اغلب مدیران بانکی اذعان دارند که سیستم بانکی ما آمادگی لازم را برای ارتباط کامل و سریع با سیستم بانکی جهانی ندارد. این موضوع دلایل متعددی دارد. البته نباید این‌طور برداشت شود که با اجرایی شدن برجام، روابط بلافاصله برقرار نمی‌شود. به اعتقاد من این ارتباط برقرار خواهد شد اما نه با کیفیت و وسعت مطلوب.

 

اغلب مدیران بانکی اذعان دارند که سیستم بانکی ما آمادگی لازم را برای ارتباط کامل و سریع با سیستم بانکی جهانی ندارد. این موضوع دلایل متعددی دارد. البته نباید این‌طور برداشت شود که با اجرایی شدن برجام، روابط بلافاصله برقرار نمی‌شود. به اعتقاد من این ارتباط برقرار خواهد شد اما نه با کیفیت و وسعت مطلوب.
نخست: همانطور که در گلایه بانک‌ها مشهود است، بانک مرکزی ما هم شبیه همه بخش‌های کشور در چند ماهی که تا اجرای برجام بود سرعت و جدیت لازم را برای انجام مذاکرات، هماهنگی‌ها و تنظیماتش به خرج نداده و طبیعتا بخشی از کار مثل همیشه با تأخیر انجام می‌شود. شاید بعد از اجرای برجام مسئولان باور کنند این اتفاق افتاده و به سمت حل مشکلات و تنگناها بروند.
دوم: بانک‌های ما چندین سال از تغییر و تحولات مقررات بانکی و نظام تأمین مالی جهانی به دور بودند. درحالی‌که بانک‌های ما تلاش می‌کنند خودشان را با مقررات بانکداری بین‌المللی بازل 2 تطبیق دهند، بازل 3 در دنیا مورد توافق و به اجرا گذاشته شده است. در قالب همین موضوع، الزاماتی که برای استقرار کامل‌تر و جدی‌تر حاکمیت شرکتی در نظام بانکی باید به وجود بیاید در بانک‌های ما به دلیل اینکه نیازش احساس نمی‌شده اتفاق نیفتاده است، به همین جهت بانک‌های ما شفافیت لازم را در قیاس با استانداردهای جهانی ندارند و باز هم به همین دلیل سازو کارهای مقابله با پولشویی و جرایم بانکی را در حد مورد نیاز و توقع دنیا در خودشان مستقر نکردند؛ بخشی به جهت تحریم‌ها نمی‌توانست انجام شود، بخشی دیگر هم به دلیل همین تحریم‌ها جدی گرفته نشد و بخش دیگری هم به دلیل مشکلات بانک‌ها مورد غفلت قرار گرفت و بانک‌های ما از به‌روز شدن جا ماندند.
سوم: هیچ‌کدام از بانک‌های ما گزارش‌های مورد تأیید موسسات معتبر حسابرسی جهانی را ندارند، گزارش‌هایی که بتواند وضعیت سلامت مالی آنها را تأیید کند و براساس آن رتبه و شاخص‌های مورد توجه بانک و ریسک اعتباری بانک مشخص شود و سایر مواردی که در این گزارش‌ها قابل احصا خواهد بود.
چهارم: مسئله‌ای که همیشه گفته شده و می‌تواند از موارد بالا بسیار مهم‌تر باشد، وضعیت نامطلوب بانک‌های ما از نظر میزان مطالبات معوق‌شان است. طبیعتا زمانی‌که گزارش حسابرسی بانک‌ها منتشر و توسط موسسات معتبر تأیید شود نشان می‌دهد بانک‌های ما خیلی بالاتر از استانداردهای جهانی مطالبات معوق دارند، که حتی برخی از این بانک‌ها می‌توانند بر اساس این گزارش‌ها ورشکسته تلقی شوند.
پنجم: اندازه بانک‌های ما کوچک و سرمایه‌شان پایین است. به همین دلیل ناچاریم در آغاز اجرایی شدن برجام از بانک‌های کوچک، درجه دو و سه استفاده کنیم. بانک‌های بزرگ ریسک بانک‌های ما را بالا می‌بینند و به نظر می‌رسد تمایل‌شان را با سرعت اعلام نکنند. بنابراین شروع کار با بانک‌های کوچک خواهد بود، بخشی به دلیل ناچاری و دیگری به خاطر عدم تمایل بانک‌های بزرگ. آنها منتظرند گزارش‌های حسابرسی و مالی ما منتشر شود، رتبه‌بندی‌های بین‌المللی اعلام شود و وضعیت شفاف‌تر شود و بعد تصمیم بگیرند. البته به نظر من بانک مرکزی می‌توانست نمونه‌های بیشتری از بانک‌های همانند بانک مسقط را معرفی کند که حق انتخاب بیشتری برای بانک‌های ما باشد، که به نظر می‌رسد این هم متأسفانه با تأخیر انجام می‌شود.
توصیه: تسریع در دادن مجوز به بانک‌های خارجی به حل این مسائل کمک نمی‌کند، بلکه عملاً کانال‌هایی را به وجود می‌آورد که تا حدودی جایگزین کانال‌هایی برای تبادلات بین‌المللی بانک‌های داخلی شوند و اگر بانک‌های ما مشکلات و مسائل‌شان را در کوتاه‌مدت حل نکنند به نوعی می‌تواند تهدیدی برای بانک‌های داخلی باشد.
پیشنهادات: اتفاقی که باید در نظام بانکی ما بیفتد و درجه آمادگی آنها بالاتر و درجه ریسک‌شان پایین‌تر بیاید طبیعتا به غیر‌از مدیریت و حل و فصل مسائل باید تلاش کنند، سرمایه‌های خودشان را افزایش دهند. دیگر اینکه تعامل‌شان با خارج از کشور این باشد که به سمت عرضه سهام به بانک‌های خارجی بروند و بخشی از سهامداران‌شان بانک‌های خارجی به‌ویژه بانک‌های معتبر و جهانی باشند.
کار دیگری که می‌توان انجام داد ادغام است. در این شرایط، بزرگ شدن به شیوه ارگانیک یعنی افزایش سرمایه یا بزرگ شدن با سودشان، زمانبر بوده و قطعاً تا چند سال آینده هم بانک‌ها را به جایی نمی‌رساند که بهتر است چند بانک با هم ادغام شوند. اقدام دیگری که بانک مرکزی می‌تواند انجام دهد در خصوص موسسات مالی و اعتباری غیر‌مجاز است، کاری که به ناچار شروع کرد اما می‌توان آنها را به قصد جذب شدن به بانک‌های فعلی مدیریت کرد. با این روش هم بساط موسسات غیر‌مجاز را جمع می‌کند و هم باعث بزرگ‌تر شدن بانک‌های فعلی خواهد شد.
بانک مرکزی باید همزمان با اجرایی شدن برجام سخت‌گیری‌هایش را نسبت به موسسات پولی و مالی غیر‌مجاز بیشتر کند. همچنین باید به بانک‌های بین‌المللی هشدار دهد که با این موسسات کار نکنند چون برخی از آنها ورشکسته هستند و می‌توانند تبدیل به یک آبروریزی برای نظام بانکی شوند. حتماً باید روشنگری کند بانک‌های مجاز ما کدام‌ها هستند و بانک‌های جهانی فقط با آنها کار کنند. پیشنهاد دیگر ساماندهی صرافی‌هاست که دولت در دوران تحریم‌ها ناچار به استفاده از آنها بود. اما برخی از آنها روش‌های مالی غیر‌شفاف دارند و شائبه پولشویی هم در آنها وجود داشت.
منتشر شده در فرصت امروز
پدرام سلطانی؛ نائب رئیس اتاق بازرگانی ایران

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *