در نظریه ها و مفاهیم مدیریت استراتژیک نظریه ای به نام “چرخه زندگی سازمان” (Organizational Life Cycle, OLC) وجود دارد که عمر سازمان را مانند موجود زنده به برهه های تولد، رشد، بلوغ، افول و مرگ تقسیم می کند.

 

در نظریه ها و مفاهیم مدیریت استراتژیک نظریه ای به نام “چرخه زندگی سازمان” (Organizational Life Cycle, OLC) وجود دارد که عمر سازمان را مانند موجود زنده به برهه های تولد، رشد، بلوغ، افول و مرگ تقسیم می کند. تفاوت سازمانها با موجودات زنده در چرخه زندگی اینست که سازمانها می توانند با تغییراتی در محیط درون و پیرامونشان از افول به چرخه دیگری از زندگی وارد شوند و رشد را از سر بگیرند. در سازمانهای مدنی افول و در پی آن مرگ زمانی فرا میرسد که سازمان در برابر تغییرات شرائط و محیط خود بی تفاوت و بدون انعطاف شود، قدرت برخورد با چالشهای اساسی را از دست دهد، انگیزه و رغبت گردانندگان آن از بین برود، سازمان توسط ذینفعان بیرونی آن کنار زده شود و یا ضعف در رهبری پیدا کند.
سازمان بخش خصوصی ایران از زمان تولدش در 128 سال پیش تا کنون چند بار چرخه زندگی خود را از تولد تا مرگ پیموده است، گاهی از نو زاده شده است و با نام و ماهیت جدیدی شروع به کار کرده است و گاهی سر برافراشته است و از افول به برهه جدیدی از رشد قدم نهاده است. مرور تاریخ اتاق و کالبد شکافی علل و عوامل مرگ و افول آن در برهه های مختلف این نتیجه را آشکار می سازد که مرگ سازمان بخش خصوصی همواره به دلیل تعطیل ساختن آن توسط حکومت و به عبارتی معلول برخورد حذفی ذینفع بیرونی آن بوده است اما افولش غالباٌ ریشه در ناکارامدیهای داخلی داشته است، خواه بی تفاوتی به تغییرات یا مقاومت در برابر تغییر و خواه از بین رفتن انگیزه و یا ضعف رهبری.
اتاق امروز ایران چند سالی است که به تغییر رویکرده است و توجه رهبرانش به رشد سازمان و مدیریت چالشهای آن، دوره جدیدی از رشد را برای اتاق به ارمغان آورده است. اما این پرسش توأم با تردید و نگرانی در ذهن دوست داران اتاق وجود دارد که چگونه اتاق می تواند پذیرش تغییر و مدیریت آن را در خود نهادینه کند؟ “چرخه زندگی سازمان” دوره رشد سازمان را به چند مرحله تقسیم می کند که اولین مرحله آن “رشد از طریق خلاقیت و نو آوری” است. تحول در اتاق ایران در چند سال گذشته عرصه را برای ظهور و ثبوت ایده ها و افکار نو در اتاق فراهم آورد. نمود درونی و بیرونی مدیریت اتاق در سالهای 89-86 حرفهای تازه، اقدامات جدید و شیوه های نوین بوده است. نظریه چرخه زندگی سازمان عنوان می کند که “رشد از طریق خلاقیت” نهایتاٌ به “بحران رهبری” می انجامد. لذا لازم است که با بهره گیری از “مدیریت حرفه ای” و “نظام مندی کارها” این بحران را کنترل کرد. نکته ای را که می خواهم از این بحث نتیجه بگیرم و مورد توجه قرار دهم این است که سازمانهای امروزی نیاز به مدیریت امروزی هم دارند. همین طور که بسیار می گوئیم که “اقتصاد یک علم است” و می خواهیم که رفتار اقتصادی دولت مبتنی بر اصول علم اقتصاد باشد باید بپذیریم که “مدیریت یک علم است” و توجه نکردن به مبانی آن، به ویژه در اداره سازمانهای بزرگ، ناکارامدی را سریعاٌ آشکار و عمر رشد سازمان را کوتاه می کند. اتاق امروز ما متشکل از سلولهای متعدد و منفصلی است از ایده ها و نوآفرینی های دوره گذشته که برای جلوگیری از “بحران رهبری” و فراهم ساختن زمینه ادامه رشد آن در این دوره باید آن را بر اصول مدیریت حرفه ای استوار کرد و با قاعده مندی، فرایند سازی، ساز و کار آفرینی، الگو دهی و ساختار پذیری، این “ساختمان ایده ها و ابتکارات” را به “سازمان بخش خصوصی” تبدیل کرد. امید وارم در این دوره ساختمان سازیهایمان با سازمان سازی همراه گردد و سازمانی بسازیم که چرخه زندگی آن چندین ساختمان دیگر را تجربه کند.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *