در روزهای پایانی پاییز دو همایش خوب استارتاپی برگزار شد که من هم در آنها فرصت حضور داشتم. همایش یلدا سامیت که سال چهارم برگزاری آن توسط هفته نامه شنبه بود و همایش یلدای استارتاپی کارامان که به ابتکار دوستانم در اتاق بازرگانی کرمان برگزار شد.
در این دو همایش دغدغه‌های خود را برای آینده جامعه استارتاپی کشور با بینندگان در میان گذاشتم و از موج سوم فشار بر بخش خصوصی و تلاش برای محدود کردن و به زیر کنترل دراوردن زیست بوم استارتاپی سخن گفتم.

در روزهای پایانی پاییز دو همایش خوب استارتاپی برگزار شد که من هم در آنها فرصت حضور داشتم. همایش یلدا سامیت که سال چهارم برگزاری آن توسط هفته نامه شنبه بود و همایش یلدای استارتاپی کارامان که به ابتکار دوستانم در اتاق بازرگانی کرمان برگزار شد.

در این دو همایش دغدغه‌های خود را برای آینده جامعه استارتاپی کشور با بینندگان در میان گذاشتم و از موج سوم فشار بر بخش خصوصی و تلاش برای محدود کردن و به زیر کنترل دراوردن زیست بوم استارتاپی سخن گفتم. به باور من بخش خصوصی ایران دو بار پس از انقلاب به دو شیوه متفاوت آسیب جدی دیده است. موج نخست تلاشی بخش خصوصی، در اوان انقلاب با مصادره اموال کارافرینان بزرگ بخش خصوصی و تار و مار کردن بنگاه‌داری مدرن و پیشگام انجام شد. در این موج تقریباٌ همه مردان بزرگ بخش خصوصی کشور آسیب‌های جدی دیدند و عملاٌ هیچ بنگاه بزرگی در کشور مصون از این هجوم و برخورد نماند.

اما موج دوم در دهه ۸۰ و با در باغ سبزی به نام خصوصی‌سازی رقم خورد. ظاهر امر این بود که دولت قرار است از تصدیگری خارج شود و فعالیت‌های اقتصادی را به بخش خصوصی بسپارد، اما در عمل آنچه که رقم خورد این بود که بخش‌های حاکمیتی، که عموماٌ هم از نظارت دولت خارج بودند مالک بخش بزرگی از این دارائی‌های ممتاز شدند. در عمل به نام بخش خصوصی، بخشی آفریده شد که به بخش خصولتی معروف گردید، اما در واقع انتقال ثروت کشور به جاهایی بود که به نوعی خودیتر از بخش خصوصی تلقی می‌شدند. در این موج اگرچه بخش خصوصی لطمه مستقیم ندید، اما مجال رشد از او گرفته شد و رقیبی بس قوی یافت که بیش از گذشته در رقابت ناسالم با بنگاه‌های بخش خصوصی قرار گرفت.

موج سوم محدود کردن بخش خصوصی با ورود بخش حاکمیتی اقتصاد کشور، همانهایی که در موج دوم ثروت‌های هنگفتی در اختیارشان قرار گرفت، به اکوسیستم استارتاپی و تصاحب سهم در استارتاپ‌های بزرگ و تلاش برای تملک و خودی‌سازی استارتاپ‌های آینده‌دار در حال وقوع است. در ۴-۳ سال گذشته نوع برخورد با استارتاپ‌ها بیشتر تخریبی و تهدیدی بود اما اکنون شکل برخورد به تملیکی، یعنی خرید سهام استارتاپ‌ها یا ایجاد صندوق‌های سرمایه‌گذاری جسورانه برای تملک سهام استارتاپ‌های نیازمند سرمایه تغییر یافته است. من این موج سوم را کم خطرتر از دو موج پیشین نمی‌دانم. جای بسی تأسف است که با گذشت این همه سال از انقلاب، هنوز حاکمیت نتوانسته با بخش خصوصی مستقل و با رشد بخش خصوصی بدون دغدغه برخوردهای متفاوت از سوی نهادهای حاکمیتی کنار آید.

یادداشت به قلم پدرام سلطانی

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *