پدرام سلطانی معتقد است که سیاست ارزی درست، سیاستی است که انعکاس واقعیت‌های تولید ملی ما باشد به این معنا که متناظر تولید ملی قوی، ارز قوی و متناظر تولید ملی ضعیف، ارز ضعیف است.

 

بحث پیرامون نرخ ارز، همواره در اقتصاد ایران جریان دارد؛ گاهی حرف از تک‌نرخی‌ کردن آن است، زمانی حرف از چرایی ثابت بودن آن در زمان تک‌نرخی‌ بودن، بدون توجه به افزایش نرخ تورم و یکی، دو سالی هم فریاد از بازار آشفته‌اش که راه را برای سفته‌بازان باز کرد. حالا هم حرف از بازگشت به ارز تک‌نرخی‌ است. به هر حال وضعیت بازار ارز هرچه باشد، یک شاخصه مشترک دارد و آن اینکه همیشه عده‌ای از سیاست‌های اجرایی دولت در این حوزه گلایه‌مندند و قیمت دلار را مناسب نمی‌دانند. نایب‌رئیس اتاق بازرگانی ایران در این خصوص با نقل‌قول از یکی از مشاهیر، می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گوید: «من رمز پیروزی را نمی‌دانم اما رمز شکست آن است که شما بخواهید همه را راضی کنید.» پدرام سلطانی معتقد است که سیاست ارزی درست، سیاستی است که انعکاس واقعیت‌های تولید ملی ما باشد به این معنا که متناظر تولید ملی قوی، ارز قوی و متناظر تولید ملی ضعیف، ارز ضعیف است.
بسیاری از اعضای بخش ‌خصوصی و به‌خصوص صادرکنندگان، نسبت به سیاست دولت در خصوص تعیین نرخ ارز معترض هستند و آن را به نوعی تثبیت نرخ ارز به صورت ناهماهنگ با تورم کشور می‌دانند و انتظار دارند که نرخ ارز همپای تورم بالاتر از نرخ فعلی باشد؛ به نظر شما دولت چگونه می‌تواند نرخ ارز را به نوعی هدایت کند تا همه از آن راضی باشند؟

برای پاسخ به این سوال باید به نکته‌ای اشاره کنم و آن اینکه هیچ اقدامی نمی‌تواند در این مورد اتفاق بیفتد که همه راضی باشند بنابراین اگر دولت یا بانک مرکزی در تصمیمات خود به دنبال جلب رضایت همگانی باشند با ناکامی مواجه خواهند شد. یکی از مشاهیر در این خصوص گفته است که «من رمز پیروزی را نمی‌دانم اما رمز شکست آن است که شما بخواهید همه را راضی کنید.» واقعیت نیز همین است؛ بنابراین تصمیمی باید گرفته شود که جمع جبری آثار آن یا هزینه‌ها و عواید آن بهینه باشد و حتما هر تصمیمی، هزینه‌هایی دارد. به عنوان مثال اگر نرخ ارز افزایش پیدا کند گروهی که واردکننده هستند یا به واردات متکی هستند از این تصمیم، راضی نخواهند بود با بالعکس اگر قرار بر کاهش نرخ ارز به دلایلی باشد، صادرکننده‌ها و تولیدکننده‌ها از این تصمیم خشنود نخواهند بود. اما اعتقاد من در مورد اینکه چه سیاستی باید اتخاذ شود این است که سیاست ارزی درست، سیاستی است که انعکاس واقعیت‌های تولید ملی ما باشد به این معنا که متناظر تولید ملی قوی، ارز قوی و متناظر تولید ملی ضعیف، ارز ضعیف است. اگر ما اعتقاد داریم که تولید ملی ما در حال حاضر در وضعیت قدرت قرار دارد و ما یک کشور توسعه‌یافته و صنعتی هستیم و اقتصادی هستیم که در سال‌های گذشته مشکل و مسئله‌ای نداشتم، ارزش پول ملی ما نیز  می‌تواند صعودی باشد به این معنا که به صورت مرتب ارزش ریال تقویت شود. اما اگر چنین اقتصادی نیستیم و در سال‌های گذشته مشکل داشتیم و تولید ما رنجور و ضعیف و با تورم‌های بالا مواجه بوده است و نرخ رشد پایین داشتیم و سایر مولفه‌هایی که نشان‌دهنده ضعف اقتصاد است، پس ارز ما نیز باید انعکاسی از این واقعیت باشد. بنابراین می‌توانم بگویم که در شرایطی که ما تولید ضعیف و اقتصاد رنجور داریم، اصرار بر حفظ ارزش پول ملی یا احیانا تقویت ارزش پول ملی، خطایی استراتژیک است و منجر به تحمیل فشارهای این استراتژی به تولید و صادرات کشور می‌شود و کشور را به سمت توسعه واردات و بدتر از آن توسعه قاچاق سوق می‌دهد.

