بازارهای سرمایه و… که اثرات ماندگار و درازمدت دارند انجام شود. کاری که دولت انجام داده، من فکر میکنم مسکن است و خود دولت هم عملا با اعلام اینکه ششماهه است این پیام را داده است.
اما به نظر میرسد به ماجرا سیاه یا سفید نگاه میشود، همه راهحل پایدار و طولانی مدت میخواهند. آیا دولت راه دیگری جز این راه حل موقت و کوتاهمدت داشت؟
این مسکن درد را آرام میکند تا به درمان برسد. اقتصاد ما با برداشته شدن تحریمها میتواند از رکود خارج شده و شرایط مناسبی داشته باشد.ما باید بتوانیم این دورانگذار و این برزخ امضای برجام تا اجرای برجام را به نوعی از سر بگذرانیم. نمیتوانم بگویم بهترین راه است. شاید راه دیگری هم میتوانست باشد. اما من این راه را تایید میکنم. دولت، دولت گرفتاری است و ابزارهایی بیش از این ندارد که بتواند چرخ اقتصاد کشور را به حرکت در بیاورد. دولت خودش هم به دوران پساتحریم دل بسته است و اگر هم دل نمیبست مسیر دیگری نبود. سال آینده میتواند شروع خوبی برای حرکت چرخ اقتصاد کشور باشد و این مسکن هم تا آن موقع جوابخودش را میدهد.
بدون دیدگاه