برخی معتقدند که اگر دولت نرخ ارز را در شرایط تثبیت و کنترل‌شده نگه ‌ندارد، ممکن است اتفاقات چند سال قبل، دوباره تکرار شود و تورم به‌یکباره افزایش شدید پیدا کند و زندگی را برای مردم عادی مشکل کند. شاید همین موضوع موجب شده است که دولت در شرایط فعلی به سمت تک‌نرخی کردن ارز حرکت نکند.

به نظر من در این خصوص یک انتقال اشتباه مشکل به مردم انجام شده است؛ این موضوع برعکس بود یعنی اصرار بر حفظ ارزش پول ملی با وجود تورم بالای پی‌درپی در چند سال، موجب شد که فنر نرخ ارز فشرده شود و بعد در حالتی که به سمت تحریم رفتیم و منابع ارزی ما از دسترس خارج شد و مانند گذشته نتوانستیم نفت را بفروشیم، دیگر دلارهای نفتی نتوانستند این فنر فشرده را کماکان نگه دارند و این فنر جهید. پس این سیاست اشتباه تورم و اصرار بر حفظ ارزش پول ملی بود که موجب این جهش شد. اما نکته دوم که نکته مهی است این است که هیچ‌کس موافق با افزایش یا تغییر ناگهانی و تغییر فاحش نرخ ارز نیست و من اصلا از چنین سیاستی دفاع نمی‌کنم و حتما بازار ارز باید با آرامش و ثبات همراه باشد اما ثبات به معنای تثبیت نیست و نرخ ارز می‌تواند متناسب با واقعیت‌های اقتصاد کشور و متناسب با نرخ تورم و وضعیت تولید یک آهنگ ملایمی برای تغییر قیمت داشته باشد و به طور طبیعی، این آهنگ ملایم، دیگر موجب هراس و افسارگسیختگی‌ در اقتصاد کشور نمی‌شود. همچنین موجب جابه‌جایی سرمایه‌ها به سمت واسطه‌گری و بازار ارز نمی‌شود بلکه این سیگنال را به بخش تولید کشور می‌دهد و تولید از رقابت‌پذیری نخواهد افتاد و سرمایه‌گذاری‌هایی می‌تواند انجام شود و حداقل در میان‌مدت می‌توان از فروش تولید و صادرات آن مطمئن بود.

مهم‌ترین دلیل دولت را برای کنترل نرخ ارز و به نوعی تثبیت نرخ آن در شرایط فعلی چه می‌دانید؟

من فکر می‌کنم که متاسفانه بعضی چیزها در اقتصاد ما جنبه فرهنگی و در فرهنگ نیز جنبه «تابو» پیدا کرده است در حالی که اقتصاد یک وجه یا یک «واقعیت تابوپذیر» نیست، هیچ‌چیز در اقتصاد تابو نیست مگر علم اقتصاد به این معنا که اگر رفتاری برخلاف علم اقتصاد انجام شود، این رفتار، رفتار نادرست و ناشایستی است اما اگر ما به ارزش پول ملی و حفظ آن تفاخر کنیم، اشتباه است آن هم در شرایطی که واقعیت‌های کشور ما به گونه‌ای دیگر نشان می‌دهد. ما همواره از حرکت به سمت اقتصاد آزاد سخن می‌گوییم در حالی که می‌خواهیم برخی موارد مانند نرخ ارز را به صورت دستوری کنترل کنیم و مهم‌تر از این موارد در شرایطی که درآمدهای ارزی ناشی از فروش نفت کاهش یافته است دولت و بانک مرکزی اگر بخواهند روی پایین نگه داشتن نرخ ارز اصرار کنند به معنای آن است که باید ذخایر ارزی خود را به صورت مرتب به بازار تزریق کنند که تبعات این موضوع برای اقتصاد ما خطرناک‌تر است. بانک مرکزی، بدون ذخایر نمی‌تواند بحران‌ها و تغییرات نرخ ارز را کنترل و مدیریت کند پس باید به گونه‌ای نرخ ارز را در یک بازه شناور و با همان سیاست شناور مدیریت‌شده کنترل کند که موجب حفظ و حتی تقویت ذخایر ارزی بانک مرکزی شود.

بسیاری از فعالان بخش‌ خصوصی در اظهارنظرهای خود از تثبیت نرخ ارز در نرخ‌های فعلی، انتقاد می‌کنند؛ به نظر شما، بزرگ‌ترین مشکلی که به دلیل اعمال این سیاست برای فعالان اقتصادی ما به وجود آمده است، چیست؟

مهم‌ترین مشکل این نوع تثبیت این است که توجیه تولید کشور و قدرت صادراتی کشور را تحلیل می‌برد. به این معنا که در درازمدت روی رقابت‌پذیری اقتصاد کشور، حجم صادرات، تراز تجاری و دارایی‌های بانک مرکزی تاثیر منفی می‌گذارد. دولت باید متوجه تمام این موضوعات باشد. البته باید به این نکته اشاره کنم که بخش ‌خصوصی در شرایطی که اقتصاد ما از زیر بار فشار تحریم و ان‌شاء‌الله به‌زودی از زیر بار محیط نامناسب کسب‌وکار خارج می‌شود حتما باید برای تقویت بهره‌وری خود، بازسازی و نوسازی تکنولوژی و ماشین‌آلات و همین‌طور تقویت مدیریت را مد نظر قرار دهد و در این راه تلاش و کوشش و سرمایه‌گذاری کند. اما طبیعی است که بخش‌ خصوصی به آن سمت هم نمی‌رود اگر از آینده بلندمدت و میان‌مدت سرمایه‌گذاری اطمینان نداشته باشد و یکی از مولفه‌های سرمایه‌گذاری این است که نرخ ارز به گونه‌ای باشد که رقابت‌پذیری اقتصاد کشور را تقویت کند. بگذارید از دنیا یک شاهد بیاورم؛ در دو سال گذشته در دنیا قیمت نفت و محصولات معدنی کاهش چشم‌گیری یافت و اقتصادهایی که تا حدی متکی به این اقلام و اتفاقا جزو اقتصادهای بزرگ دنیا نیز هستند، ارزش پول ملی خود را طی حدود یک سال و نیم گذشته، کاهش دادند به طوری که ارزش روبل روسیه حدود 35 درصد، ارزش رئال برزیل بیش از 30 درصد، ارزش پزوی آرژانتین حدود 40 درصد و ارزش روپیه هند هم کاهش یافت. همچنین ارزش یوآن چین که حتی متکی به معدن نیست نیز کاهش یافت. در هیچ‌کدام از این اقتصاد‌ها کاهش ارزش پول ملی تابو نیست و آنها واقعیت اقتصاد خود را در ارزش پول ملی خود انعکاس دادند. آیا ما قوی‌تر از این اقتصادها هستیم که بر حفظ ارزش پول ملی اصرار داریم؟ در کنار این موضوع توجه کنید که متوسط نرخ تورم در کشور ما در سه سال گذشته، بسیار بالاتر از این کشورها بود و حتی ما اگر این موضوع را نیز در نظر نگیریم و تنها کاهش قیمت نفت و محصولات معدنی را با توجه به اتکای اقتصادمان به نفت و محصولات معدنی در نظر داشته باشیم و رفتاری مشابه این اقتصادهای بزرگ اتخاذ کنیم، باید قبول کنیم که ارزش پول ملی ما کاهش یابد.

چندنرخی بودن ارز در کشور ما خود موجب ایجاد مشکل و مفسده است، دولت نیز بارها از تک‌نرخی‌ کردن ارز سخن گفته است. به نظر شما، دلیل اینکه دولت با وجود وعده‌ها در این خصوص کاری نمی‌کند چیست؟

اولین و مهم‌ترین دلیل این است که تک‌نرخی‌ شدن ارز، زمانی محقق می‌شود که روابط پولی و بانکی ما با دنیا برقرار شود. هنوز این اتفاق به صورت دقیق و کامل برای ما نیفتاده است و نیاز به زمان دارد که همه بانک‌ها به سوئیفت وصل شوند و روابط کارگزاری بانک‌ها برقرار شود و ما آزادانه و به صورت گسترده بتوانیم ارتباطات ارزی با دنیا داشته باشیم. با این اتفاق، زمینه لازم برای تک‌نرخی‌ کردن ارز، فراهم می‌شود و بانک مرکزی می‌تواند به آن سمت حرکت کند و من امیدوارم که بانک مرکزی این حرکت را به نحوی مدیریت کند که در مدت‌زمان نسبتا کوتاهی اتفاق بیفتد و مهم‌تر از آن، این است که به هر حال تعیین نرخ ارز واحد با نگاه حرفه‌ای و علمی به واقعیت‌های اقتصاد کشورمان باشد. ارز ما ظرفیت و امکان تقویت در این شرایط ندارد پس برای تعیین نرخ ارز باید بیشتر نگاه به نرخ ارز بازار باشد تا نرخ ارز مبادله‌ای یا بانک مرکزی.

اجرای برجام می‌تواند بر اجرای تک‌نرخی‌ کردن ارز تاثیرگذار باشد؟ تاثیر کاهش قیمت نفت را چگونه ارزیابی می‌کنید، آیا ممکن نیست اتفاقات چند سال قبل را باز هم در بازار مشاهده کنیم؟

صددرصد اجرای برجام تاثیرگذار است، بدون آن نمی‌توانستیم ارز خود را تک‌نرخی‌ کنیم و حالا که این اتفاق افتاده است، زمینه تک‌نرخی‌ شدن نیز فراهم شده است. در خصوص تاثیرگذاری کاهش قیمت نفت نیز همان‌طور که شما اشاره کردید این احتمال وجود دارد. به همین دلیل نیز من توصیه نمی‌کنم که بانک مرکزی روی ارزهای با نرخ پایین اصرار کند زیرا این کار، می‌تواند تقاضا را  افزایش دهد و در نهایت، ذخایر ارزی بانک مرکزی را تحلیل ببرد و به جایی برسد که بانک نتواند از هیچ نرخی دفاع کند و آن‌گاه بازار به صورت افسارگسیخته دچار مشکل و نوسان شود. به نظر من دولت باید نرخ ارز مبادله‌ای را به صورت تدریجی به نرخ ارز آزاد برساند. حتی در شرایطی اگر این کار به‌درستی و تدریجی انجام شود، نرخ ارز آزاد هم می‌تواند به سمت نرخ ارز مبادله‌ای حرکت کند اما اگر به‌درستی انجام نشود، نرخ ارز آزاد نیز ممکن است افزایش پیدا کند. در حقیقت انجام این کار، نیاز به دقت، حساسیت و محاسبه دارد و ساده‌ نیست. تک‌نرخی‌ کردن ارز که در دولت هشتم انجام شد شاید یکی از بزرگ‌ترین کارهایی است که در اقتصاد کشور در آن زمان، انجام شد. پیش از آن نیز برای تک‌نرخی‌ کردن ارز تلاش شد، از جمله در دولت آقای هاشمی رفسنجانی و همچنین در دولت هفتم که البته این اتفاق نیفتاد، باید گفت که متاسفانه سوء‌مدیریت‌ها و تحریم‌ها این دستاورد را از بین برد و حالا مجددا باید این اتفاق بیفتد. خوشبختانه در شرایطی که رغبت و تمایل به سمت اقتصاد ایران زیاد شده است، بانک مرکزی می‌تواند این موضوع را طوری مدیریت کند که این اتفاق بیفتد.

بخش خصوصی به تعیین قیمت ارز در بودجه نیز انتقادهایی دارد، این انتقادها به چه دلیل است؟

نرخ ارز در بودجه مبنای حسابداری و محاسباتی دارد و نمی‌تواند به معنای نرخ ارز باشد؛ البته آقای نوبخت در جلسه هیئت نمایندگان اتاق بازرگانی ایران اعلام کردند که سیاست دولت، حفظ ارزش پول ملی است. چنین اظهارنظرهایی برای بخش‌ خصوصی نگران‌کننده است چرا که احساس می‌شود در دولت اتفاق نظر وجود ندارد یا نسبت به واقعیت‌های اقتصاد کشور توجه وجود ندارد، که باید این مشکل برطرف شود.

منبع: اتاق تهران

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *